• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5001 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۴ مرداد

نقد مظلوم

آلبرت كوچويي

 به تقريب در دهه چهل خورشيدي بود كه نقد هنري، آرام آرام در لابه‌لاي صفحه‌هاي روزنامه‌ها و مجلات آن هنگام، پديد آمده، شكل گرفت. نقد سينما، به سبب اقبال تماشاگران بسياري فيلم‌ها، زودتر جان گرفت. منتقداني چند، با وام گرفتن از نقدهاي سينماي غرب، البته بيشتر هاليوود به خلق نقد سينما، نشستند. سهم ترجمه نقدهاي خارجي، به ويژه انگليسي، در اين ميان بيشتر بود. در غرب، مجلات تخصصي، در ميان مجلات همگاني، داشتند جايي براي خود باز مي‌كردند. با «ريدرز دايجست» يا خواندني‌ها، با شك و ‌ترديد مجلات هنري آمدند و‌ البته تخصصي‌تر، سينمايي آمدند. «فيلمنز‌اند فيلمينگ» براي اهالي سينما آمد.
بعد «سايت‌اند ساوند» كه وزن و اعتباري بيشتر در زمينه نقد علمي و هنري سينما داشت. منتقدان وطني، نخست با ترجمه آنها، راه نقد را به صفحات مجلات باز كردند تا نسلي فرهيخته و آموخته سينما، به نقد و تحليل فيلم‌ها پرداختند. پرويز دوايي، بهار و ديگر دوستان از پيشگامان نقد سينما بودند و ماندگار شدند. اما تا دهه پنجاه، نقدهاي سينمايي، اثري بر فروش يا ساقط كردن فيلم‌ها نداشتند كه بعدها تعيين‌كننده شدند و با نقد علمي و كارشناسانه، نقدهاي مغرضانه و يك‌سويه و تبليغاتي هم آمدند كه البته خيلي زود دست منتقدان رو مي‌شد. در اين ميان آرام آرام نقد تئاتر، سر گرفت كه البته خود مخاطبان اندكي داشت تا مجلات تخصصي سينمايي آمدند و از سر لطف و صدقه، سهمي به تئاتر داده شد.
از كساني كه نقدهاي علمي و كارشناسانه بر تئاتر زد، دكتر پرويز ممنون بود. تئاتر خوانده اتريش كه بر همه زير و بم و زواياي دنياي تئاتر، آگاهي داشت. دكتر پرويز ممنون، اگرچه در زماني، يكه‌تاز نقد تئاتر بود، اما هرگز ديده نشد كه از جاده انصاف و نقد اساسي، به بيراهه بزند. دكتر پرويز ممنون، در روزنامه آيندگان درخشيد و با سعه صدري كه داشت، نسلي را در زمينه نقد تئاتر پرورش داد. ايرج زهري، جا پاي او نهاد و نسلي جوان، چون من، همراه او شد. در نقدهاي چاپ شده هم هرگاه اختلاف نظري با دكتر ممنون بود، متين و از سر حوصله، با ديگر منتقدان، چون ما به بحث مي‌نشست.
چيزي نگذشت كه مجلات تخصصي تئاتر هم -اگرچه اندك- در كنار سينمايي‌ها، در آمدند. اما سهم منتقدان تئاتر در قياس با منتقدان سينمايي، بسيار اندك بود. اگرچه به پيدايي نسلي پيشرو و جوان در اين زمينه هم انجاميد و البته در اين ميان دكتر هوشنگ كاووسي، همچنان به تاخت در نقدهاي سينمايي، فيلم‌هايي را كه او خوشش نمي‌آمد و سهم آنها هم بسيار بود، به لجن مي‌كشيد. گاه بسياري هم به طعنه مي‌گفتند، دكتر اين فيلم را هم نپسنديديد! پس بايد ديدني باشد! البته با اينها، نسلي منتقد سفارش‌پذير، دوست و دشمن هم پيدا شد و قلم زد، كه كمتر حناي‌شان رنگ داشت و كسي براي‌شان تره خرد نمي‌كرد كه شدند نقدهاي تبليغاتي يا پولكي. كه خود زنند و خود خوانند و... در اين هيابانگ، نقدهاي ديگري هم سر در آوردند.
نقدهايي كه چون تخصصي‌تر بودند، كمتر به بيراهه مي‌رفتند، نخست نقاشي آمد، با جوان‌ترهايي چون نسل ما و بعد موسيقي كلاسيك و اپرا كه منتقدان آنها، به تعداد انگشتان يك دست هم نمي‌رسيدند. با همه اقبالي كه از نقد نقاشي، در كنار بقيه هنرهاي تجسمي شد، اما نقدي مظلوم بود كه فقط در دايره‌اي محدود با آدم‌هايي محدودتر مي‌چرخيد. چرخشي كه سال‌ها، همچنان مظلوم ماند و هدف پتك‌هاي هنري اين و آن.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون