«احتمالات» علي شمس
تابستان 1400 به صحنه ميآيد
علي شمس از اجراي نمايش «احتمالات» در تابستان ۱۴۰۰ در مجموعه تئاترشهر خبر ميدهد. اين نويسنده و كارگردان تئاتر درباره تازهترين فعاليتش در اين حوزه به خبرنگار مهر از قصد خود براي اجراي تجربه تازهاش در مجموعه تئاترشهر گفته است «قرار بود، نمايش «احتمالات» تابستان امسال در مجموعه تئاترشهر به صحنه برود ولي به دليل بيماري كرونا اجرايش به تعويق افتاد. با توجه به كورسوي اميدي كه به واسطه توليد واكسن پيدا شده و طبق صحبتهايي كه با رييس تئاترشهر داشتهام، قرار بر اين شد كه اوايل تابستان اين اثر نمايشي را در اين مجموعه به صحنه ببرم.» كارگردان نمايش «داستانهاي ميان رودان» درباره فرم اجرايي و رويكرد كارگرداني توضيح ميدهد «اين تجربه هم در امتداد تجربيات قبلي خودم است كه اميدوارم دوباره مشكلي براي اجرا به وجود نيايد و تا تير ماه بتوانيم از حداكثر ظرفيت سالن به لحاظ جذب مخاطب بهره ببريم و امكان يك اجراي بدون حاشيه و دغدغه برايمان شكل بگيرد. به زودي نيز بازيگران نمايش معرفي خواهند شد. در حال حاضر تمرينها را آغاز كردهايم و اميدوارم بتوانيم به اجرا برسيم. شمس كه در آخرين تجربه كارگرداني نمايش «وقتي خروس غلط ميخواند» را در سالن استاد سمندريان تماشاخانه ايرانشهر روي صحنه برده بود درباره مضمون نمايش «احتمالات» ميگويد:«اين نمايشنامه حول كانسپت «كتاب» اتفاق ميافتد و يك پارودي گروتسك تاريخي راجع به ۸ احتمالي است كه مولف نسبت به وقايع تاريخي ارايه ميدهد. از همين رو يك سير مشخص روايي در نمايش وجود ندارد و همه اتفاقات حول محور «كتاب» ميگذرد و هر احتمالي كه براي چند شخصيت يا چند كتاب معروف در تاريخ ايران ميشود، ميتوان به آن رجوع كرد.گفتوگو با تاريخ همواره دغدغه نمايشنامهها و نمايشهاي اين كارگردان بوده. او اما هر بار و به طور طبيعي به فراخور نياز نمايشنامه تغييراتي دركار به وجود آورده است. به اين اعتبار علي شمس معمولا در فرم اجرايي خود بازنگري كرده و ويژگيهاي زبان اجرايياش را گسترش ميدهد؛ در مواردي با امكانات ساده و زماني با استفاده از امكانات به روزتر- استفاده از تكنولوژيهاي بصري متفاوت مانند دوربين فيلمبرداري يا ويديومپينگ- نمايش را پيش روي تماشاگر ميگذارد. براي نمونه در «شب دشنههاي بلند» كه به نوعي محذوفان تاريخ تئاتر و ادبيات معاصر را مورد توجه قرار داده بود از سادهترين امكانات صحنهاي و طراحي بهره گرفت درحالي كه ماجرا در اجراي «وقتي خروس غلط ميخواند» شكل و شمايل ديگري داشت. حالا با آدرسهايي كه داده بايد منتظر باشيم و ببينيم در اجراي تازه و اين به گفته خودش پارودي گروتسك تاريخي- كه پيش از اين در داستانهاي ميان رودان، شب دشنههاي بلند و نمايش وقتي خروس غلط ميخواند هم حضوري پررنگ داشت- چه چيز به انتظار تماشاگر نشسته است. حداقل نكتهاي كه ميتوانيم انتظار داشته باشيم، وجود شعبدههاي بامزه ريشهدار در دل تاريخ نمايشهاي خياباني ملل مختلف يا اسطورههاي تاريخي است. البته پيچيدگيهاي روايي كه علي شمس به واسطه مطالعه تاريخ و ادبيات نسبت به آنها شناخت خوبي پيدا كرده و با همين عناصر جهان اجرايي متفاوتي ميآفريند. به ويژه در زمانهايي كه بسياري گروههاي تئاتري از كارگردانان خارجي گرتهبرداري ميكنند و تازهرسيدهها نيز به دنبالهروي و تقليد، صحنهها، موقعيتها و ماجراهاي تكراري پيش روي مخاطب ميگذارند.