• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4934 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲ خرداد

سرقت اعضاي بدن يا اشتغالزايي؟!

رضا رمضاني

 بيماري براي درمان يك درد مزمن، به يك مركز پزشكي مراجعه كرد. نظر پزشك‌هايي كه قبلا او را معاينه كرده بودند پرهيز از درمان‌هاي سريع و پرعارضه و پرداختن به درمان مدت‌دار اما مطمئن بود. اما در اين مركز پزشكي گفتند كه با يك عمل جراحي مشكل او با سرعت حل مي‌شود. جراحي را در همان مركز انجام داد و بعد از دوره نقاهت، با رضايت كامل ترخيص شد. چند سال بعد، يكي از نزديكان همان بيمار دچار نارسايي كليه شد و بيماري او تا جايي پيش رفت كه چاره‌اي جز پيوند نماند. بيمار شفايافته داوطلب شده بود كه كليه‌اش را اهدا كند. با آزمايش‌ها و بررسي‌هاي پزشكي انجام‌يافته مشكلي وجود داشت؛ اهداكننده، كليه‌اي براي اهدا نداشت. معاينه‌ها نشان مي‌داد او يك كليه دارد و كليه ديگرش چند سال پيش از بدنش برداشته شده. دقيقا زماني كه بيماري او با عمل جراحي درمان شده. امكان شكايت هم وجود نداشت. او در فرم‌هاي پرتعداد و حوصله‌بري كه پيش از جراحي و بعد از آن و با بي‌دقتي امضا كرده بود، به اين موضوع رضايت داده بود و...
اين حكايت، حكايت تقريبا مشابهي است كه مي‌تواند درباره اشتغالزايي و كارآفريني در جامعه‌اي كه با بحران بيكاري و معيشت روبه‌رو است تكرار شود. در اينجا، اقشار مختلف جامعه براي حل مشكل معيشت و كار به متوليان مشخصي مراجعه مي‌كنند. متوليان امر هم اعلام مي‌كنند كه راه‌حل قابل توصيه آنها كه سريع هم به جواب مي‌رسد، امتياز دادن به فلان سرمايه‌گذار است كه مثلا مي‌خواهد كارخانه استحصال روي احداث كند يا اسيد توليد كند يا سرب و آهن را از پسماندها و خاك معدني بيرون بكشد. آن وقت است كه چند صد نفر مشغول به كار مي‌شوند و معيشت‌شان تامين خواهد شد. امتيازها با شعار توسعه و كارآفريني داده مي‌شود. اگر هم كسي معترض شود كه اين امتيازها غيرقانوني است و محيط‌زيست و سلامت مردم را تهديد مي‌كند، راه فرار هم ساده است؛ «توسعه و معيشت سريع، حرف اول را مي‌زند!» اينجا هم بعد از سال‌ها، مردم همان جامعه براي درمان بيماري‌هاي صعب‌العلاج به مراكز درماني مراجعه مي‌كنند و معلوم مي‌شود يكي كبدش را به خاطر آلودگي‌هاي همان كارخانه‌ها از دست داده، ديگري دچار سرطان خون شده، آن يكي سرطان سينه دارد و اين يكي با‌ ام‌اس دست و پنجه نرم مي‌كند. عده‌اي هم دچار روماتيسم و ديابت نوع يك شده‌اند و زايمان‌هاي مشكل‌دار و نوزادان داراي نقص‌هاي مادرزادي پرتعداد مي‌شوند. اينجاست كه جامعه متوجه مي‌شود فريب خورده است. راهي كه سال‌ها پيش براي اشتغالزايي ارايه شده، فقط سرعت داشت اما بدترين راه بوده است، چراكه كليه‌ها و كبدها و ريه‌ها و مغز استخوان‌ها را از بدن مردم به سرقت برده است و حقوق ماهيانه‌اي كه به كارگران و كارشناسان و... داده شده، خيلي كمتر از قيمت كليه‌ها و كبدها و مغز استخوان‌هايي است كه به سرقت رفته است! 
در دنياي امروز، هر بزه، جرم و تخلفي مي‌تواند نقابي مقبول و توجيه‌گرانه به چهره بزند؛ از برده‌داري و فحشا و آدم‌ربايي گرفته تا سرقت اعضاي بدن. اشتغالزايي و توليد هم مي‌تواند نقابي براي زمين‌خواري، تخريب محيط‌زيست، فساد اداري 
و... باشد. اما شايد خيلي دير بتوان متوجه شد پشت نقاب اشتغالزايي و توليد، جنايتي هم صورت گرفته است كه درست‌ترين نام براي آن، سرقت اعضاي بدن است!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون