• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5038 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۸ مهر

فرمانروايي سليمان محتشم

مرتضي ميرحسيني

سليمان يكم كه سال 1520 ميلادي در چنين روزي جاي پدرش سليم را گرفت يكي از چند فرمانرواي مشهور تاريخ عثماني است، چون در قوانين كشورش بازنگري كرد و مجموعه‌اي از مقررات تازه را به اجرا گذاشت ميان مردم خودش كه «سليمان قانوني» لقب گرفت. يكي از سرشناس‌ترين قانون‌گذاران تاريخ شناخته مي‌شود و گويا به همين دليل، امروزه نقش برجسته‌اي از او در ساختمان مجلس نمايندگان ايالات متحده هم وجود دارد. اما غربي‌هاي قرن شانزدهم بيشتر از قانون‌گذاري، او را باشكوه يا محتشم مي‌خواندند و اين لقبي بود كه -در چارچوب معيارهاي مردان قدرت و سياست- برازنده‌اش بود. «او نه در ظاهر، بلكه از جهت حجم تجهيزات ارتشي، وسعت ميدان لشكركشي‌ها، جلال و آرايش پايتختش و ساختن مسجدها و كاخ‌ها محتشم بود. سليمان به خاطر شوكت و تجمل دربار و ملتزمانش باشكوه بود، و نيز به خاطر قدرت و وسعت قلمرو فرمانروايي‌اش. امپراتوري او از بغداد تا صدوپنجاه كيلومتري وين و دويست كيلومتري ونيز كه زماني ملكه درياي آدرياتيك به شمار مي‌آمد گسترش داشت. به جز ايران و ايتاليا، تمام شهرهاي معروفي كه نام‌شان در كتاب مقدس و نوشته‌هاي كلاسيك ذكر شده‌اند در زير استيلاي او بودند: كارتاژ، ممفيس، صور، نينوا، بابل، تدمر (پالميرا)، اسكندريه، بيت‌المقدس، ازمير، دمشق، افسوس، نيقيه، آتن، و دو شهر تب.» نزديك به 46 سال، تا پاييز 1566 بر تخت فرمانروايي باقي ماند و در حوادث و ماجراهاي بسياري مستقيم يا غيرمستقيم نقش‌آفريني كرد. چند بار به شرق و به غرب لشكركشي كرد و هم در مرزهاي ايران و هم در اروپا جنگ‌هايي به راه انداخت. 
هم اينجا و هم آنجا مناطقي را اشغال كرد، اما انصافا آنچه موفقيت‌هاي نظامي‌اش خوانده مي‌شود با درنظر گرفتن تلفات جاني و هزينه‌هاي مالي و پيامدهاي داخلي آنها، تفاوتي با شكست نداشت يا حداقل اينكه دستاورد مهمي نبود. حرمسرايش-مثل تقريبا همه حرمسراهاي ديگر شاهان در طول تاريخ- كانون حسادت و توطئه و آشوب‌آفريني بود و او در روزهاي اوج قدرت نيز توان مهارشان را نداشت و حتي گاهي خودش، با ابراز محبت زياد به يكي از زنان و پسرانش و كم‌توجهي به ديگران، ناخواسته شريك دسيسه‌ها مي‌شد و به رقابت‌ها دامن مي‌زد.
ناگفته نماند يك‌بار درگيري‌هاي داخلي اعضاي خانواده‌اش به كشور ما هم كشيده شد و يكي از پسرانش به نام بايزيد - كه به طمع تصاحب تاج و تخت افتاده اما ناكام شده بود- به شاه تهماسب صفوي پناه آورد (بايزيد مدتي در ايران زندگي كرد و بعد به درخواست عثماني‌ها به آنان تحويل داده و همراه با چهار پسرش كشته شد).
سليمان پنجم سپتامبر 1566 هنگام يكي از لشكركشي‌هايش به سوي اتريش، جايي در مجارستان داخل چادرش از دنيا رفت. زمان مرگ 72 سال داشت. ويل دورانت مي‌نويسد «سليمان جنگ‌هاي بسيار برپا كرد، نيمي از اعقابش را كشت، وزير باتدبيرش را بي‌خبر و بدون محاكمه به قتل رساند و همه عيوب ناشي از در دست داشتن قدرت نامحدود را در خود جمع كرده بود؛ با اين همه، جاي شك و سوال نيست كه او بزرگ‌ترين و لايق‌ترين فرمانرواي عصر خود بوده است.» سخني كه حداقل بخش ابتدايي آن درست است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون