• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4872 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۴ اسفند

شاعر نئوكلاسيك در ميان مردم

عبدالجبار كاكايي

سياوش كسرايي پيرو گرايشاتي در شعر معاصر بعد از نيما بود. مانند نادر نادرپور بود؛ فريدون مشيري و هوشنگ ابتهاج. فضايي كه متاثر از نيما بود اما در ذهن شعري‌ همچنان سنتي و كلاسيك. اگر بخواهيم اسمي روي اين گرايش و سبك بگذاريم، مي‌گوييم: «نئوكلاسيك». اين طيفي كه از نيما يوشيج تاثير گرفتند، بيشتر صورت تازه شعر را از نيما‌آموختند و كمتر‌توانستند به آن ديد و نگاهي كه نيما به شعر داشت برسند و از سنت جدا شوند. نه هوشنگ ابتهاج و نه سياوش كسرايي و نه فريدون مشيري... هيچكدام از سنت خودشان را جدا نكردند ولي صورت شعر، فرم ظاهري و ساختاري شعر نو را از نيما ياد گرفتند. در اين ميان سياوش كسرايي بسيار روان شعر مي‌گفت، از جهت تكنيك هم - اگر شعرهاي سياسي را در نظر نگيريم- به رمانتيسم بسيار نزديك بود. شعر آرش كمانگير شعر بسيار خوبي ا‌ست و من تمام اين شعر را از حفظم. در دوران نوجواني در كتاب‌هاي درسي اين شعر زيبا را خواندم. شعر مهيجي‌ است. سياوش كسرايي در اين شعر توانسته يكي از قهرمانان شاهنامه‌هاي كهن را به خوبي پرورش دهد و داستاني كهن را به يك مضمون سياسي- اجتماعي تازه در بياورد. شعر آرش كمانگير در دو وزن سروده شده و ماهرانه اين دو وزن به هم وصل شده. هم وزن بحر هزج دارد و بحر رمل. با فضاسازي فوق‌العاده‌ و روايت داستاني به‌شدت زيبا. مشابه اين شعر را مرحوم اوستا هم در قالب چارپاره دارد. با اينكه شعر اوستا از لحاظ اسلوب‌هاي سنتي بسيار محكم‌ترو وزين‌تر است و از لحاظ الفاظ بسيار غني، اما جزدر محافل ادبي و انجمن‌ها اين شعر پسنديده نشد. عامه‌ مردم شعر سياوش كسرايي را دوست داشتند؛ به‌خاطر نزديكي به زبان مردم و تصاوير خوبي كه در اين شعر ثبت شده. شعر آرش كمانگير را حدود سال ۵۲ در كتاب‌ درسي راهنمايي خواندم و فكر مي‌كنم چند سالي بعد از انقلاب هم در كتاب‌هاي درسي بود. در كشوري كه شعر سياسي و اجتماعي به ويژه بعد از كودتاي بيست و هشتم مرداد به‌شدت افول كرده، حضور اين شعر و اشعار مشابهي كه سياوش كسرايي سرود باعث شد اين سبك از شعر الگوي خوبي پيدا كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون