• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5010 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۶ شهريور

براي افغانستان چه مي‌توان كرد؟

بهمن دهستاني

خروج امريكا از افغانستان و سيطره طالبان وضعيت كشور همسايه شرقي ايران را دستخوش التهاب و بحران كرده است كه تاثير آن بر شرايط ايران امري محسوس و غيرقابل اجتناب به نظر مي‌رسد. صحنه‌هاي دردناك در فرودگاه كابل از آينده‌اي دشوارتر براي مردم افغانستان خبر مي‌دهد و اندوه عميقي براي اقشار مختلف افغان‌ها در داخل و خارج از اين كشور به وجود آورده است. گرچه وضعيت خروج امريكا و نيروهاي ائتلاف غرب از افغانستان يك فضاحت آشكار است و قطعا مي‌تواند بخشي از اميدها به خروج اشغالگران از منطقه غرب آسيا را تحقق ببخشد اما لزوما به معناي برجاي گذاشتن عرصه براي كنشگري جمهوري اسلامي نيست.
يكي از بزرگ‌ترين انتقادات به بوش پسر به خاطر اشغال عراق و افغانستان كه از ناحيه متحدان عربي و بعضا اسراييلي امريكا ابراز و بر آن تاكيد مي‌شد اين بود كه كاخ سفيد دو دشمن و مانع بزرگ ايران در شرق و غرب اين كشور يعني طالبان و صدام را از سر راه برداشت و گسترش بي‌سابقه نفوذ ايران در سطح منطقه را موجب شد. تعبير و ادعاي برخي چهره‌ها و تحليلگران عرب اين بود كه امريكا عراق را در سيني پذيرايي تقديم ايران كرد. اكنون مي‌توان در نظر گرفت اگر دوباره فرصت بزرگي براي ايران بعد از خروج امريكا در افغانستان متصور بود، ايالات متحده به راحتي حاضر به واگذاري اين عرصه نمي‌شد آنچنان كه هنوز در عراق اراده جدي براي ترك اين كشور در واشنگتن مشاهده نمي‌شود.
نگراني و احساس انفعال از وقايع اخير افغانستان در ميان بخشي از تحليلگران و ناظران ايراني و حتي نخبگان و جامعه وسيع مهاجران افغانستاني در ايران حاكي از آن است كه سهم سازنده و فرصت قابل اعتنايي براي حضور و ارتباط با شرايط اخير نمي‌يابند و دست خود را خالي مي‌بينند. اين يادداشت تلاش دارد از اين منظر نكاتي را يادآوري كند. 
ايران همچون تمامي همسايگان افغانستان نگران تحميل تبعات و هزينه‌هاي رهاسازي افغانستان توسط امريكا بر مرزها و امنيت ملي خود است و به‌طور منطقي نمي‌خواهد بار دو دهه اشغالگري خونين و ويرانگر ائتلاف غرب را بر دوش خويش احساس كند اما همزمان داراي مسووليت‌هايي است كه به حكم همسايگي و پيوند ديرين و تمدني مردمان ايران و افغانستان و همچنين تامين منافع ملي و اسلامي براي مردم خود و مردمان همسايه، بايد براي آنها اقدام كند. در اين مقطع بازيابي و توجه به سرمايه‌هاي پرشمار موجود مي‌تواند نخستين گام براي كمك به بهبود اوضاع در افغانستان باشد تا به صورت توامان منافع ملي ايران كه آميخته با منافع مردم و مهاجران افغانستان است، تامين شود. بهره‌مندي و در اولويت قرار دادن استفاده از ديدگاه‌ها نخبگان و فرهيختگان و فعالان افغانستاني يك ضرورت است. آنان اكنون ابهامات و گلايه‌هايي از برخي مواضع در ايران دارند كه مي‌توان با گفت‌وگو تبديل به وفاق كرد. شكاف در پيوند جامعه ايران و جامعه مهاجران به سود هيچ‌كدام نيست.
سياست ثابت جمهوري اسلامي در تمامي ادوار بعد از انقلاب كمك به ملت‌هاي مظلوم منطقه و جهان اسلام براي خودآگاهي و بيداري و خودباوري بوده و هيچ‌گاه به تجارب شكست خورده غرب مانند مداخله مستقيم نظامي روي نياورده است. ملت‌هاي منطقه و همسايه خود بايد براي بهبود اوضاع قيام كنند و ايران اسلامي را پشتيبان خود بيابند. نخبگان و فرهيختگان مهاجر افغانستاني ايران نيز كه شايد قوي‌ترين و پوياترين جامعه افغان در خارج از مرزهاي اين كشور باشند، نشان داده‌اند به خوبي محدوديت‌هاي جمهوري اسلامي را مي‌شناسند و براي تصميم‌هاي سياسي تهران احترام قائلند.
پيشگام و پيشران راه‌حل‌ها و اقدامات بايد جامعه افغانستان باشد. در رابطه با وضعيت اخير، موضع رسمي جمهوري اسلامي ايران تشكيل حكومت فراگير با مشاركت تمامي اقوام و مذاهب و احترام به حقوق مردم و اقليت‌ها در افغانستان بوده كه بارها توسط مقامات مرتبط اعلام شده است. حتي در دوره اوج‌گيري تنش‌ها و شهادت ديپلمات‌هاي ايراني در مزارشريف، پيرو حكمت و آينده‌نگري رهبر معظم انقلاب، اقدامات ايران قاطعيت همراه با عقلانيت و هوشياري بود. ايران به دليل برخورداري از مواضع اصولي در اين رابطه توانسته كانال‌هاي ارتباطي با طالبان ايجاد و حفظ كند و متقابلا گروه طالبان نيز از عزم و اراده ايران و نيروهاي متحد آن براي برخورد جدي با تهديدها آگاه است علاوه بر آنكه حاكمان جديد كابل فعلا نمي‌توانند از همسايگان خود صرف‌نظر كنند و نيازمند سرمايه‌گذاري، امداد و امكانات هستند. از اين‌رو مي‌توان ارتباطات و همكاري‌هاي ناظر به حمايت از مردم در افغانستان به مشاركت جامعه مهاجرين افغان تعريف كرد. دولت‌هاي قطر، پاكستان، هند، تركيه، روسيه و چين هر كدام به دليل منافعي كه در افغانستان دارند به دنبال شكل‌گيري موازنه جديد هستند و اين زمينه مي‌تواند در بخش‌هايي به سود ساكنان افغانستان تمام شود. درخواست هفته گذشته عربستان براي تشكيل جلسه سازمان همكاري‌هاي اسلامي كه دبيركل و دبيرخانه آن كاملا تحت نفوذ رياض عمل مي‌كند، نشان داد حتي اين كشور از ناديده گرفته شده در معادلات جديد نگران است و حاضر است امكاناتي را به ميدان آورد. تلاش‌ها و تعهدات ايران در قالب برخي برنامه‌ها مانند كنفرانس قلب آسيا يا كنفرانس بين‌المللي ژنو براي حمايت از افغانستان نيز مي‌تواند باز تعريف و هدفمند شود. حمايت و دغدغه‌مندي كم سابقه جامعه و نخبگان ايران از مردم افغانستان از ديگر ظرفيت‌هاي بي‌بديل است. چندين دانشگاه مطرح كشور بورسيه‌هاي خود را براي نخبگان افغانستان توسعه داده‌اند و در طول هفته‌ها و ماه‌هاي گذشته انديشمندان و روشنفكران زيادي نامه‌هاي همبستگي با مردم افغانستان را امضا كرده‌اند. تجربه لشكر فاطميون كه در واقع يك حركت فرهنگي و اجتماعي نيز هست نشان مي‌دهد، ايران مي‌تواند تجارب خوب ديگري در توانمندسازي مردم افغانستان در فلات شرقي فرهنگ و تمدن ايران رقم بزند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون