• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5023 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۱ شهريور

دلدادگي خياباني به مشروطه

محمود فاضلي

شيخ محمد خياباني از دوره جواني كه در انديشه حق‌طلبي و آزادي‌خواهي بود به اين نتيجه رسيد كه در ايران نخست بايد يك «انقلاب فكري» به وجود آورد و از اين راه مردم را به حقوق خويش آشنا كرد. خياباني پس از پيروزي مبارزان مجاهد تبريز بر سپاه انبوه شاه و عواملش و در هم شكستن نيروي استبداد و فتح تهران و در دوره دوم مجلس به نمايندگي از طرف مردم ‌آذربايجان انتخاب شد و در برابر مخالفان آزادي، از حقوق ملي و آزادي دفاع كرد و از اعضاي برجسته فرقه دموكرات بود. زماني كه انقلاب اكتبر شوروي آغاز شد و ايران تا حدي توانست از چنگال استبداد روسيه نجات يابد. خياباني فرقه آزادي‌خواهي را جاني تازه بخشيد. در انقلاب مشروطه مانند ديگر مجاهدان ضد مستبدان به مبارزه برخاست. چندي بعد عضو انجمن ايالتي آذربايجان شد و به وكالت شورا رسيد و در آن مجلس به فراكسيون دموكرات‌ها ملحق شد. در خلال سال‌هاي جنگ جهاني اول عليه سياست انگليس و روس‌ها و آلمان‌ها و ترك‌هاي عثماني و مجاهدت‌هاي بسياري كرد و در پايان جنگ زماني كه ترك‌هاي عثماني آذربايجان را به اشغال خود درآوردند توسط آنان بازداشت و به خارج تبعيد شد. خياباني برضد دولت وثوق‌الدوله كه قرارداد 1919 را با انگليس بسته بود اعلام قيام كرد. به موجب اين قرارداد كه در مرداد 1298 با دولت وثوق‌الدوله منعقد شد، امتياز ساختن راه‌آهن و راه‌هاي شوسه در سراسر كشور به انگليس واگذار شد و ارتش و دستگاه ماليه ايران زيرنظر مستشاران سياسي و اقتصادي بريتانيا قرار گرفت.  او قرارداد 1919 را مضر به حال مملكت و ناقض حاكميت ملي و استقلال ايران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشريح ابعاد خطرناك اين پيمان پرداخت. براي واداشتن وثوق‌الدوله به لغو معاهده، در بهار 1299 به مبارزه مسلحانه روي آورد. او در حالي كه مسلح نبود به كمك دوستان خود تمام موسسات و سازمان‌هاي دولتي را تصرف كرد. شش ماه اداره شهر به ‌عهده كميته ملي كه رهبري آن را خياباني به عهده داشت، قرار گرفت. او با گسترش اين قيام به ديگر شهرهاي آذربايجان، توانست اين خطه را از حاكميت دولت وثوق‌الدوله خارج كند. مردم تبريز براي دفاع از حق و آزادي دليرانه مبارزه مي‌كردند. آنها مي‌دانستند كه اگر مبارزه را ادامه ندهند مشروطيت خواهد مرد. جنگ‌هاي سخت در داخل شهر و در خيابان‌ها ادامه داشت. خياباني، ميرزا محمدتقي طباطبايي، سيدحسين عدالت و ميرزا حسين واعظ همراه نماينده انگلستان نزد عين‌الدوله رفتند اما او با سخنان آميخته به فريب مي‌خواست مشروطه‌خواهان را گول بزند ولي آنان دريافتند و سرانجام نااميد به مبارزان پيوستند و آن‌قدر در مبارزه پا فشردند كه سپاه حيله‌گر بي‌رحم شاه را شكست دادند كه نمونه‌اي درخشان و كم ‌نظير از پايمردي و دلاوري در انقلاب مشروطه ايران يكي از مبارزان بزرگ تاريخ معاصر و از موثرترين مردان سياست ايران بود. خياباني براي اعتلاي مشروطيت ايران و تامين حاكميت واقعي ايران برخاست و به بيداري مردم پرداخت.  در دوره خياباني گرايش‌هاي مختلفي در متن جامعه وجود داشت. يكي از اين گرايش‌ها بر جدايي حوزه‌ها تاكيد مي‌كرد. اين افراد برخلاف آنچه كه در ظاهر به نظر مي‌رسد، به‌ دنبال خارج كردن دين از عرصه زندگي اجتماعي بودند. خياباني (كه در زمره اعضاي حزب دموكرات بود) در شمار آنان بودند. اين حزب قدسيت امور ديني را در گرو اين امر مي‌دانست كه بين امور ديني و سياسي تفكيك انجام گيرد. اينان تنها راه حفظ موجوديت ايران را پذيرش عناصر عقلاني تمدن جديد مي‌دانستند و از گسترش مناسبات جديد اقتصادي و اجتماعي كه مي‌توانست منجر به تامين نهادهاي مدني شود دفاع مي‌كردند. اين جريان تنها راه برقراري گفت‌وگو بين فرهنگ ديگر را در گروه پذيرش بي‌چون و چراي فرهنگ و تمدن غرب مي‌دانست. البته اكثر اعضاي حزب، به اسلام ايمان داشتند، اما اعتقادات ديني را امري خصوصي تلقي مي‌كردند. سرانجام خياباني و همراهانش به دست مخبرالسلطنه هدايت والي تبريز تارومار شدند و خياياني در 21 شهريور 1299 به قتل رسيد. ميرزا كوچك‌خان جنگلي بعد از قتل خياباني تلگرافي به دولت ارسال كرد و باز هم الغاي قرارداد 1919 را مقدمه زمين گذاشتن اسلحه ذكر كرد. او در همين تلگراف از قتل خياباني اظهار تاسف كرد. قتل خياباني، فروپاشي جنبش جنگل، تحريكات كميته زرگنده و ساير حوادث مقدمه وارد آوردن ضربه نهايي بر مشروطه ايران كه ديگر جز اسمي از آن باقي نمانده بود، 
به شمار مي‌آمد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون