• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5001 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۴ مرداد

نگاهي به كتاب «در شناخت اينگمار برگمان» با ترجمه غلامرضا صراف

آميزه كامل‌تري از آنتونيوني و فليني

سيدحسين رسولي

به تازگي كتاب «در شناخت اينگمار برگمان» با گردآوري و ترجمه غلامرضا صراف، در ۲۴۴ صفحه و با قيمت ۵۶ هزار و ۵۰۰ تومان از سوي انتشارات روزنه منتشر شده است. مقاله‌هايي كه در اين كتاب به مناسبت يكصدمين سال تولد اينگمار برگمان ارائه شده‌اند، چشم‌اندازي كلي از او در مقام فيلمسازي مولف ارايه مي‌دهند. اولين مقاله مربوط به زندگينامه برگمان به قلم بيرگيتا استين مي‌شود. او تاكيد مي‌كند كه محبوب‌ترين نمايشنامه برگمان از شكسپير، «مكبث» بوده است. برگمان يك تئاتري پر كار بود كه تا ۱۹۶۶ بيش از ۷۵ اجرا روي صحنه برده بود و تعداد زيادي هم تئاتر راديويي و تلويزيوني داشت. او آثار نويسندگان بزرگي چون مولير، گوته، ايبسن، استريندبرگ، چخوف، پيراندلو، برشت، كامو، آنوي، تنسي ويليامز و ادوارد آلبي را روي صحنه برد. جان سايمون در مقاله «برگمان، برگمان مي‌شود» نوشته است: «من سرسختانه باور دارم كه برگمان به آميزه كامل‌تري از دستاوردهاي آنتونيوني و فليني رسيده است و از اين سه نفر، او تنها كسي است كه آثارش پيوسته رو به رشد و تعالي دارند و براي ديدن اوج كمالش آدمي مجبور نيست با حسرت به گذشته رجوع كند كه براي حضورش نيازي به احساس شرمندگي نيست و براي آينده‌اش مي‌توان با اعتماد به روبه‌رو نگاه كرد.» اولريكسن نيز در مقاله «اينگمار برگمان و شيطان: فيلم‌هاي اوليه» آورده است: «خودكشي استيگ داگرمان نمايشنامه‌نويس، چيزي از حال ‌و هواي ادبي سوئد در آن سال‌ها را براي ما بازگو مي‌كند و در چند فيلم برگمان به‌ويژه زندان كه در آن يكي از شخصيت‌ها شاعر است بازتاب‌هايي از اين بدبيني دهه چهل را مي‌يابيم. سنت‌هاي كهن‌تر بر برگمان تاثير گذاشته‌اند، به‌ويژه نمايشنامه‌هاي استريندبرگ. برگمان عاشق آن عنصر اهريمني استريندبرگ است و نمايشنامه‌هاي او را در تئاتر اجرا كرده است.» شايد براي خيلي‌ها سوال باشد كه ايده فيلم‌هاي برگمان از كجا سرچشمه گرفته‌اند. خود او در اين رابطه مي‌گويد: «يك فيلم براي من با چيزي بسيار مبهم آغاز مي‌شود نكته‌اي اتفاقي يا تكه‌اي از يك گفت‌وگو، رويدادي مبهم ولي مطبوع كه بي‌ارتباط با هرگونه وضعيت خاصي است. مي‌تواند چند خط ميزان موسيقي باشد، باريكه‌اي از نور كنار خيابان. گاهي سركارم در تئاتر بازيگراني را مجسم كرده‌ام كه براي نقش‌هاي هنوز بازي نشده بزك مي‌شدند.» برگمان ديالوگ‌نويس كاركشته‌اي است. فيلم‌هاي او مانند صحنه‌هاي تئاتري‌اند كه كاركرد سينمايي پيدا كرده‌اند. او در همين كتاب در يادداشتي با عنوان «هر فيلم آخرين فيلمم است»، مي‌گويد: «مساله حياتي ديالوگ است، ولي ديالوگ قضيه حساسي است كه مي‌تواند باعث مقاومت شود.» جالب است كه برگمان هيچ‌گاه با منتقدان خوب نبوده است و بارها در گفته‌هايش به اين موضوع اعتراف مي‌كند. او حتي اعتقادي به وجود انديشه انتقادي در كارهايش ندارد و در گفت‌وگويي اشاره مي‌كند: «من هيچ‌ وقت از مردم نمي‌خواهم كه چيزي رو كه ساخته‌ام بفهمند.» زماني استراوينسكي گفت: «من در كل عمرم يك قطعه موسيقي را هم نفهميده‌ام. من هميشه فقط احساس مي‌كنم.» اين گفته‌ها نشان مي‌دهد كه برگمان بيشتر تحت تاثير موسيقي، هنر ناب و انديشه هنر براي هنر است تا هنر انتقادي و سياسي. خواندن كتاب «در شناخت اينگمار برگمان» را از دست ندهيد چون نكته‌هاي مهمي درباره سينماي برگمان در آن وجود دارد و ترجمه اين كتاب هم روان است. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون