• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4862 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۱ بهمن

اهميت براتعلي ابراهيمي در موسيقي خراسان در گفت‌وگو با عبدالعزيز احمدي

مناجات و منقبت‌خواني به زبان موسيقي

براتعلي ابراهيمي يكي از هنرمندان پيشكسوتي است كه چندي قبل از دنيا رفت. او استاد صاحب سبك «نواي سرحدي فريادي» و يكي از مفاخر موسيقي مقامي شهرستان تايباد بود كه روز يكشنبه دوازدهم بهمن‌ ماه در ۸۸ سالگي درگذشت. عبدالعزيز احمدي، خواننده و نوازنده اهل تربت‌جام يكي از هنرمنداني است كه سال‌هاست براي ماندگاري و ارتقاي موسيقي مقامي منطقه خراسان و تربت‌جام تلاش مي‌كند. او درباره اهميت زنده‌ياد براتعلي ابراهيمي در موسيقي خراسان و منطقه تايباد با ايلنا گفت‌وگويي انجام داده است كه بخش‌هايي از آن را در ادامه مي‌‎خوانيد.

 

اهميت‌ و جايگاه زنده‌ياد براتعلي ابراهيمي در موسيقي خراسان چيست؟ او در چه اموري از موسيقي تبحر داشت؟

ايشان تبحر خاصي در مناجات‌خواني و منقبت‌خواني داشت و در زمينه آوازهاي محلي منطقه آثار بسياري را از خود به جاي گذاشته است. زنده‌ياد براتعلي در اغلب جشنواره‌هاي داخلي منطقه و كشور، همچنين رويدادهايي كه وجودشان در آنها لازم بوده، شركت مي‌كرد. تا آنجا كه من آگاهي دارم رزومه خوبي از خود به جاي گذاشته‌ و اموري كه گفتم بخشي از فعاليت‌هاي هنري اوست.

با توجه به اينكه اساس آموزش و يادگيري ترانه‌ها، نغمات و مقامات موسيقي مناطق مختلف، سينه به سينه است، تا چه حد براي ضبط و ثبت آثار هنرمنداني چون براتعلي ابراهيمي تلاش مي‌شود.

متاسفانه ذات بشر اين‌گونه است كه پس از فوت بزرگان به ياد آنها مي‌افتيم، يعني تا زماني كه افراد برجسته و با اهميت در قيد حيات هستند، سراغي از آنها نمي‌گيريم؛ به خصوص شخصيت‌هاي هنري مانند براتعلي ابراهيمي و امثال ايشان. بي‌شك در ايران كهن و خراسان بزرگ شخصيت‌هاي بزرگي داشته‌ايم و داريم و تعدادشان كم نيست. جاي تاسف است،

تا زماني كه اين بزرگان زنده هستند ساده از كنارشان رد مي‌شويم و زماني كه از دست مي‌روند، بيدار مي‌شويم و حسرت مي‌خوريم و به يادشان مي‌افتيم، در حالي كه هيچ كاري براي‌شان نكرده‌ايم.

از ايشان چه آثاري به‌جا مانده است؟

راستش نمي‌توانم درباره جزييات آثار هنري مرحوم ابراهيمي نظر دهم، زيرا به ‌طور كامل از فعاليت‌هاي‌شان خبر ندارم، اما اميدوارم زندگي اين هنرمند را به تصوير كشيده باشند. تا آنجا كه به ياد دارم آقاي هوشنگ جاويد كه براي موسيقي خراسان زحمات بسياري كشيده، مستندي از زندگي ايشان ساخته است، اما خب يك دست صدايي ندارد. از طرفي نيز اوضاع اقتصادي مملكت كه بر هيچ‌كس پوشيده نيست، بر مشكلات موجود افزوده است. تا پيش از بحران كرونا و در سال‌هاي قبل‌تر جشنواره‌هايي با عناوين مختلف برگزار مي‌شد كه اتفاق خوبي بود، زيرا لااقل هنرمندان به اين بهانه گرد‌هم مي‌آمدند و با يكديگر تعامل داشتند. حال نيز بيش از يك سال است كه ويروس كرونا شيوع پيدا كرده و باعث خانه‌نشيني هنرمندان شده است. البته هنرمندان خطه جنوب خراسان ذاتا انسان‌هاي بسيار كم‌توقعي هستند و از دولت و نهادها و دستگاه‌ها و مردم هيچ انتظاري ندارند. شخصا بارها به خودم و دوستانم گفته‌ام، ما به خواسته خودمان و براساس احساسات قلبي و ذوقي كه داشته‌ايم، وارد عرصه هنر شده‌ايم. فرهنگ و هنر مرز و بوم‌مان در رگ و خون‌مان است و هديه و نعمتي خدادادي است و آن را پاس مي‌داريم و از هنر منطقه‌مان پاسداري مي‌كنيم. به نظرم هر كس دستي به كاري دارد يا مثلا دوربيني دارد بايد كاري كند و در راستاي كاري كه مي‌كند مسوول است و بايد به تعهدش عمل كند. اگر چنين روحيه‌اي وجود داشته باشد زندگي هنرمندان بزرگ اما در انزوا قرار گرفته به صورت تصويري يا مكتوب مورد توجه قرار مي‌گيرد و كاش چنين باشد. در‌نهايت براي حفظ اندوخته‌هاي بزرگان موسيقي مناطق تمهيدي انديشيده شود. به‌طور مثال براتعلي ابراهيمي بيش از 80 سال عمر كرده و من مطمئنم از 10 سالگي به دنبال موسيقي رفته است. او بيش از نيم قرن در عرصه موسيقي فعاليت مفيد داشته و اگر اندوخته‌ها و داشته‌هايش همراه با خودش دفن شده باشد نهايت بي‌انصافي است و به نسل‌هاي آينده ظلم شده است.

درست است كه اگر مخاطب با لحن و لهجه‌هاي مناطق مختلف خراسان آشنا نباشد متوجه تفاوت جزييات نيز نخواهد شد؟

به هر حال خواه ناخواه لهن و لهجه‌ها براساس فرهنگ و جغرافياي هر شهر و روستا با يكديگر متفاوت است و موضوع ديگر اينكه اهالي خراسان به گويش و لهجه‌هاي مناطق مختلف استان آشنايي دارند و اين‌گونه نيست كه زبان يكديگر را نفهمند. به‌طور مثال من با اينكه اهل تايباد و خاف نيستم اما به گويش مردم اين دو منطقه كاملا آشنايي دارم و زبان‌شان را مي‌فهمم.

دوتار كه ساز اصلي هنرمندان خراسان است در مناطق مختلف داراي چه تفاوت‌هايي است؟

ساختار ساز دوتار در همه مناطق خراسان يكي است. حال در برخي مناطق دوتار داراي هشت پرده است و در برخي ديگر تا ۱۸ پرده افزايش مي‌يابد. اما سبك دوتارنوازي از بيرجند تا تربت‌جام و مناطق ديگر يكي است، اين در حالي است كه نحوه نواختن دوتار چندين سبك دارد. يكي سبك پنجه‌نوازي است كه توسط مرحوم سليماني كه دوتارنوازي بسيار زبده بوده و اصليت‌شان جوزقاني است، ابداع شده و عده‌اي آن را با پنجه سليماني مي‌شناسند. برخي نيز فعالان اين شيوه را پنجه‌نوازان مي‌خوانند. ريز و سرپنجه نيز شيوه ديگري است كه توسط زنده‌ياد ذوالفقار عسكريان ايجاد شده است. ايشان بيشتر براساس موسيقي تربت‌جام فعاليت كرده است. برخي نيز براي نواختن دوتار از پنجه و سرپنجه و ريز استفاده مي‌كنند. اگر تفاوتي وجود داشته باشد همين مواردي است كه گفتم وگرنه آواها و صداها و خواندن‌ها در همه مناطق خراسان يكي است و تفاوتي در اين زمينه وجود ندارد.

ساز و دهل و دوبوقه و ني هفت‌بند نيز برخي ديگر از سازهاي منطقه خراسان هستند. درباره تفاوت نواختن اين سازها نيز توضيح دهيد.

اين سازها در مناطق خراسان مرسوم هستند. در اين زمينه مقام‌ها و بازي‌هاي آييني يكي است و لباس ما نيز در تربت‌جام و خاف و تايباد و سرخس و مناطق ديگر، دسته‌بندي‌هاي متفاوتي ندارد و در همه مناطق يكي است؛ مگر تربت‌حيدريه و كاشمر كه سازه لباس‌هاي‌شان متفاوت است. به طور كلي سرنا و دهل در مناطق ديگر ايران نيز مرسوم هستند و تفاوت آنها در نواختن به لحن و گويش و زبان مردم اقوام مختلف بستگي دارد. البته ساختار سرنا در برخي مناطق براساس همان لحن‌ها و گويش‌ها و فرهنگ‌ها در نوع پرده‌بندي‌ها نيز با ديگر شهرها متفاوت است و اينكه كردهاي قوچان علاوه بر سرنا ساز ديگري دارند كه ما به آن دوسازه مي‌گوييم كه آن را با نام قوشمه نيز مي‌شناسند.

از مقام‌هاي موسيقايي خراسان و تربت‌جام بگوييد.

بزرگ‌ترين مقام ما، مقام سرحدي است. سرحدي داراي دو بخش دوبيتي و غزل است. بيشتر پيشكسوتان ما فرموده‌اند سرحدي غزل مادر ديگر مقام‌هاي زيرمجموعه است، يعني ديگر سرحدي‌ها از سرحدي غزل نشات گرفته‌اند. سرحدي به سرحد، يعني مرزي بين افغانستان و ايران وابسته است. اگر به افغانستان برويد خواهيد ديد كه موسيقيدانان اين كشور نيز مقام سرحدي دارند. اين را هم بگويم كه در گذشته اهالي اين نوار مرزي، اعم از مرزدارها، مرزبان‌ها و مرزنشينان را سرحدنشين مي‌گفته‌اند و در داخل ايران از بيرجند تا سرخس اين‌گونه بوده است. درنهايت اهالي همه مناطق خراسان بر مقام سرحدي، چه دوبيتي و چه غزل، مسلط هستند. «جمشيدي»، «كوهساني» و «هزاره‌اي» مقام‌هاي مطرح ديگري هستند كه جزييات و نحوه نواختن و خواندن‌شان وابسته به طوايف و قبيله‌هاست. به طور مثال هزاره در مناطق ما نام طايفه‌اي است.

در برخي مقالات و نوشته‌ها اين‌گونه توضيح داده شده كه موسيقي تربت‌جام و خاف و سرخس و ديگر مناطق اغلب در مراسم شادي كاربرد داشته، آيا اين نظريه درست است؟

برعكس آنچه مي‌گوييد اتفاقا موسيقي ما حزين و حزن‌آور است. در اصل ما مي‌گوييم موسيقي محلي عرفاني، يعني بيشتر در شاخه عرفان فعال هستيم و موسيقي‌مان اين‌گونه مي‌طلبد. بنابراين، موسيقي دوتار ما در مراسم شادي و بزم‌هايي كه رقص و بزن و بكوب دارد آنچنان جايگاهي ندارد. دوتار در مجالس مهم كه شخصيت‌هاي بزرگ در آن حضور دارند و از فرهنگ و هنر و البته عرفان چيزي مي‌دانند، نواخته مي‌شود. در اين ميان برخي شعرها مذهبي و خاص يا نيمه مذهبي‌اند و ديگر آثار نيز آوا و كارآوا دارند و تعدادي ديگر در جشن‌ها و عروسي‌ها نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرند. موسيقي ما در كل برگرفته از زندگي آحاد مردم منطقه است. اگر موسيقي خراسان حزين است، دليلش اتفاقاتي است كه در طول تاريخ رخ داده است. به هر حال خراسان مرزي براي ورود و تهاجم مغول‌ها بوده و اتفاقاتي كه در اين زمينه رخ داده زندگي مردم را تحت تاثير قرار داده است. در ادامه همان‌طور كه گفتم موسيقي منطقه بر گرفته از زندگي مردم است. آنها درد و غم داشته‌اند و طي دورهمي‌ها و شب‌نشيني‌ها، ضمن ياد كردن از گذشته خويش، آلام و مصايب خود را با سازشان بيان مي‌كرده‌اند.

مقام‌هاي موسيقي خراسان از چه مقولاتي برداشت شده؟

اغلب مقام‌هاي ما از حيوانات وحشي، يا كارها و اتفاقات گرفته شده است. به طور مثال مقام كبك‌زري مربوط به اين پرنده در مناطق كوهستاني است. يا اينكه مثلا مقام جل شاخه‌اي از مقام «الله» است كه هم با دوتار و هم با سرنا نواخته مي‌شود. مقام «الله» شاخه‌هاي ديگري نيز دارد كه كبك زري هم يكي از آنهاست.

مقام‌هاي منطقه خراسان از ابتدا داراي كلام بوده‌اند؟

برخي از مقام‌ها در گذشته فاقد كلام بوده‌اند اما با پيشرفت‌هاي صورت گرفته داراي كلام شده‌اند. مثلا مقام «الله» تا پيش از دوران ما فاقد كلام بوده و با دوتار و يرنا نواخته مي‌شده. مقام كبك‌زري نيز قبلا كلام نداشته است. به هر حال دنيا در حال پيشرفت است و هنرمندان و موسيقيدانان نيز مجبورند با زمانه حركت كنند تا عقب نمانند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون