• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4996 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۸ مرداد

احوال و آثار ميرزا محمد كاظم طهراني

شوريده بداهه‌نويس

عليرضا هاشمي‌نژاد

مهم‌ترين تحول مياني دوره قاجارنستعليق متاثر از دانگ كتيبه و قالب قصارنويسي است كه نمود آن را در مهرنويسي و كتيبه‌نويسي شاهد هستيم. بنابراين به درستي مي‌توانيم اعلام كنيم كه در دوره قاجار (نيمه دوم قرن سيزدهم ق) شيوه‌اي نو را در آثار برخي خوشنويسان قلم نستعليق شاهد هستيم كه هر چند تحولي اساسي نيست اما تبديل به سبكي ويژه مي‌شود و نشانگر خلاقيتي است كه اوج آن را در آثار ميرحسين (متوفي1300 ه.ق) و ميرزا غلامرضا اصفهاني (متوفي1307 ه.ق) و تا حدي محمد كاظم مي‌بينيم. از ويژگي‌هاي اصلي اين سبك اندام درشت حروف و نمايش قدرت قلم در حركتي بي‌پروا و بي‌تكلف است.  به نظر مي‌رسد اين رويكرد بيش از هر عاملي متاثر از كتيبه‌نويسي به خط نستعليق در دوره فتحعلي‌شاه قاجار است، زيرا اولين نشانه‌هاي تغيير در مختصات خط نستعليق در راستاي هماهنگي با كتيبه‌نويسي را در آثار آن دوره شاهد هستيم. در اين آثار به وضوح اندازه حروف بزرگ شده، نسبت كمينه و بيشينه (ضعف و قوت) قلم كاهش پيدا مي‌كند و حركات صعودي و نزولي با قوت بيشتري اجرا مي‌شود و هرچند در برخي نمونه‌هاي آن احساس عدم انسجام آزاردهنده است، اما در اوج كمال اين سبك كه آثار ميرزا غلامرضا در كتيبه‌هاي مدرسه سپهسالار نماينده آن است، شاكله كلي به انسجام نسبي مي‌رسد.
بنابراين در تبارشناسي و تحليل و شناخت ويژگي‌هاي اين سبك، در كنار عوامل كاربرد بايد تحولات زيبايي شناختي را نيز در نظر گرفت، از جمله ويژگي‌هاي اين سبك اين است كه نمود هويت سبكي، قالبي غير كاربردي مانند سياه مشق است. خوشنويسان مهم اين سبك درك خود از اجراي تكنيك و طراحي صفحه خوشنويسي را در سياه مشق‌نويسي، با توجه به تفوق عنصر حركت و اعتنا به كمپوزيسيون به نمايش مي‌گذارند. بخش مهمي از دستاورد خوشنويسي محمد كاظم در سطرنويسي است. قالبي كه در واقع در اين دوره واجد هويت مستقل مي‌شود، زيرا به نظر مي‌رسد نظام تعليم، با توجه به شرايط اجتماعي قدري نسبت به دوره‌هاي پيشين متفاوت است. در اين دوره روي‌آوري به تعليم در ميان شاهزادگان و اشراف گسترش يافته و آموزش خوشنويسي فراگير‌تر شده و از طرفي اواخر دوره قاجار متصل است به دوره مدرنيزاسيون در ايران، بنابراين آخرين بارقه هنر كلاسيك ايراني را شاهد هستيم، اين امر رويكرد جامعه و علاقه‌مندان به خوشنويسي را از وجوه مختلف تغيير مي‌دهد.يكي از اين وجوه توجه به جمع‌آوري اين‌گونه آثار با ولعي بيشتر است و اگر اين جمع‌آوري در سده‌هاي پيشين به طبقه حكام و شاهزادگان معدودي منحصر مي‌شد، و مرقعاتي مانند ابراهيم ميرزا و ميرزا مهدي استرآبادي حاصل مي‌آمد، در اين دوره طيف وسيع‌تري از جامعه اشراف را در بر مي‌گيرد. البته كيفيت مجموعه‌ها نازل‌تر مي‌شود. اين گستردگي توجه از طرفي محدوده آثار قابل توجه توليد شده توسط هنرمند را نيز وسعت مي‌بخشد و به نظر از اينجاست كه سطرهاي تعليمي نيز هويت قطعه پيدا مي‌كنند و شايد از اين طريق است كه قالب سطر اهميت پيدا مي‌كند.  همان‌طور كه اشاره شد محمد كاظم (وفات 1325 ه.ق) از مهم‌ترين خوشنويسان پيرو سبك دوم دوره قاجار است و از ميان قالب‌هايي كه برشمرديم، البته سواي كتيبه، در همه آنها طبع‌آزمايي كرده است.بيشترين قدرت او چه در قالب سياه مشق و چه در قالب سطر، قلم مشقي است و در اين اندازه‌ها گاهي شاهكارهايي آفريده كه از نظر قوت توام با ملاحت حتي از ميرزا هم پيشي گرفته است. البته در مجموع در قوت قلم او و يكدستي با ميرزا غلامرضا فاصله آشكار دارد. محمد كاظم را بايد خوشنويسي بداهه‌نويس دانست. شوريدگي و بي‌تكلفي از ويژگي‌هاي اين‌گونه خوشنويسان است.  سطرهاي او در ساختار آزاد اين سبك نوشته شده‌اند، از اين‌رو فاصله كلمات بيشتر از معمول است كه نتيجه همان ميل به رهايي و بي‌تكلفي است. اين ويژگي به معدود چليپاهاي او نيز راه پيدا كرده است. به نظر مي‌رسد در چليپا به قالب كلي كمتر توجه دارد –البته با احتياط بيان مي‌كنم-و چليپاي حال و هواي سطرنويسي را تداعي مي‌كند. در سياه مشق اما محمد كاظم در انواع تركيب‌هاي سياه مشق طبع‌آزمايي كرده است و در بيشتر تركيب‌هاي سياه مشق هم نمونه موفق دارد. محمد كاظم سياه مشق را در فرم‌هاي دفتري (افقي) و مورب و تركيبي از دفتري و مورب، همچنين با تكيه بر كلمات و بدون تكيه بر كلمات در حال و هواي سطرنويسي نوشته است. گاهي سياه مشق‌هايي نوشته كه در كادري نزديك به مربع است و قصد فصاسازي با فرم كلمات را دارد كه جز در چند نمونه معمولا موفق نيست. به نظر قدرت محمد كاظم در سياه مشق‌هاي مورب پر كلمه است كه با ايجاد تضاد خلوت و جلوت با تكيه و تكرار برخي حروف فضاي متناسبي را آفريده است.  شايد بشود نقاط ضعف ميرزا را در شمره دواير دانست به ويژه آنكه عرض دواير ميرزا كاظم از حد معمول بزرگ‌تر است بنابراين نقطه از مربع خارج و به مستطيل نزديك مي‌شود و در اجراي شمره ميرزا كاظم هرگز به تعادل نرسيده و يكي از شاخصه‌هاي شيوه او شمره‌اي است كه در دايره از جهت اصلي خود خارج شده است. خوشبختانه با انتشار كتاب «احوال و آثار ميرزا كاظم طهراني» آثار اين خوشنويس مهم دوره قاجار در معرض ديد علاقه‌مندان قرار گرفت. كتاب در هياتي مناسب از نظر كيفيت چاپ منتشر شده و مهم‌ترين ويژگي و امتياز انتشار آن، امكان دسترسي به انواع آثار ميرزا كاظم در قالب‌هاي مختلف است. البته اگر دقتي را كه در ارائه شأن فيزيكي كتاب مبذول شده، در انتخاب گزيده‌تر آثار و محتواي پژوهشي آن نيز شاهد بوديم، بي‌ترديد بر فوايد آن مي‌افزود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون