دلواپسان/ اميدواران
سيد علي ميرفتاح
وقتي رييسجمهور را نگذارند حرف بزند، چه كسي را ميگذارند؟
وقتي رييسجمهور نتواند حرف بزند، وقتي رييسجمهور در مرقد امام- آن هم در سالروز وفات امام - نتواند آسوده سخنراني كند، پس واي به حال منتقدان و مخالفان و دگرانديشان و... آنها كه با خود چنين كنند، به ديگران برسند چهها كه نكنند.
بالاخره مملكت قانون دارد، حساب و كتاب دارد،خدا نكرده زبانم لال اينجا تگزاس كه نيست هيچكس حرف هيچكس را گوش ندهد. يك روحاني انقلابي كه به فرمايش رهبري، امتحان پس داده است و از اول در جريان همه مسائل و موضوعات انقلاب بوده با راي اكثريت شده است رييس دولت. به هر دليلي به وعدههاي صاف و ساده و معمولياش نتوانسته جامه عمل بپوشاند سخنراني هم نتواند بكند؟ خيلي جالب است. سر مذاكرات هستهاي يك عده راه افتادهاند و هرچه دلشان- به هر كه بخواهد- ميگويند. خيلي هم خوب، اصلا از لوازم و اسباب دموكراسي همين اعتراضات تشكليافته است؛ منتها به شرطي كه طرف مقابلشان هم اجازه تظاهرات و اعلام موجوديت داشته باشند و آنها هم بتوانند نظر خودشان را اعلام عمومي كنند. الان شده اينكه يك سري نه فقط از طرف دولت كه از هفت دولت ديگر هم آزادند كه هركار ميخواهند بكنند و هرچه ميخواهند بگويند اما طرف مقابلشان هيچ مجال حرف زدن نداشته باشد. من با نفس «دلواپسي» و «دلواپسان» مشكلي ندارم بلكه بيجا ميكنم كه مشكل داشته باشم، اما در نهايت تواضع و فروتني عرض ميكنم كه كاش غيردلواپسان- اسمشان را بگذاريم اميدواران- كاش اميدواران هم مجاز به حضور و برگزاري راهپيمايي و اعلام موجوديت باشند. اصلا بحث اكثريت و اقليت نيست. اقليت همانقدر حق دارد كه اكثريت و اكثريت همانقدر بايد آزاد باشد كه اقليت. منتها حالا اوضاع طوري شده كه اميدواران فقط توي تاكسي و ميهماني و دورهميهاي خانوادگي مجاز به اظهارنظرند و دلواپسان در همهجا و در همه وقت... بحث من فقط هستهاي نيست. منظورم هم زبانم لال اين نيست كه مسائل خرد و كلان مملكت را با اعتراض و راهپيمايي حل و فصل كنيم. اما منظورم به طور مشخص اين است كه نميشود يك گروه آزاد باشند درباره اقتصاد، حجاب، فرهنگ، هستهاي و عملكرد دولت، ابراز وجود كنند، سهل است، سخنراني رييسجمهور را متوقف كنند، اما طرف مقابلش هيچ اختياري نداشته باشد و هيچ كاري نتواند كه از پيش ببرد. يادمان باشد كه كف خيابان، روزنامه نيست كه يكي آزاد باشد و بقيه در محذور. كف خيابان قواعد خودش را دارد و هرگونه بيمبالاتي در آن خطرناك است و ممكن است مديريتش به آساني رسانهها نباشد...