• 1404 دوشنبه 13 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3261 -
  • 1394 يکشنبه 17 خرداد

وقتي فنجان چاي در دست آنجلا مركل خرد شد!

شيرزاد عبداللهي

همين كه مستخدم سيني چاي را روي ميز دفتر دبيران گذاشت آقاي نيكدل دبير فيزيك آهي از ته دل كشيد و گفت: «ما كجا و آنها كجا؟» ميرزايي دبير تاريخ ليوان لبريز از چاي را برداشت و گفت: «تفاوت از زمين تا آسمان است.» محسني دبير رياضي كه فقط كلمه آسمان را شنيده بود ، گفت: «خشكسالي بيداد مي‌كند.» آقاي نيكدل ليوان به دست گفت: «لطفا يك دقيقه گوش كنيد.» سرها به طرف او برگشت. البته جباري كه با موبايلش مشغول بود سرش را بلند نكرد. نيكدل جرعه‌اي چاي نوشيد و سينه‌اش را صاف كرد و گفت: «همكاران يك دقيقه گوش كنيد.» قاسمي از آن سوي دفتر گفت: «من كه حال گوش كردن ندارم.» نيكدل آشتي‌جويانه خنده‌اي تحويل آقاي قاسمي داد: «درباره بخشنامه نيست درباره درد مشترك است! حتما شما هم توي اينترنت ديده‌ايد.» اسم اينترنت كه آمد آقاي قاسمي حرفش را خورد. توي دلش گفت: «باز اين نيكدل به من متلك انداخت.» آقاي قاسمي هزار تا حسن دارد و يك عيب. از تماس انگشتانش با كليد‌هاي كامپيوتر وحشت دارد. نيكدل كه قاسمي را ساكت كرد، جرعه بزرگي از چايش را نوشيد و با صداي بلند گفت: «يكي از دوستان برايم فوروارد كرد كه پزشكان و مهندسان آلماني نزد آنجلا مركل صدر اعظم رفتند و شكايت كردند كه چرا حقوق آنها با معلمان يكسان نيست؟ مركل ابتدا سرخ و سفيد شد و آخر سر نهيب زد: «چطور مي‌شود كه شما پزشكان و مهندسان انتظار داريد كه حقوق‌تان با معلماني كه شما را تربيت كرده‌اند برابر باشد؟ برويد شرم كنيد.» مهندس‌ها و پزشك‌ها سرشان را پايين انداختند و پس‌پسكي از دفتر صدراعظم خارج شدند. اما مركل هم روانه بيمارستان شد! او فنجان چاي را چنان از خشم فشار داده بود كه فنجان در دستش خرد شده و تكه‌هاي شيشه دستش را بريده بود.  ميرزايي در تكميل داستان آقاي نيكدل مي‌گويد: «من هم شنيده‌ام كه در ژاپن به معلم‌ها چك سفيد امضا مي‌دهند. » جباري گفت: اينكه چيزي نيست، من شنيده‌ام معلمان افغانستان ماهي دو هزار دلار مي‌گيرند.»... اين داستان‌ها نمونه‌اي از شايعاتي است كه به عنوان خبر در برخي سايت‌هاي فرهنگيان درج مي‌شود و بعضي هم باور مي‌كنند و اينجا و آنجا نقل مي‌كنند. بعضي هم اين اخبار را پايه تحليل قرار مي‌دهند. واقعيت اين است كه داستان ملاقات مركل با پزشكان و نيز پرداخت حقوق معلمان با چك سفيد امضا در ژاپن و حقوق دو هزار دلاري معلمان افغان و عراقي شايعه است. اين شايعات در هيچ سايت معتبري به زبان فارسي يا انگليسي نيامده است. در اينترنت هم، هم خبر راست هست و هم خبر دروغ. چگونه خبر راست را از شايعه بازشناسي كنيم؟ خبر راست منبع معتبر دارد و نويسنده در كنار مطلب، لينك اينترنتي خبر را مي‌گذارد. شما هم با كليك روي لينك مي‌فهميد كه خبر از كجا نقل شده و سرنخ خبر نهايتا به كجا مي‌رسد. مثلا مركل كي و كجا با پزشكان ملاقات كرده و اين خبر اولين‌بار كجا نقل شده و...؟ اگر خبري منبع معتبر و مكان و زمان نداشت قطعا شايعه است. مي‌پرسند: وقتي يك شايعه به احقاق حقوق ما كمك مي‌كند، چرا آن را ترويج نكنيم ؟ به دو دليل اين كار را نكنيم: 1- براي رسيدن به اهداف خوب بايد از ابزار خوب استفاده كرد. 2- شايعه مثل چاقوي دودم عمل مي‌كند. امروز ممكن است به سود ما و فردا به زيان ما باشد. تكيه بر شايعه مثل تكيه كردن بر باد است. شايعه رسانه اقشار بي‌سواد و كم‌سواد است. معلمان با عنوان قشر تحصيلكرده و آگاه نبايد دنبال شايعه راه بيفتند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون