• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4890 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۷ اسفند

در گفت‌وگو با منوچهر محمدي، سامان سالور و غلامرضا موسوي مطرح شد

مصائبِ مستدام

استدلال تغيير نگرش در فيلمسازي در شرايط بحراني چقدر مي‌تواند كارساز باشد؟

تينا  جلالي 

 

 

سينماي ايران سال 99، به شكل كاملا استثنايي با اتفاقات غيرمنتظره مواجه بود، واقعه كرونا با بي‌رحمي تمام، اتفاقات تلخ و ناگواري را براي هنر هفتم اين سرزمين رقم زد؛ از گرفتاري و مكافات تعطيلي‌هاي مداوم سالن‌هاي سينما و آسيب اقتصادي فيلم‌ها گرفته تا زجر خانه‌نشيني و بيكاري بسياري از هنرمندان و همچنين درد جانكاه از دست دادن هنرمندان تكرارناشدني كه كام همه دوستداران هنر را در اين سال تلخ كرد. تمام اين مسائل و مشكلات فرامتني به يك سو، سينما از نظرگاه مفهومي هم با تغييرات زيربنايي همراه بود. پديده نمايش آنلاين اولين تحول و دگرگوني سينماي ايران در عرضه و ارائه فيلم به مخاطبان بود كه از همان ماه ابتدايي سال 99 شكل اجرايي به خود گرفت و دقيقا از آن به بعد بود كه سبك و سياق تعاملات در سينما شيوه آنلاين به خود گرفت؛ مثلا تعدادي از جشنواره‌ها به روش آنلاين برگزار شدند و گفت‌وگو‌ها و جلسات اينترنتي برگزار شد. همچنين گسترش سريال‌سازي در شبكه نمايش خانگي و كوچك شدن محصولات سينمايي ديگر تغيير در مناسبات رايج توليد سينما  بود و... در اين بين عده‌اي از فيلمسازان معتقد بودند سينما براي گذر از شرايط بحراني پيش رو و براي ادامه حيات نيازمند بازنگري جدي در مناسبات توليد است، به اعتقاد اين دسته از سينماگران با كم كردن هزينه تمام شده يك فيلم و پرهيز از ستاره سالاري مي‌توان به فرم جديد در فيلمسازي (لوباجت) انديشيد و ضمنا امكان نگاه‌هاي متنوع را در مقوله ساخت فيلم به وجود آورد. در گزارش پيش رو با غلامرضا موسوي، سامان سالور و منوچهر محمدي از سختي‌ها و دشواري‌هاي سينما در سال 99 صحبت كرديم و نظرشان را در باب اين مهم جويا شديم و آنها  ارزيابي خود را  از نظريه تغيير نگرش در فيلمسازي ارائه دادند.

غلامرضا  موسوي
تغيير  نگرش  به شرط  جذابيت 
  در سال 99 ويروس كرونا دنيا را زير و رو كرد، اما آنچه در شيوع اين بيماري بيش از هرچيزي نمود پيدا مي‌كرد ضد تجمع بودن آن بود، آدم‌ها نبايد به شكل جمعي يكديگر را مي‌ديدند و در كنار هم قرار مي‌گرفتند. اين ويروس بعضي واقعيت‌ها را جلوي چشم مردم آورد كه غيرقابل باور بود. اصلا تصور نمي‌كرديم كه روزي بشود نتوانيم از شهري به شهر ديگر يا از كشوري به كشور ديگر برويم اين ويروس به ‌شدت مشاغل سنتي را تحت‌تاثير خود قرار داد كه سينما يكي از اين حرفه‌ها بود كه در دنيا آسيب بسيار جدي ديد. اگرچه سالن‌هاي سينما سقف بلندي دارند اما از آنجايي كه هوا چه سرد و چه گرم در‌ اين مكان سخت به گردش درمي‌آيد. در اين مدت زماني كه مخاطبان به تماشاي فيلم‌ها مي‌نشينند حضور در سالن سينما مي‌تواند براي‌شان خطرآفرين باشد.
  طبيعتا بعد از اعلام تعطيلي از جانب ستاد مقابله با كرونا دستور به تعطيلي پروژه‌هاي سينمايي داده شد خود من هم توليد فيلم «تارا» را متوقف كردم. در همين راستا ساخت اكثر فيلم‌هاي سينمايي معلق شد و نزديك به چهار ماه پروژه‌هاي سينمايي متوقف بود (از اسفند 98 تا خرداد99) در اين بين تنها تلويزيون بود كه براي تهيه خوراك فرهنگي براي مردمي كه دوران قرنطينه را در خانه مي‌گذرانند به روند توليد ادامه داد و از اين حيث وظيفه سينما در بخشي به تلويزيون واگذار شد. راهكار اكران آنلاين پيشنهاد و در مرحله بعد به اجرا رسيد اگرچه توجه مخاطبان به اين پديده جلب شد اما سرقت و قاچاق فيلم‌ها اتفاق خوبي براي سينماي ايران نبوده و نيست. حسن اتفاق اكران آنلاين فيلم‌ها اين بود كه شبكه‌هاي اينترنتي هم خودي نشان دادند و نزديك به 25 تا 33 درصد به كاربران اين شبكه‌ها اضافه شد. تا پيش از كرونا مردم عادت به تماشاي فيلم و سريال از طريق اينترنت نداشتند اما درحال حاضر در هر خانه‌اي اينترنت برقرار است و با وجود هزينه‌هاي بالاي آن، برنامه‌هاي سرگرم‌كننده و فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌ها از طريق اين شبكه‌ها ديده مي‌شود. اين هم جزو ويژگي عجيب و غريب كرونا بود. كرونا اكران نوروزي سال 99 را معلق كرد و اساسا از نوروز به اين طرف سينماها تعطيلي‌هاي پي در پي را تجربه كردند و به لحاظ مالي مشكلات زيادي براي سالن‌داران به وجود آمد. از طرفي بسياري از همكاران ما بيكار شده بودند و هنگام عيد هزينه‌ها در ميان خانواده‌ها افزايش پيدا كرده بود خب بعضي كشورها به خانواده‌ها در ايام كرونا حقوق مي‌دادند اما در كشور ما از چنين چيزي خبري نبود و پرداخت تنها يك ميليون تومان به مردم دردي از مشكلات آنها  دوا  نمي‌كرد.
  در ادامه اما آقاي انتظامي رييس سازمان سينمايي، در گام اول كارگروهي براي رسيدگي به مشكلات ناشي از كرونا تشكيل داد تا از امكانات موجود به نحو احسن بهره برده شود اما از آنجايي كه سازمان سينمايي بودجه‌اي براي اتفاق‌هاي خاص نداشت جابه‌جا كردن بودجه از رويدادي به اتفاق ديگري اصلا امكان‌پذير نبود چون نيازمند به هماهنگي با سازمان برنامه و بودجه بود و در نهايت 30 درصد از بودجه به بحران و مشكل كرونا اختصاص پيدا مي‌كرد. از همين رو دوستان بايد با همين مويز قلندري مي‌كردند و با همين مقدار بودجه به امورات و مشكلات رسيدگي مي‌كردند. 
بعد از گذشت مدتي به اين نتيجه رسيديم كه فيلمبرداري فيلم‌هاي ناتمام را دوباره از سر بگيريم و سينما به چرخه توليد بازگردد لذا به شيوه‌نامه‌هايي كه وزارت ارشاد نوشته بود و با تصميماتي كه گرفته شد به يك جمع‌بندي رسيديم و فيلم‌ها با رعايت همه پروتكل‌هاي بهداشتي مراحل ساخت را آغاز كردند و خدا را شكر مشكلي براي فيلمبرداري فيلم‌ها به وجود نيامد و خطر تهديد‌كننده‌اي وجود نداشت. اين نكته را بگويم كه هزينه فيلم‌ها با رعايت نكات بهداشتي نزديك به 20 درصد افزايش پيدا كرد. در تمام زمينه‌ها بهداشت كاملا رعايت مي‌شد طوري‌كه اگر در صحنه فيلم‌هاي «ابلق» و «بي‌همه ‌چيز» نگاه كنيد صحنه‌ها كاملا شلوغ است اما با مديريت درست تهيه‌كنندگان جلوي هر اتفاق خطرناكي گرفته  شد.
 پيامد منفي ديگري كه كرونا براي سينما داشت بيشتر متوجه سينماداران بود كارمندهاي حقوق‌بگير سينماها در تعطيلي‌هاي پي در پي سينما دچار خسران زيادي شدند اگرچه تعدادي مالكان سينما كارمندهاي خودر ا اخراج نكردند و سازمان سينمايي براي جلوگيري از اخراج كاركنان سينما براي سه ماه 23 درصد حق بيمه سهم كارفرما را پذيرفت كه پرداخت كند اما به هرجهت اين ويروس مرموز زندگي آنها را تحت‌تاثير قرار داد. 
 در شرايط كرونايي و بحران اقتصادي كه كشور با آن دست به گريبان است درباره تغيير ساختار فيلم‌ها (از بيگ پروداكشن به لو باجت) نكاتي مطرح مي‌شود كه من معتقدم هم ساخت فيلم‌هاي با پروداكشن عظيم براي سينماي ايران ضروري است و هم ساخت فيلم‌هاي كم‌هزينه. در جشنواره‌اي كه پشت سر گذاشتيم هر دو جنس اين فيلم‌ها نمايش داده شدند. به نظر من ملاك در ساختن فيلم‌ها، ‌جذابيتي است كه مخاطب را به سينما بكشاند. براي اينكه عنصر جذابيت در ساحت فيلم‌هاي سينما بسيار اهميت دارد وقتي تماشاگري وقت و هزينه خود را براي تماشاي فيلمي مي‌گذارد بايد آن فيلم مربوطه  براي مخاطب جذابيت  داشته  باشد. 
حالا با گذشت يك ‌سال از حضور كرونا در زندگي همه ما ياد گرفتيم چگونه با كرونا زندگي كنيم و در واقع زيست كرونايي داشته باشيم. هنگام بازگشايي سالن‌هاي سينمايي سازمان سينمايي براي تشويق تهيه‌كننده‌ها موافقت كرد به هر فيلم 300 ميليون تومان به صورت نقدي كمك تبليغاتي كند و حمايت‌هاي اكران تا 100 ميليون تومان  ادامه  پيدا  مي‌كند. 
همچنين بازگشايي سينماها در جشنواره فيلم فجر نشان داد مردم با سينماها قهر نيستند و فيلم خوب آنها را به سالن‌ها جذب مي‌كند و سينماداران هم توانستند با رعايت تمام نكات بهداشتي اعتماد آنها را جذب كنند نمي‌توانيم نقش سينما را در زندگي مردم و تفريحي كه براي آنها فراهم مي‌كند ناديده بگيريم. از سال قبل تعدادي فيلم خوب در صف اكران است (كه از نظر اقتصادي دچار ضرر مالي زيادي شدند) امسال هم فيلم خوب به ليست فيلم‌هاي در حال اكران اضافه شده مجموعه همه فيلم‌ها در كنار هم اميدوارم سال خوبي را براي سينماي ايران  رقم  بزند.

منوچهر  محمدي
تغيير  نگرش  نيازمند  باز گذاشتن
 دست  فيلمسازان  است
  به عقيده من آنچه ما در كتاب‌هاي تاريخ در مورد حوادث  و بلاي طبيعي نظير «وبا »،«طاعون»، «تيفوس»، «قحطي» و «خشكسالي» كه بر بشر نازل مي‌شود خوانده بوديم هيچ تصور روشني از اين فاجعه‌ها نداشتيم براي اينكه نسل ما و پيش‌تر از ما اين مساله را به چشم نديده بود. وقتي واقعه‌اي به اسم كرونا پيش آمد، اين مشكل نه تنها در ايران كه در همه جاي جهان معادلات جاري روزمره زندگي را به هم ريخت و نظم طبيعي زندگي آدم‌ها دستخوش تغييرات زيادي شد و همه معادلات اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، خانوادگي تحت‌الشعاع كرونا قرار گرفت تا جايي كه اين بيماري تاكنون در جهان نزديك به نيم ميليون نفر كشته و 120 ميليون نفر مبتلا داشته كه اين اعداد اصلا رقم كوچكي نيست. كاملا مشخص است كرونا روي همه شؤون زندگي آدم‌ها تاثير گذاشته و مختص همه جهان و  همه مشاغل با  درجه شدت و ضعف است. 
  در ارزيابي و تاثير كرونا بر سطح سينماي ايران مي‌توانم بگويم كه سينماي ايران پيشا كرونا هم اقتصاد كوچكي و بسته‌اي داشت. به‌طور مشخص سينماي ايران در چهار حوزه قابليت عرضه و بازگشت سرمايه برايش متصور بود، اكران و نمايش، حوزه نمايش خانگي و پخش فيلم‌ها از صدا و سيما و چهارم كه شامل تعداد اندكي از فيلم‌ها مي‌شود فروش و نمايش در خارج از كشور بود. فارغ از اين مورد آخر كه عدد معناداري نيست، ازآنجايي كه تعداد سالن‌هاي سينما در ايران همپاي توليد گسترش پيدا نكرد در نتيجه اقتصاد سينما در حوزه اكران قريب به سي و اندي سال در چالش جدي به سر مي‌برد. تمام اين درگيري‌هاي صنفي ميان صاحبان فيلم، به خاطر تعداد محدودي سالن و مقادير بالايي فيلم است. به‌رغم وضع قوانين و رسيدن به عدالت نسبي اما هميشه حوزه اكران محل دعوا و مرافعه بوده و اين نشان مي‌دهد بازگشت سرمايه براي يك محصول (در يك فرآيند طبيعي و منطقي تعريف شده) با اين شرايط بسته امر دشوار و سختي است و همين نكته باعث شده بسياري از تهيه‌كنندگان ورشكست و از مدار توليد خارج شوند.
  در صداوسيما هم از آنجايي كه انحصار خاصي وجود دارد و ما مثل بسياري از كشورها شاهد تلويزيون خصوصي نيستيم رسما در اين بخش سينما با مشكلات زيادي مواجه است. تلويزيون سال‌هاست كه قيمت‌هاي ثابتي براي خريد فيلم دارد كه تابع هيچ پارامتري نيست و حتي تورم هم روي اين قيمت‌ها تاثير ندارد و تازه همه فيلم‌ها را خريداري نمي‌كند به معناي واضح رسانه ملي به رسالت ملي در جهت حمايت از توليد ملي به سينماي ايران نگاه نمي‌كند اما حوزه نمايش خانگي كمك خوبي به صنعت سينما بود و تاحدودي بخشي از اين مشكلات را جبران مي‌كرد ولي در اين بخش هم به دليل عدم وجود قانون كپي‌رايت و نبود سازو كارهاي حقوقي سختگيرانه كه جلوي قاچاق آثار را بگيرد اين بخش هم با انتشار فيلم‌ها به صورت غيرقانوني در ايران و خارج مي‌شود و تا الان هم نه دولت و نه شبكه نمايش خانگي و نه بخش‌هاي مربوطه نتوانستند براي اين معضل كاري كنند. 
  از اين منظر مي‌توانيم بگوييم اقتصاد سينما قبل از كرونا دچار مشكلات جدي و عديده‌اي بود يعني از حالت ايستاده روي دو زانو خم شده بود ولي كرونا ضربه آخر را زد و سينما كاملا زمينگير شد. ضرباتي كه به واسطه كرونا به توليد و توزيع و نمايش وارد شده آن اقتصاد نيمه جان را كاملا به كما برد و اين به‌شدت براي ما و همه همكارانم در سينما كه قريب به 40 سال عمرمان را در اين حرفه گذرانديم، ادامه‌اش بسيار دشوار است. اما نكته مهم اين است كه بلاي كرونا تا چه زماني گريبانگير مردم خواهد بود و تا چه زماني ما نبايد در مكان‌هاي سربسته‌اي مثل سينما حضور داشته باشيم؟ اين موضوع نه در ايران كه در همه نقاط جهان مطرح است؛ شما دقت كنيد وقتي كره جنوبي كارش به جايي مي‌رسد كه سالن‌هاي سينما را به گيم نت‌ها اجاره مي‌دهد يا شركت‌هاي بزرگ هواپيمايي جهان براي اينكه بيش از اين ورشكست نشوند صندلي‌هاي‌شان را جمع مي‌كنند به عنوان هواپيماي باري از آن استفاده مي‌كنند (چون پرواز صورت نمي‌گيرد و نگهداري آنها هم هزينه‌هاي بسياري  دارد.) 
  حال چقدر مي‌شود اين تهديد را به فرصت تبديل كرد؟ اين به نظر من نياز به پژوهش و مطالعه بسيار دارد و وقتش است مراكز و موسسات و افرادي كه توان و امكان دارند براي ادامه مسير به بررسي روي اين موضوع بپردازند. من از نقل قول‌ها شنيدم كه اين بيماري شبيه به سرماخوردگي است و از بين نمي‌رود يا سخنراني رييس بهداشت جهاني حكايت از اين داشت كه تا سال 2022 مردم بايد ماسك بزنند حتي اگر واكسينه شوند و نگاه خوشبينانه‌اي به اين بيماري ندارند. چون كره زمين درگير اين بيماري است پس تعبير از اين ستون به اين ستون فرج است درباره اين بيماري مصداق ندارد و دنيا بايد براي چند سال آينده تغييراتي در روش، سبك زندگي و مناسبات كار به وجود  بياورد. 
  نكته نگران‌كننده‌اي كه اين وسط وجود دارد و من خيلي پيش‌تر با مسوولان در ميان گذاشتم تعطيلي و تغيير كاربري بسياري از سينماها در تهران و شهرستان‌هاست. در رسانه‌ها اعلام هم شد كه سينما عصر جديد و چند سينماي ديگر تعطيل شدند يا تغيير كاربري دادند. بيم  اين مي‌رود كه بسياري از سينماها در شهرستان‌ها و خصوصا سينماهاي يك سالنه خطر بازگشت مجددي براي آنها وجود نداشته باشد ولو اين بيماري برطرف شود. 
وقتي ناوگان سينمايي كشور كه تناسبي با سرانه جمعيت و ارقام جهاني نداشت از اين هم كوچك‌تر شود آن هم در شرايطي كه تورم فزاينده و كاهش ارزش پول ملي قيمت توليد در سينما را با افزايش همراه مي‌كند (حداقل با پنجاه درصد افزايش قيمت در سال 99 مواجه بوديم) وقتي تعداد سينماها كم شود ميل به سينما رفتن كم شود، قيمت توليد فيلم بالا رود و درآمدزايي كم شود ديگر طبيعي است كه توليد كم و كمتر هم مي‌شود. اينكه سينما در اين شرايط به سمت توليدات ارزان‌قيمت برود و تغيير نگرش بدهد بايد بگويم كه توليد ارزان در سينما اساسا مفهوم روشني ندارد. نه اينكه نشود فيلم ارزان‌قيمت در سينماي ايران ساخت؛ چرا مي‌توانيم اما پرسش اينجاست كه آيا فيلم‌هاي ارزان توانايي جذب مخاطبان و علاقه‌مندان را دارند؟ به نظر من سوژه و موضوع جذاب مي‌تواند و اگر فيلمي سوژه‌اش به قدري جذاب باشد كه بتواند تماشاگران را در اكران عمومي و مردمي به سالن‌هاي سينما جلب كند بايد شرايطي فراهم شود تا دست فيلمسازان براي سوژه‌هاي تازه و ژانرهاي تازه باز شود ولي اگر همين محدوديت‌ها و مميزي‌هاي فعلي كماكان وجود داشته باشد به نظر من فيلم به معناي ارزان‌قيمت نمي‌تواند راهگشا باشد. ممكن است فيلم‌هاي ارزان‌قيمت يكي از گزينه‌هاي برون از بحران باشد و بخشي از راه‌حل باشد ولي قطعا تمام راه‌حل نيست. طبيعتا بخش خلاقه سينما از نويسندگان، كارگردانان و تهيه‌كنندگان سينما بايد ايده‌هايي بيابند كه در عين جذابيت، اجراي ساده‌اي هم داشته باشد و در ضمن بتواند از سد سنگين مميزي رد شود و تبديل به فيلم سينمايي بشود. باز هم مي‌گويم چنين فيلم‌هايي يكي از گزينه‌هايي هستند براي برون رفتن از بحران اقتصادي. در سينما فيلم «21 گرم» ساخته الخاندرو گونسالس اينياريتو، از فيلم‌هاي كم‌هزينه و لو باجت سينماي امريكا با ايده بكر و خلاقانه نمونه برجسته‌اي از اين دست فيلم‌هاست اما پرسش اصلي اين است چه تعداد فيلمساز و كارگردان نابغه و خلاق‌آميزي در ايران داريم كه بتوانند چنين فيلم‌هايي بسازند و نكته مهم‌تر اينكه حتي اسكورسيزي‌ها هم نمي‌توانند براي اينكه صنعت سينما وابسته به سرمايه است. 

سامان  سالور
تغيير در سبك فيلمسازي تنها جمله قشنگي است
  كرونا امسال شرايط ويژه‌اي را بر همه حوزه‌هاي فرهنگي، هنري، اقتصادي و اجتماعي حاكم كرد، سينما هم از اين قاعده مستثني نبود خصوصا بخش اكران و توليد با آسيب‌هايي همراه بود. از آنجايي كه سينما كار گروهي است و ماحصل نتيجه زحمات سينماگران بايد در سالن‌ها ديده شود روي بخش نمايش فيلم‌ها كرونا تاثير مستقيم داشت. براي مقابله با اين مشكل و چگونگي عرضه فيلم‌ها به مخاطبان، اكران آنلاين راهكاري بود كه پيشنهاد و عملي شد. اما متاسفانه اين موضوع هم مثل باقي مسائل سينماي ايران كه از فقدان برنامه‌ريزي مطلوب رنج مي‌برد بسترش مهيا نبود و از آنجايي كه در كشور ما قوانين كپي‌رايت وجود ندارد اين راهكار خود معضل ديگري براي سينماي ايران فراهم كرد و بر مصائب آن افزود؛ به اين معني كه فيلم‌ها به محض نمايش در سامانه‌هاي اينترنتي بلافاصله قاچاق شدند و به صورت غيرقانوني انتشار پيدا كردند و همين باعث شد صاحبان فيلم‌ها از اكران آنلاين رضايت نداشته باشند. راهي كه به نظر من مي‌توانست حداقل دست بسياري از دلالان و واسطه‌گران سينما را (از زمان توليد تا پخش فيلم) كوتاه كند و حتي قدرت سينماداران در اكران را تعديل كند كه متاسفانه اين‌گونه نشد. اما آنچه اهميت دارد آمار توليد فيلم در سينما پايين نبود، با وجود اينكه وضعيت اكران آنلاين خوب نبود و مخاطبان هم از بازگشايي سالن‌هاي سنيما استقبال نكردند (اصلا از مردم توقعي نمي‌رفت كه در اين شرايط به سالن‌هاي سينما بروند) اما آنچه ديديم اينكه توليد و ساخت فيلم در سينما  جريان  داشت. 
  به نظرم در زيست جديدي كه كرونا براي همه ما به وجود آورده، لازم است كه وضعيت گذران زندگي خودمان را به سرعت و بادقت و با رعايت همه پروتكل‌هاي بهداشتي تغيير دهيم. كسي چه مي‌داند شايد ويروس كرونا حالا حالاها كه در مدل‌هاي مختلف ظهور و بروز پيدا كرده و جهش پيدا مي‌كند و از بين نرود پس لازم است كه روش قانوني جديدي پيدا كنيم و كارگروهي تشكيل شود تا كساني كه در امتداد شيوع اين بيماري مهلك دچار خسران آسيب‌هاي جدي شدند حمايت جدي شوند و آنها را دريابيم تا آنها بيشتر از اين متضرر نشوند. اميدوارم به فكر كپي‌رايت فيلم‌ها باشيم تا سينما و سرمايه‌هاي بخش مستقل بيشتر از اين آسيب نبيند. 
  معتقدم براي سينما نمي‌توان دستورالعمل‌هاي ذهني صادر كرد هر چقدر هم كه بگوييم در ايام كرونا، در روزهايي كه فشار اقتصادي گريبان كشور را گرفته در زمانه تحريم لازم نيست فيلم‌هاي پرهزينه ساخته شود و بايد رعايت حال همه فيلمسازان ديگر را كرد اما متاسفانه ساز و كار سينما نشان داده كه اين پيشنهاد عملي نمي‌شود براي اينكه هميشه در سينماي ايران افرادي هستند كه با روابط پشت پرده از بودجه‌ها و هزينه‌هاي بالا برخوردارند. خيلي خوب است كه از فيلم‌هاي بخش خصوصي حمايت شود بسيار امر مباركي است كه اساسا ستاره‌سالاري در سينماي ايران از بين برود و بازيگراني كه لياقت و شايستگي حضور بر پرده سينما را دارند در فيلم‌ها هنرنمايي كنند اما طرح اين مباحث بيشتر به جملات قشنگي مي‌ماند كه اصلا و ابدا كاربردي در سينما ندارند. با يك جست‌وجوي ساده در اينترنت مي‌توانيم آماري دربياوريم از وام‌هاي فرهنگي، بودجه‌هاي آنچناني از پروژه‌هاي الف كه به آدم‌هاي خاص رسيده و نكته جالب ماجرا اينجاست كه نام اين اسامي هر سال تكرار مي‌شود يك عده آدم خاص با بازيگراني كه مدام تكرار مي‌شوند. 


سامان سالور: معتقدم براي سينما نمي‌توان دستورالعمل‌هاي ذهني صادر كرد هر چقدر هم كه بگوييم در ايام كرونا، در روزهايي كه فشار اقتصادي گريبان كشور را گرفته در زمانه تحريم لازم نيست فيلم‌هاي پرهزينه ساخته شود و بايد رعايت حال همه فيلمسازان ديگر را كرد اما متاسفانه ساز و كار سينما نشان داده كه اين پيشنهاد عملي نمي‌شود براي اينكه هميشه در سينماي ايران افرادي هستند كه با روابط پشت پرده از بودجه‌ها و هزينه‌هاي بالا برخوردارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون