• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4946 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۸ خرداد

بررسي دليل حضور كمرنگ هنرمندان در كارزار انتخاباتي 1400

سينماگران و گفتمان سكوت

تينا جلالي

 

چه بخواهيم چه نخواهيم، چه علاقه‌مند و پيگير مسائل سياسي كشورمان باشيم چه نباشيم اين روزها به واسطه بمباران اخبار ملتهب و البته عجيب و كاملا متفاوت مربوط به انتخابات 1400 و نامزدهاي رياست‌جمهوري دولت سيزدهم درگير فضاي رقابتي ميان كانديدا مي‌شويم. حتي اگر در دورترين نقطه شهر هم كه باشيم(فرقي نمي‌كند بام تهران باشد يا مطب دندانپزشكي در شرق يا ترمينال اتوبوسراني در جنوب شهر) بحث‌ها و اظهارنظرها حول انتخابات و نامزدهاي رياست‌جمهوري به خصوص مناظره روز شنبه ميان كانديدا دست از سرمان برنمي‌دارد؛ بازار تجزيه تحليل‌ها ميان كارشناسان، اهالي سياست و كاربران فضاي مجازي آنقدر داغ است كه انگار مجبوريم به هر نحوي كه شده در جريان اوضاع سياسي كشور قرار بگيريم. البته كه شگفت‌آور بودن ابعاد انتخابات پيش رو هم در اين فرآيند بي‌تاثير نيست. دوستي در حساب شخصي خود در توييتر نوشته بود:«عجيب‌ترين انتخابات تاريخ جمهوري اسلامي ايران را مشاهده مي‌كنيم.» اين‌گونه مي‌شود كه اگر نخواهيم هم مي‌دانيم كشور درگير چالش انتخابات است.
اما آنچه موضوع گزارش پيش روست و در اين بحث اهميت دارد، عدم مشاركت اهالي هنر در بحث‌ها و اظهارنظرهاي انتخاباتي اين روزهاست. آيا عجيب نيست كه تقريبا هيچ سينماگري درباره اتفاقات و حواشي انتخابات پيش رو نظري نمي‌دهد و مصاحبه‌اي نمي‌كند و رييس‌جمهور منتخب خود را معرفي نمي‌كند؟ چرا شور و هيجان فراموش ناشدني هنرمندان در انتخابات دوره‌هاي گذشته به طرز شگفت‌انگيزي با سكوت در اين دوره جايگزين شده؟ جالب است اگر در دوره‌هاي گذشته جناح چپ هنرمندان رغبتي به حضور در انتخابات نداشتند، جريان راست حسابي تنور انتخابات را گرم مي‌كرد اما اين روزها به طرز عجيبي از هيچ گروه هنرمندان در جريان انتخابات خبري نيست. 
در گزارش پيش رو با 3 ديدگاه مختلف از 3 سينماگر(سيدضياء هاشمي، مهدي صباغ‌زاده و سيدامير سيدزاده) به بررسي چرايي اين ماجرا پرداختيم كه از نظر مي‌گذرانيد. 

آيا هنرمند مي‌تواند كار سياسي كند؟ 
سيد ضياء هاشمي، رييس جامعه صنفي تهيه‌كنندگان حضور هنرمندان در عرصه سياست را كاملا اشتباه مي‌داند و با اشاره به اينكه سياست سازوكار خودش را دارد كه با روحيه احساساتي هنرمند هيچ سنخيتي ندارد، مي‌گويد:«هنرمندان به‌ طور جدي از سال 76 وارد عرصه سياست شدند و در اين ميان جريانات چپ و راست درگيري شديدي پيدا كردند، آنها كه با جريان چپ ارتباط نزديك‌تري داشتند، وارد كار سياسي شدند. يك گروه خاص‌تر هم سمت و سوي جناح ديگر را گرفتند و از آن تاريخ بين هنرمندان يك شكافي عميقي شكل گرفت كه در سال 88 و جرياناتي كه به وجود آمد بين اين افراد اختلافات غريبي به وجود آمد به گونه‌اي كه در برخي پروژه‌ها اگر گروه چپ فعال بود، گروه راست دعوت به همكاري نمي‌شد و حتي در جريانات اجتماعي و فعاليت‌هاي انسان‌دوستانه هم شاهد برخوردهاي نادرستي بوديم. اين شكاف و اختلاف تا امروز هم ادامه يافته است. اما در اين انتخابات شاهد فعاليت كمرنگ يا مي‌توانيم بگوييم عدم فعاليت طيف هنرمندان هستيم كه باعث خرسندي است».
هاشمي با بيان اينكه دعواي ميان هنرمندان با اين نوع انتخاب‌هاي شوراي نگهبان به اتمام مي‌رسد، مي‌گويد:«شايد با اين روند بيشتر شاهد يكپارچگي ميان سينماگران باشيم و اگر اختلافي وجود داشته باشد ممكن است صنفي باشد كه قابل حل است».
تهيه‌كننده فيلم «شوكران» همچنين به سرخوردگي‌اي كه از دوران روحاني براي هنرمندان به وجود آمده كه از قضا ميزانش هم كم نبوده، اشاره مي‌كند و مي‌گويد:«چقدر هنرمندان براي انتخابات دو دوره دولت يازدهم و دوازدهم تلاش كردند و سفرهاي متعدد انجام دادند و از جان براي آقاي روحاني مايه گذاشتند اما در طول اين 8 سال هيچ تلاشي براي آنها صورت نگرفت و هيچ اعتنايي حتي براي كساني كه براي رياست‌جمهوري او تلاش كردند، نشد. به اين توجه كنيم كه هنرمندان با دل‌شان قدم در راه گذاردند و از سياست دفاع كردند اما بازخوردي نديدند همين باعث شد تا اكثر آنها تصميم بگيرند به سمت هيچ دسته و گروهي تمايلي نشان ندهند البته برخي باز هم كارهايي انجام مي‌دهند اما آن شور و هيجان ديگر وجود ندارد».
از نظر هاشمي سينماگران ديگر حاضر نيستند با بي‌اعتنايي‌هاي كانديداها همراه شوند و اين جاي شكرش باقي است زيرا آنها داراي احساسات و عواطفي هستند كه با سياست هيچ سنخيتي ندارد و شعور را به شور سياسي بدل مي‌كند:«دزدي، فقر، فساد، جريانات رانتي و... را همه هنرمندان در جامعه مي‌بينند و همين هم موجب دلزدگي آنها از فعالان عرصه سياست شده است. آنها درد و وضعيت جامعه را لمس مي‌كنند و به وعده‌هاي اجرا نشده دولت به مردم ناراحت مي‌شوند. جاي تاسف است از اين به بعد هم آقايان كانديدا وعده‌هايي مي‌دهند كه انجام‌پذير نخواهد بود».
او با اشاره به اينكه در جريان مناظره اخير متوجه شديم كه كانديداها هيچ برنامه‌اي براي فرهنگ ندارند در حالي كه اين فرهنگ است كه جريان‌ساز در حوزه‌هاي مختلف است، مي‌گويد:«اي كاش در مناظره‌هاي اخير حداقل يكي از كانديداها به يك مجموعه اخلاق‌گرايي سياسي، اجتماعي، اقتصادي مي‌پرداخت».
از كدام كانديدا دفاع كنيم؟ 
وقتي از مهدي صباغ‌زاده، تهيه‌كننده و كارگردان سينما دليل سكوت و عدم مشاركت هنرمندان را در انتخابات پيش رو جويا مي‌شويم او با بيان اينكه من فقط از جانب خودم حرف مي‌زنم، توضيح مي‌دهد كه:«نزديك به دو سال است كه كرونا هست و نيست سينماگران را از بين برده و مسوولان هم كوچك‌ترين توجهي به هنرمنداني كه سال‌ها براي سينما زحمت كشيدند، ندارند و كاملا مشخص است كه من هنرمند چرا سكوت مي‌كنم. در دوران شيوع كرونا دولت چه كمكي به سينماگران كرد كه در انتخابات پيش رو بايد توقع داشت كه هنرمندان از دولت حمايت كنند؟ وقتي تنها كمك دولت در دو سال گذشته اين بود كه يك‌ونيم ميليون تومان به سينماگران بدهد(كه اين مبلغ حتي پول سيگار اهالي سينما را كفاف نمي‌دهد) ديگر اصلا بحثي باقي نمي‌ماند.»
به گفته او واقعا غم‌انگيز است كه اين همه سال براي سينما زحمت كشيديم و توانستيم آن را به اوج برسانيم آن وقت به سادگي در سينما را تخته كردند اما در قهوه‌خانه‌ها، فروشگاه‌ها و كافه‌ها باز است: «متاسفانه بايد بگويم مسوولان آنقدر در اين چند وقت اخير با سينما بد برخورد كردند آنقدر از خطر سينما رفتن گفتند كه امروز مردم از سالن سينما واهمه دارند و مي‌ترسند و كسي جرات نمي‌كند به سالن سينما برود، براي چه با هنر مملكت اين برخورد را داريد؟ كار به جايي رسيده كسي براي هدر نرفتن سرمايه 7 يا 8 ميلياردي‌اش نمي‌تواند فيلم در سينماها اكران كند؟ من معتقدم همه مشكلات سينما در چند وقت اخير از ناكارآمدي مديران سينما و دولت است خب در اين شرايط من سينماگر براي چه بايد در جريان برگزاري انتخابات شعار بدهم و از كساني حمايت كنم كه كوچك‌ترين دغدغه فرهنگي و هنري ندارند؟ گرفتاري امان سينماگران را بريده. دولت قبلي كه كاري براي هنرمندان نكرد اميدواريم در دولت آينده گشايشي شود هر چند كه من چشمم آب نمي‌خورد. خودتان به مناظره اخير كانديدا نگاه كنيد خودشان به خودشان رحم ندارند و به هم حمله مي‌كنند آن وقت ما بياييم از كدام آنها دفاع كنيم؟ بهتر است سكوت پيشه كنيم و آينده را به خدا بسپاريم».

حرف مشتركي ميان اهالي هنر و كانديدا نيست
سيدامير سيدزاده معتقد است در دوره‌هاي قبل هم كه سلبريتي‌ها در جريان انتخابات حاضر مي‌شدند به اين خاطر بود كه با كانديداهاي رياست‌جمهوري منافع مشترك داشتند:«به اين ترتيب كه در راي‌گيري شركت مي‌كردند و در فضاي انتخابي حضور داشتند براي اينكه قرار بود از طرف كانديداها از آنها(راست يا فريبنده) حمايت شود و به آنها امكانات تعلق گيرد ولي متاسفانه وقتي تمام اين وعده‌ها پوچ از آب درآمد آنها هم در اين دوره تصميم گرفتند كه همه سكوت كنند و كسي كوچك‌ترين حرفي نمي‌زند».
از نظر اين تهيه‌كننده آنچه بسيار غم‌انگيز است اينكه مي‌بينيم در اين دوره هيچ نامزدي دغدغه و بحث فرهنگي در برنامه‌هايش ندارد و اصلا در خلال صحبت‌هاي‌شان از فرهنگ و هنر نشانه‌اي ديده نمي‌شود:«همين مي‌شود كه هنرمندان و جامعه سلبريتي ميل ورود به اين عرصه را ندارند چون واضح و مبرهن است كه كانديداهاي محترم قابليت حمايت چه به شكل جناحي شخصي يا اجتماعي(از نظر هنرمندان) را ندارند. شايد جالب باشد كه بدانيد در دوره‌هاي قبل اكثر كانديداها از من دعوت مي‌كردند تا درباره فرهنگ و هنر با آنها حرف بزنيم ولي در اين دوره اصلا خبري نيست».
به گفته تهيه‌كننده فيلم‌هاي «شماره 17 سهيلا» و «پاسيو» گويا حرف مشتركي ميان اهالي هنر و كانديداي رياست‌جمهوري 4 سال آينده ديده نمي‌شود و اين موضوع براي فرهنگ و هنر اين كشور بسيار دردناك است:«بدانيم وقتي فرهنگ و هنر كشوري تعطيل شود تمام مسائل مختلف آن كشور رو به اضمحلال مي‌رود چراكه تمام زيرساخت‌ها هنجارها و سجاياي آن كشور بر اساس فرهنگ و هنر شكل مي‌گيرد».

 


   هاشمي: دعواي ميان هنرمندان با اين نوع انتخاب‌هاي شوراي نگهبان به اتمام مي‌رسد، شايد با اين روند بيشتر شاهد يكپارچگي ميان سينماگران باشيم .
   صباغ‌زاده: من سينماگر براي چه بايد در جريان برگزاري انتخابات شعار بدهم و از كساني حمايت كنم كه كوچك‌ترين دغدغه فرهنگي و هنري ندارند؟
   سيدزاده: كانديداهاي محترم قابليت حمايت چه به شكل جناحي شخصي يا اجتماعي (از نظر هنرمندان) را ندارند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون