مصطفي تاجزاده ضمن هشدار نسبت به بيمعنا شدن انتخابات تحليل كرد
انتخاب استراتژيك پيش از بحرانها
راست و چپ سياسي بر سر هر چه با يكديگر اختلافنظر داشته باشند، بر سر اينكه مردم از وضعيت موجود خسته و نااميدند، اشتراك نظر دارند. اگرچه هر كدام اين نااميدي و خستگي را بر مدار و با منش و روش خود تحليل ميكنند و علل و عوامل آن را برميشمارند يا راهكارهايي براي تغيير وضع موجود ارايه ميدهند. اصلاحطلبان معتقدند تا زماني كه قرار باشد در انتخابات رياستجمهوري سال آينده همان الگوي انتخابات مجلس يازدهم در اسفندماه ۹۸ تكرار شود، مردم از صندوق راي نااميدند و نظام با چالش مشاركت انتخاباتي مواجه است. اصولگرايان معتقدند با همين اقليت رايدهنده ميتوانند نتيجه را به نفع خود تمام كرده و آنطور كه مدعياند، «كارآمد» دولت را اداره كنند. همچنين در اين ميان بحث كانديدايي با پيشينه نظامي هر چه به انتخابات نزديك ميشويم، بيشتر محل تلاقي اين دو جريان سياسي قرار ميگيرد. يكسو معتقد است كه چارت سازماني نظامي ميتواند شرايط را تغيير دهد و يكپارچگي، انضباط و ديسيپلين نظامي نجاتدهنده است. يك طرف ديگر بر اين باور است كه نظامي شدن مناصب اجرايي ميتواند دموكراسي را به خطر انداخته و پاسخگو نبودن به مردم را باب كند. مصطفي تاجزاده، كنشگر سياسي اصلاحطلب از جمله چهرههاي سياسي است كه با روي كار آمدن «دولت نظامي» مخالف است و اگر نگوييم او از جمله نخستين كنشگراني است كه در اين زمينه هشدار داد، نميتوانيم اذعان نكنيم كه او از سردمداران نقد اين راهبرد بوده و از جمله كساني كه بيش از ديگران نسبت به عواقب آن گفته است. او در آخرين اظهارنظرش در اين مورد گفته است: «مردم دلشان نميخواهد رييسجمهوريشان نظامي باشد. دليلشان هم شايد اين باشد كه وقتي يك رييسجمهوري نظامي بر سر كار بيايد، شفافيت در امور كمتر ميشود. احتمال تنش در روابط خارجي قوت ميگيرد و راهحلهاي متخذه، بنا بر مثل معروف كه نجار همه چيز را ميخ و چوب و اره ميبيند، در درجه اول (راهحلهايي) نظامي است.
به همين علت در دنيا تصميمگيري در خصوص اصل جنگ را هم در اختيار نظاميها قرار نميدهند و فقط وظيفه جنگيدن را برعهده آنان ميگذارند.»تاجزاده كه با ايلنا به گفتوگو نشسته، بر اين باور است كه در اين دوره شاهد «تئوريزه شدن ايده رييسجمهوري نظامي» هستيم و اين وضعيت، يادآور نظامهاي دوقطبي و الگويي است شبيه به آنچه در شوروي سابق در جريان بود. او توضيح داده كه در شوروي يا نظامهاي مشابه چون چين يا كره شمالي در صنايع دفاعي و موشكي و حتي اتمي پيشرفتهاي فراواني داشتند، اما اقتصادشان عقب ماند و نتوانستند كالاهاي مصرفي باكيفيت و قابل رقابت در سطح جهاني توليد كنند. تاجزاده اين رشد را كه اتفاقا در ايران تبليغ ميشود، توصيف ميكند؛ رشدي كه بنا بر آن، كشوري ميتواند اتم را بشكافد، فضا را فتح كند اما نميتواند يك دوچرخه، يك چرخگوشت، يك لباسشويي يا يك ظرفشويي خوب توليد كند.
انتخاب ميان مذاكره-جنگ
او كه تنها راه برونرفت از شرايط فعلي كه مردم با صندوق راي دچار قهر «نسبي» شدهاند، «به همه بد و بيراه ميگويند»، «عصباني و ناراضي» هستند، حل مشكل جمهوري اسلامي با امريكا و خروج از تناقض در سياست خارجي است. تاجزاده بر اين باور است كه دولت روحاني بايد از فرصت استفاده كرده و بالاخره بين دوگانه جنگ يا مذاكره يكي را انتخاب كند؛ چون اساسا كار ديگري قابل انجام نيست. با اين حال همانطور كه تاجزاده نيز تاكيد كرده دو گروه در كشور با انجام مذاكره -كه البته او معتقد است رويكرد كلي نظام است- مشكل دارند. گروهي كه اساسا با هرگونه مذاكره مخالفند و از قطعنامه ۵۹۸ تا برجام را خيانت به خون شهدا تلقي ميكنند و گروهي ديگر كه ميخواهند دولت روحاني يا اصلاحطلبان وارد مذاكره و حل مشكل نشوند، بلكه خودشان اين كار را انجام دهند. با اين حال تاجزاده معتقد است كه بايد هر چه سريعتر دست به يك انتخاب استراتژيك زد تا پيش از آنكه احيانا ماجرايي شبيه به آبانماه ۹۸ و گراني بنزين تكرار شود.
انتخابات بيمعنا و حركت به سوي انقلاب
او گرچه معتقد است مردم در وضعيت قهر نسبي با انتخابات به سر ميبرند اما باور دارد اگر انتخابات آزاد برگزار شود، مردم اميدوار خواهند شد. او گفته نگراني و هراسِ اصلاحطلبان از اين است كه انتخابات براي مردم بيمعنا شود؛ همانطور كه در دوران شاه اينگونه بود. تاجزاده به اين ايده برخي گروههاي اصلاحطلب كه معتقدند اگر حاكميت با در دست گرفتن «پاستور» يكدست و يكپارچه شود يا با حضور چهرهاي با پيشينه نظامي به آنچه ميخواهد برسد، وضعيت در مجموع بهتر خواهد شد نيز پاسخ داده و معتقد است: «اين خوش خيالي است كه فكر كنيم دولت نظاميان پس از فتح پاستور، در قبال عملكردش پاسخگو شده و از اين طريق مهار ميشود. اگر فرضا دولت نظامي پس از حضور در نهادهاي انتخابي از عهده اداره كشور برنيايد، هسته سخت قدرت خواهد گفت كه اين دولت و مجلس، انتخاب مردم بودهاند، حالا كنار بروند و گروه ديگري بيايند. به اين ترتيب قدرت پاسخگو نميشود. به همين دليل به كساني كه ميگويند بگذاريد دولت پنهان آشكار شود، ميگويم به جاي حمايت از دولت نظاميان، يكپارچگي و پاسخگويي را با يك سازوكار مدون و قانوني نهادينه كنيد؛ هسته سخت قدرت با رياستجمهوري ادغام و منتخب مستقيم مردم شود تا قدرتمند و جوابگو گردد.» تاجزاده يكي از دلايل وقوع انقلاب در سال 57 را همين بيمعنا شدن انتخابات ميداند!