• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4947 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ خرداد

به بهانه انتشارِ آلبومِ موسيقي متنِ سريالِ «شيخ بهايي» اثرِ مجيد انتظامي

نت‌ها و نغمه‌ها در وادي ستارگان

نيما جوان

يك دمك با خود آ، ببين چه كسي / از كه دوري و با كه هم‌نفسي (شيخ بهايي) 
وقتي بايد تو را با موسيقي روايت كنم، تمام ابزارم، سازها، نت‌ها، نغمه‌ها، در وادي ستارگان، اعداد، مهندسي، عطرِ خوشِ نانِ سنگك كه به خواستِ شاه عباس ابداع كردي، گنبدِ مسجدِ جامعِ اصفهان و در درياي حكمتت، غرق مي‌شوند و نت‌ها شناور و سيال بر دلم مي‌ريزند چون بارانِ آن شبِ روشن كه در كنارِ مير‌داماد، سحر را انتظار مي‌كشيديد.
تويي در نگاهم، نشسته‌اي به تماشاي آسمان، انگشتانم به جاي تو، كاشي‌هاي ميدانِ نقشِ جهان را لمس مي‌كرد و بر كاغذ، تبديل به نُت و نغمه مي‌شد.
شيخ! در آينه ديدمت و نوشتمت، ميزان به ميزان و نُت به نُت و صدايت در دلم پيچيد، آنگاه كه سرودي: 
دگر از دردِ تنهايي، به جانم يار مي‌بايد / دگر تلخ است كامم، شربتِ ديدار مي‌بايد
بهايي بارها ورزيد عشق اما جنونش را / نمي‌بايست زنجيري، ولي اين‌بار مي‌بايد
و اين جنون را به سازهاي زهي، كوبه‌اي، بادي و آرشه‌هايي عاشق سپردم و با گلوي هزاران هزار خواندم.
اينها را كه نگاشتم، خيالاتم بود از آنچه شايد در زمانِ خلقِ اين اثر، بر جنابِ انتظامي گذشته است.
انگار در خلقِ اثر، چنين بايد با سوژه زيست. مجيد انتظامي، آهنگسازي است كه با تصوير، قرابتي ديرينه دارد، صدا، دوربين و حركت در موسيقي او به كمال مي‌رسند.
در هر گوشه و كنارِ ذهن، خاطره‌اي از نغمه‌هاي او جاري است، گرگ‌ها، از كرخه تا راين، بوي پيراهنِ يوسُف، آژانسِ شيشه‌اي، بايسيكل‌ران، روزِ واقعه، ترن، كانيمانگا، ديوانه از قفس پريد، جايي براي زندگي، اعتراض و ده‌ها موسيقي فيلم و خاطره ديگر.
بدون ترديد از تاثيرگذارترين آهنگسازانِ معاصر است، مگر مي‌شود با موسيقي آژانسِ شيشه‌اي درونت ذوب نشود و با از كرخه تا راين ‌باران نبارد.
يادِ جنابِ خورشيدفر به‌خير، نشد كه يادي از او و سوتِ جادويي‌اش در اين موسيقي نكنيم و اما موسيقي سريالِ «شيخ بهايي» مشتمل بر بيست قطعه كه آخرين اثرِ منتشر شده جنابِ انتظامي است. تمامِ مولفه‌هاي آثارِ ايشان را داراست، استفاده از اركستر زهي در كنار سازهاي بادي‌- برنجي، سازهاي بومي و ايراني و گروهِ كر.
خوب است به اين بهانه اشاره‌اي كنم به اينكه ايراد از كجاست كه آهنگسازي همچون مجيد انتظامي، آن‌قدر دير در پلتفرم‌هاي جهاني ثبت مي‌شود، آيا ناشر و متوليانِ تبليغ و اشاعه فرهنگ و هنرِ ايراني، چطور آن‌قدر نسبت به عرضه آهنگسازان و به‌طور كلي هنرمندانِ ايراني و آثارشان در خارج از اين مرزِ جغرافيايي، بي‌توجه هستند. به هيچ‌وجه اغراق نكرده‌ايم اگر مجيد انتظامي را يك آهنگسازِ جهاني بدانيم، بي‌شك آثارِ او در كنارِ ديگر آثارِ آهنگسازانِ موسيقي فيلم حرفي دارد، پر‌محتوا و ماندگار. شايد اگر تلاشي در اين معرفي مي‌شد، اكنون در بسياري از فيلم‌هاي غيرِايراني، نامِ او، در تيتراژ، نقش مي‌بست.
اين روزها اين مهم به همتِ دوست و همراهِ جنابِ انتظامي، آقاي پرويزي عزيز در حالِ پيگيري و انجام است و خوب است اشاره‌اي در پايان به موسيقي تيتراژِ انيميشنِ بچه‌هاي كوهِ آلپ داشته باشيم كه مدت‌ها، به اشتباه چنين تصور مي‌شد كه آهنگسازي غيرِايراني آن را ساخته است.
در آخر يادآوري مي‌كنم كه آلبومِ «شيخ بهايي» را بشنويد و در حالِ شنيدن، اشعارِ شيخ بهايي را بخوانيد. اين اثر توسطِ نشر و پخشِ جوان منتشر شده است و روي فروشگاهِ اينترنتي لوركا به صورتِ فيزيكي و سايتِ بيپ تونز، به شكلِ ديجيتالي، در دسترس است.
با تهيه نسخه‌هاي اصل، فرهنگِ رعايتِ كپي‌رايت را گسترش دهيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون