پرستاري كه شغلش مادري بود
خبر درگذشت پرستار آي‌سي‌يو بيمارستان لقمان در اثر ابتلا به كرونا، صبح روز دوشنبه در توييتر فارسي دست به دست شد. مهشيد گودرز، هفت‌ماهه باردار بود و پنج ساعت بعد از زايمان فرزندش از دنيا رفت. تراژدي و غم داستان زندگي اين پرستار در كنار عكس‌هايي كه از مراسم تشييع‌جنازه او منتشر شد، در هشتگي با نام او جمع شد و كاربران توييتر فارسي با داغ كردن اين هشتگ از تلخي اين قصه گفتند و به شرايط و وضعيت شغلي پرستاران در اين روزهاي سخت هم انتقاداتي وارد كردند . آنچه در ادامه مي‌خوانيد منتخبي از اين توييت‌هاست.
«مادر و پرستار فصل مشتركي دارند به نام مراقبت. مادر و پرستار واژه‌هاي قريب‌المعني‌اند. مهشيد گودرز شغلش مادري كردن بود. روحش شاد»، «ايشان با سختي دوران بارداري باز هم خودشون رو موظف به خدمت براي مردم كشورش ميدونسته. ايشان شهيد خدمت و مدافع سلامت بوده و قطعا در نظر پروردگارشان جايگاه ويژه‌اي دارند»، «نمي‌دانم چطور خبر پرستار بارداري كه به خاطر كرونا فوت شد را خواندم و هنوز زنده‌ام!»، «اينكه پرستار باردار همچنان سركار بوده چيز غريبي نيست! در اين دوران كادر درمان حتي وقتي كرونا گرفتند هم مشغول خدمت بودند»، «متاسفم كه پرستار ۷ ماهه باردار، بايد در بخش كرونايي‌ها خدمت كنه. روحش شاد»، «بارداري جزو گروه‌هاي پر خطر محسوب مي‌شه. يه سوالي كه برايم پيش آمده: اينكه چرا پرستار باردار بايد تو بخش كرونايي كار كند؟»، «متاسفم كه بيمارستان به پرستار باردار مرخصي با حقوق نداد تا در بخش كرونا كار كند و مبتلا بشود و جانش را از دست بدهد»، « اينكه يك پرستار مظلوم بعد از به دنيا آوردن فرزندش، به خاطر كرونا از دنيا برود واقعا دردناك است»، «ارزش كار ايشان وقتي صدبرابر مي‌شود كه مي‌فهميم هفت ماهه باردار بوده‌اند! يك موقع مي‌گويند از مال گذشتن؛ يك موقع مي‌گويند از خود گذشتن؛ يك موقع فراتر اين‌ها از فرزند و همسر گذشتن است. اينجاست كه مرز بين عشق و ديوانگي باريك مي‌شود»، «خدا رحمتش كند. بايد رييس بخش بازخواست شود كه چرا پرستار باردار را در بخش ويژه به كار گرفتند»، «من از شنيدن خبر خانم پرستار واقعا سوختم. چرا اجبار و تعهد داشته براي كارش و اينكه آن بچه چه سرنوشتي پيدا مي‌كند؟»، «روز عشاق رو فقط بايد به اون پرستار بارداري تبريك گفت كه از كرونا جانش رو از دست داد و فرزندش بي مادر متولد شد. روز عشاق به همه پرستاران و كادر درماني مبارك» و «ديدن رفتن يه جوان سخته؛ از دست دادن يه مادر سخت‌تر. جان دادن يه پرستار براي حفظ جان بيمار سخت‌ترين.»