• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4948 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۲۰ خرداد

درگذشت رابرت پالمر

مرتضي ميرحسيني

«به هيچ‌وجه اروپاييان را نمي‌توان طلايه‌دار تمدن بشري محسوب كرد. قبل از آنكه اروپاييان خواندن و نوشتن فراگرفته باشند نيمي از تاريخ بشر سپري گرديده بود.» يكي از مهم‌ترين كتاب‌هايش، يعني تاريخ جهان نو را با اين جملات آغاز مي‌كند، اما مي‌افزايد اين جهان نو را اروپايي‌ها -و امريكايي‌ها كه بخشي از دنياي اروپايي بودند- ساختند و معيارها و ارزش‌هاي آن را هم خودشان وضع كردند. از رابرت پالمر صحبت مي‌كنم كه سال 2002 در چنين روزي در 93 سالگي از دنيا رفت. در شيكاگو متولد شد و در سطح پايين‌ترين مدارس آن شهر تحصيل كرد. اما با تلاش و پشتكار دوره دانش‌آموزي را با موفقيت پشت‌سر گذاشت و از دانشگاه شيكاگو بورسيه كامل گرفت. آنجا تاريخ خواند و زندگي‌اش را وقف آن كرد. بعد از آن در دانشگاه‌هاي ديگري هم تحصيل و تدريس كرد و گويا 25 سالش نشده بود كه از رساله دكترايش كه به موضوعي درباره انقلاب فرانسه اختصاص داشت، دفاع كرد. همه عمرش به پژوهش و تدريس و تاريخ‌نويسي گذشت و چند شاهكار از خودش به جاي گذاشت كه در ميان‌شان دو كتاب از ساير آثار شناخته‌شده‌ترند و به فارسي هم ترجمه شده‌اند. يكي همان تاريخ جهان نو كه ابتداي يادداشت از آن نام بردم و ديگري عصر انقلاب دموكراتيك كه روايتي است از تاريخ اروپا و امريكا در دهه‌هاي پاياني قرن هجدهم (استقلال امريكا از پادشاهي انگليس و تشكيل كشور ايالات متحده و نيز انقلاب فرانسه از مهم‌ترين حوادث آن دوره‌اند). اولي اوايل دهه 1950 ميلادي منتشر شد و از آن زمان تاكنون بارها با ويرايش جديد تجديد چاپ شده است. تا جايي كه مي‌دانم ويرايش يازدهم كتاب سال 2013 منتشر شد. دومين كتاب، يعني عصر انقلاب دموكراتيك را اواخر همان دهه 1950 كامل كرد، هرچند جلد دوم آن اوايل دهه بعدي منتشر شد. پالمر -كه مدتي هم رييس انجمن مورخان امريكا بود- يكي از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين مورخان دوران ما بود، آثارش سال‌هاي طولاني در دانشگاه‌هاي دنيا تدريس مي‌شد و بسياري -مثل من- شناخت تاريخ جهان را از خواندن كتاب‌هاي او شروع مي‌كردند (هنوز هم براي كساني كه تازه شروع به مطالعه تاريخ جهان مي‌كنند، كتاب تاريخ جهان نو رابرت پالمر يكي از بهترين پيشنهادهاست). ساده و محكم مي‌نوشت و تحليل‌هاي عميق مبتني بر شواهد قطعي ارايه مي‌داد؛ «سياست و افسانه هر دو در عين دليري با مسائل واقعي دست به گريبانند. هرگز سابقه نداشته است كه جنگ‌ها تا اين حد مخرب بوده باشند و محقق است كه بروز جنگ عالمگير ديگري پاره‌اي از مراكز تمدن را نابود مي‌سازد. لكن عين كوته‌فكري است كه تصور كنيم هيچ‌جا تمدني از چنگال جنگ جان سالم به در نخواهد برد. زندگي فرد شعله‌اي است كه به پفي خاموش مي‌شود، اما نوع انسان جانوري است سخت‌جان و بسيار فراوان.» او هم نگران آينده بود و هم به اعتلاي بشريت اميد داشت. البته اميدش به آينده مشروط به پذيرش اين اصل بود كه «كليه نژادها بايد بياموزند كه با ديگران بايد از طريق مذاكره توافق حاصل نمود، نه آنكه بر آنها حكومت كرد.» آن زمان شايد جوامع به يكديگر اعتماد كنند كه «در ميان تمام دارايي بشر، اعتماد تنها متاعي است كه اگر كم شود به چنگ آوردنش دشوارترين كارهاست.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون