• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4960 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۳ تير

چرا بنويسيم؟ چرا بخوانيم؟

محمد خيرآبادي

چند سال پيش در يك شب معمولي از شب‌هاي تابستان كه امكان دور هم جمع شدن‌مان، به يك فرصت براي تبادل نظر و صحبت از تجربيات مشترك تبديل شده بود، مثل هميشه خاطره‌بازي اولين و پرطرفدارترين گزينه بود. خاطرات شخصي‌مان را از دوران مدرسه، دانشگاه، سربازي و ... يكي بعد از ديگري و براي چندمين بار براي هم تعريف‌ ‌كرديم‌. اما فضا بيشتر فضاي حسرت خوردن و صحبت درباره فرصت‌هاي از دست رفته بود. بعد از اينكه چند خاطره طنز و كمدي از خوابگاه و كلاس‌هاي دانشگاه چاشني قضيه كرديم، چانه‌ها قشنگ گرم شد و سخن رفت روي امكانات از دست رفته دوره دانشجويي. فرصت‌هايي كه دانشگاه و دانشجو بودن براي ما مهيا كرده بود و ما آن‌طور كه بايد و مي‌توانستيم از آنها استفاده نكرديم. «اي كاش»ها بود كه پشت سر هم رديف مي‌شد. يكي از سالن ورزشي دانشگاه گفت، يكي از استخر سرپوشيده حرفه‌اي با بليت صد توماني (صد تا تك توماني)، يكي از سالن مطالعه مجلات و نشريات‌، يكي از كتابخانه عمومي با كتاب‌هاي ناياب و تجديد چاپ نشده. بحث همين‌طور پيش رفت و رسيديم به اين سوال بزرگ كه چرا ما با جود اين امكانات در طول دوران دانشجويي و بعدها در محيط كار، چندان براي خلق فكرها و ايده‌هاي جديد كاري نكرديم؟ مگر نه اينكه يكي از بزرگ‌ترين فرصت‌هاي دانشجو دسترسي آسان به استاد و كتب مرجع و پايان‌نامه‌ و مقاله و سمينار و ... است؟ پس چرا سيستم آموزشي هيچ انتظار توليد و خلق ايده و فكر نو از ما نداشت و در نهايت چيزي بيشتر از چند صفحه ترجمه مقالات انگليسي يا توليد پايان‌نامه‌هايي كه حاصل ابزار كپي-پيست بودند، از ما نخواست؟ خلاصه جواب اين بود، هم نخواستند و هم نخواستيم. 
گاهي وقت‌ها به اين فكر مي‌كنم كه اين همه نوشته، مطلب و يادداشت كه در روزنامه‌ها، مجلات و فضاي مجازي منتشر مي‌شوند، به چه درد مي‌خورند؟ واقعا چه اصراري است كه اين همه كاغذ سياه و اين همه وقت صرف نوشتن و خواندن آنها شود؟ پاسخي كه تا اين لحظه برايش پيدا كرده‌ام، اين است كه با توجه به آن همه فرصت‌هاي از دست‌رفته و نيازي كه جامعه ما به فكر و ايده جديد دارد، نوشتن مي‌تواند فرصتي براي خلق و توليد باشد. تراوشات ذهني را روي كاغذ آوردن، كاري در راستاي ايجاد يك محصول فكري جديد است. البته نه هر نوشتني و نه هر سياه كردني. تكرار خود و ديگران البته كه نسبتي با توليد فكر و ايده ندارد. اما انديشيدن هميشه با نوشتن ملازمت داشته. نوشته‌ها مي‌توانند پله‌ اول براي بالا رفتن از نردبان خلق ايده‌ها و افكار نو باشند. مكتوبات در عصري كه در آن به سر مي‌بريم به دليل دريافت بازخورد در شبكه‌هاي اجتماعي و در معرض نقد عمومي قرار گرفتن، پتانسيل اين را دارند كه پخته‌تر شوند و به سمت شكل‌گيري يك محصول فكري كامل‌تر حركت كنند. حتي يادداشت‌هايي را كه براي سرك كشيدن به هر جايي نوشته مي‌شوند، نبايد دست‌كم گرفت. يكي نشسته و چيزي نوشته و ديگران را به نشستن و خواندن و انديشيدن دعوت كرده و بازار فكر و انديشه جز با همين‌ها گرم نمي‌ماند. من فكر مي‌كنم كه نوشته‌ها در هر ژانر و دسته‌اي كه هستند، اگر مقاله‌اند يا كتاب يا يادداشتي در فضاي مجازي، يا حتي اگر نامه‌اي به يك دوست باشند، به كار انديشه و به كار «دانايي» مي‌آيند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون