• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5040 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۱ مهر

آيا سوسيال‌دموكرات‌ها بار ديگر اروپا را فتح مي‌كنند؟

روزگار سخت چپ‌هاي ميانه‌رو

ترجمه: شهاب شهسواري

با پيروزي غافلگير‌كننده حزب سوسيال دموكراتيك در آلمان، اميدها براي حزب سوسياليست فرانسه كه با چهار درصد حمايت افكار عمومي در وضعيت بسيار سختي در آستانه انتخابات سال آينده قرار دارد، دوباره زنده شده است. همزمان با پيروزي اولاف شولتز و حزب سوسيال‌دموكراتيك آلمان با فاصله نزديك و در پي بازگشت حزب كارگر نروژ به قدرت در پي انتخابات اخير، به نظر مي‌رسد كه بعد از مدت‌ها شكست، بار ديگر ستاره بخت احزاب چپ‌گراي ميانه و سوسيال‌دموكرات‌ها در اروپا، روشن شده است. اگر اولاف شولتز بتواند در پي مذاكرات ائتلاف، يك دولت ائتلافي تشكيل دهد و به صدراعظم بعدي آلمان بدل شود، آنگاه دولت چپ‌گراي او در كنار چپ‌هاي ميانه در اسپانيا، پرتغال و كشورهاي اسكانديناوي يعني سوئد، دانمارك و فنلاند، به اضافه نروژ كه در اتحاديه اروپا نيست، يك بلوك قدرتمند از كشورهايي با دولت چپ ميانه در اروپا تشكيل مي‌دهند.

اما اين وضعيت همه اروپا را دربر نمي‌گيرد. بهار سال آينده قرار است انتخابات رياست‌جمهوري در فرانسه برگزار شود. به نوشته نيويورك‌تايمز، تحليلگران معتقدند كه بخت برگشتن ورق در فرانسه و رسيدن سوسيال‌دموكرات‌ها به قدرت و بازگشت اروپا به مركز سوسيال دموكراسي در جهان، بسيار ناچيز است. اما در فرانسه مقام‌هاي حزب سوسياليست به سرعت بر موج پيروزي همتايان‌شان در آلمان سوار شده‌اند و بر طبل تغيير وضعيت در سراسر اروپا مي‌كوبند. اوليوير فائور، رهبر حزب سوسياليست فرانسه، در حساب كاربري‌اش در شبكه اجتماعي توييتر مي‌نويسد: «هرگز فرض نكنيد كه از قبل بازنده‌ايد.» ان هيدالگو، نامزد رياست‌جمهوري حزب سوسياليست در فرانسه هم تاكيد مي‌كند كه پيروزي شولتز در آلمان، «به‌رغم تمام فشارها و بدبيني‌ها» اتفاق افتاده است.
سوسياليست‌هاي فرانسه و محبوبيت از دست رفته
نيويورك‌تايمز مي‌نويسد، اما براي حزبي كه تا همين چند سال پيش قدرت مسلط در فرانسه بود و امروز تمام محبوبيتش را از دست رفته مي‌بيند، چيزي بيشتر از چند اظهارنظر در مورد پيروزي سوسيال‌دموكرات‌ها در آلمان لازم است. ان هيدالگو ۶۲ ساله كه براي دومين دوره متوالي شهردار پاريس شده است، بعد از ماه‌ها گمانه‌زني در مورد نامزدي‌‌اش براي رياست‌جمهوري عاقبت دو هفته پيش براي انتخابات رياست‌جمهوري بهار آينده اعلام نامزدي كرد. اما اين اعلام نامزدي، بر خلاف انتظار نه تنها باعث جهش قابل توجه در محبوبيت حزب سوسياليست نشد، بلكه محبوبيت او به عنوان شهردار پاريس را هم در نظرسنجي‌ها پايين آورد. در حال حاضر محبوبيت او در نظرسنجي‌ها بسيار پايين‌تر از امانوئل مكرون و مارين لوپن است كه انتظار مي‌رود در انتخابات پيش رو در مرحله دوم باهم رقابت كنند. اما نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد كه اين نامزد چپ ميانه حتي به جايگاه سوم هم نمي‌رسد و يك تازه‌وارد به نام اريك زمور، نويسنده و ستاره تلويزيوني با عقايد راست افراطي، در جايگاه سوم نظرسنجي‌ها قرار گرفته است.
نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهد كه خانم هيدالگو، بعد از ژان لوك ملانشون، نامزد چپ‌گراي افراطي و همتا با يانيك يودات، نامزد حزب سبز، در جايگاه پنجم ايستاده است. سقوط حزب سوسياليست در اين جايگاه درست يك دهه بعد از آن رخ مي‌دهد كه در آغاز به كار فرانسوا اولاند، رييس‌جمهور پيشين، اين حزب نه تنها كاخ اليزه را زير سيطره خود داشت بلكه در هر دو مجلس فرانسه اكثريت داشت و اكثر شهرها و تقريبا تمامي مناطق فرانسه زيرنظر نمايندگان اين حزب اداره مي‌شد. پاسكال دلويت، استاد علوم سياسي در دانشگاه آزاد بروكسل به نيويورك‌تايمز مي‌گويد: «۹ سال پيش اين حزب تمام كارت‌هاي بازي را در اختيار داشت، اما امروز تقريبا هيچ‌چيز ندارد.» 
در يكي از نمادين‌ترين نشانه‌ها از سقوط حزب سوسياليست، اخيرا اين حزب مجبور شده است تا دفتر مركزي خود در يكي از شلوغ‌ترين مناطق پاريس را بفروشد و به منطقه‌اي در حومه شهر برود، ساختماني كه اكثر اعضاي حزب حتي يك بار هم به آن سر نزده‌اند. آلن برگونيو، يك مورخ فرانسوي كه در خصوص تاريخ اين حزب تخصص دارد، مي‌گويد نه تنها سوسياليست‌ها در صندوق آرا عقب افتاده‌اند، بلكه به نظر مي‌رسد حتي توانايي خود را در ارايه ايده‌هاي جديد در دوران معاصر كه شرايط سياسي به سرعت در حال تحول است از دست داده‌اند. برگونيو مي‌گويد: «آنها عملا هيچ تاثيري بر مباحث سياسي جاري در جامعه ندارند و افكار عمومي به شكل كامل به جناح راست تمايل پيدا كرده است. اگر فرض كنيم كه اظهارنظر در مورد مرگ سوسيال‌دموكراسي زودهنگام باشد، باز هم اظهارنظر در مورد اينكه شاهد تولد دوباره اين تفكر هستيم هم اغراق‌گويي است.»
در فرانسه همه به «راست» فكر مي‌كنند
به نوشته نيويورك‌تايمز هفت ماه مانده به انتخابات رياست‌جمهوري در فرانسه، مسائل اصلي مورد نظر جناح راست، مانند مهاجرت، جرم و جنايت و هويت ملي، سر تيتر مباحث جاري در جامعه سياسي هستند. امانوئل مكرون كه سال ۲۰۱۷ به عنوان نامزد ميانه‌رو در انتخابات نامزد شده‌بود، حالا بيش از گذشته به سمت راست متمايل شده است تا بتواند سهم بيشتري از آرا را به نام خود بزند. تمركز بر مسائل مورد علاقه جناح راست، مانند مهاجرت و امنيت در طول هفته‌هاي اخير با ظهور اريك زمور در عرصه انتخابات جان تازه‌اي گرفته است. زمزمه‌ها در مورد نامزدي اريك زمور هفته‌هاست كه آغاز شده است. او درست شبيه به دونالد ترامپ به عنوان يك تازه‌وارد خارج از گود سياست با عقايد عوام‌گرايانه، اين روزها در تور معرفي كتابش در سراسر فرانسه است. اين تور معرفي كتاب از نظر بسياري از ناظران در واقع آغاز كارزار انتخاباتي او است كه حالا جايگاه او را در نظرسنجي‌ها به نفر سوم رسانده است و با تنها ۳ درصد راي كمتر نسبت به مارين لوپن، در نظرسنجي‌هاي ۱۳ درصد آراي احتمالي را در اختيار دارد.
به نوشته نيويورك‌تايمز، فرانسه نشانه‌اي اغراق‌شده، اما گويا و صريح از چالش‌هايي است كه در مقابل احزاب چپ ميانه در سراسر اروپا قرار گرفته‌ است. در دوراني كه سوسيال‌دموكرات‌ها در سراسر اروپا حاميان‌شان را از دست داده بودند، حزب سوسياليست فرانسه نيز با تاسيس جبهه ميانه‌روي «جمهوري به پيش» توسط امانوئل مكرون، به‌شدت آسيب ديد. حتي برخي سياستمداران حزب سوسياليست هم در تاسيس اين جبهه به مكرون پيوستند كه در دوران فرانسوا اولاند، وزارت اقتصاد را بر عهده گرفته ‌بود. مكرون در تاسيس كابينه‌اش از راست‌هاي ميانه‌رو كه كمتر از چپ‌ها به حاشيه رانده ‌شده‌ بودند استفاده كرد تا چتر حزب و كابينه‌اش را گسترده‌تر كند.
آلمان: پيروزي ميانه‌روها و نه چپ‌ها
احزاب سوسيال‌دموكرات در اروپا براي دهه‌ها به آراي سنديكاهاي كارگران صنعتي و شاغلان حرفه‌ها و اصناف در شهرها تكيه مي‌كردند كه خواستار عدالت اجتماعي و اقتصاد مبتني بر برابري بودند. اما دوران رياست‌جمهوري فرانسوا اولاند و سياست‌هاي او در حمايت از كسب‌وكارهاي بزرگ، بسياري از حاميان جناح چپ را نااميد كرد و با احساس خيانت تنها گذاشت. سوسياليست‌هاي فرانسه مانند بسياري ديگر از همتايان‌شان در ديگر نقاط جهان نتوانستند از حاميان و راي‌دهندگان خود در برابر آسيب‌هاي جهاني‌شدن حمايت كنند. آن برگونيو مي‌گويد كه هر چند سوسياليست‌هاي فرانسوي به اصل خويش برگشته‌اند و با شعارهاي سنتي و تكيه بر تعهد بر سياست‌هاي دوستدار محيط زيست وارد ميدان شده‌اند، رويكرد آنها به جامعه استخوان‌بندي محكمي ندارد. پاسكال دلويت مي‌گويد در فرانسه نيز مانند بسياري از نقاط جهان، حاميان و راي‌دهندگان به احزاب چپ «راي‌دهندگان وفادار و در حال مسن‌شدني هستند كه براي تمام عمرشان به اين گروه‌ها راي داده‌اند.»
در آلمان و ديگر نقاط اروپا، موفقيت سوسيال دموكرات‌ها بيشتر با بازي‌هاي سياسي رخ داد نه با ارايه ايده‌هاي نوين و چشم‌انداز تازه سوسيال‌دموكراتيك. ارنست استتر، يكي از اعضاي حزب سوسيال‌دموكراتيك آلمان و دبير كل پيشين مركز مطالعات پيشرو اروپايي كه يك مركز مادر براي انديشكده‌هاي سوسيال‌دموكراتيك قاره اروپاست، مي‌گويد كه پيروزي هفته پيش حزب سوسيال‌دموكراتيك بيش از هر چيز يك پيروزي استراتژيك توسط اولاف شولتز بود.
استتر مي‌گويد: «شولتز در مقام معاون صدراعظم و وزير دارايي از طريق ارايه اندكي بيشتر در برنامه‌هاي اجتماعي دولت و اندكي بيشتر در حوزه محيط زيست توانست استمرار را به هم بزند، در حالي كه در حوزه روابط بين‌الملل اروپايي استمرار را حفظ كرد.» دانيل كوهن بنديت، سياستمدار آلماني- فرانسوي و عضو پيشين پارلمان اروپا از حزب سبزها معتقد است: «پيروزي اولاف شولتز، در واقع پيروزي جناح ميانه‌روي حزب سوسيال دموكراتيك آلمان بود، نه پيروزي چپ‌ها.» كوهن بنديت معتقد است كه در اسپانيا، پرتغال و كشورهاي اسكانديناوي هم سوسيال‌دموكرات‌ها در پاسخ به نيازهاي بومي و محلي توانسته‌اند راي حاميان‌شان را جمع كنند و نه به عنوان نماينده نگاه سوسيال‌دموكراسي جهاني. او مي‌گويد: «براي مثال در دانمارك، سياست‌هاي مهاجرتي حزب سوسيال‌دموكرات مشابه جناح راست بسياري از حزب‌هاي ميانه‌روي اروپايي است.»
اسكانديناوي و بازگشت ضعيف سوسيال‌دموكراسي
در سوئد، فنلاند، دانمارك و به تازگي در نروژ بعد از سال‌هاي قدرت احزاب جناح راست، سوسيال‌دموكرات‌ها تازه توانسته‌اند قدرت را در اختيار بگيرند، اما اين‌بار قدرت آنها نسبت به گذشته بسيار كمتر است. در نروژ، حزب كارگر به رهبري يوناس گار استوئر، در انتخابات پارلماني ماه گذشته ميلادي توانست حزب اول پارلمان شود، اما تعداد كرسي‌هايش فقط اندكي از يك‌چهارم كل كرسي‌ها بيشتر بود كه در تاريخ حزب يكي از ناكام‌ترين نتايج انتخاباتي محسوب مي‌شود. بعد از آنكه تلاش‌ها براي تشكيل يك ائتلاف چپ ميانه شكست خورد، پيش‌بيني‌ها اين است كه آقاي استوئر مجبور به تشكيل دولت اقليت شود.
كوهن بنديت مي‌گويد: «هنوز تعريف دقيقي از جايگاه سوسيال‌دموكراسي در جهان امروز وجود ندارد.» حتي رهبر حزب كارگر نروژ هم كه به تازگي توانسته است قدرت را از راست‌ها پس بگيرد مي‌گويد كه نسبت به احياي گسترده سوسيال‌دموكراسي خوش‌بين نيست. او در طول يك دهه گذشته شخصا با شعار «چپ بعدي» براي احياي اين تفكر تلاش كرده است. با اين حال او همچنان معتقد است كه پيروزي هفته گذشته حزب سوسيال‌دموكرات در آلمان، يك اميدواري براي سوسيال‌دموكرات‌هاي اروپايي است. او مي‌گويد: «اگر شولتز موفق به تشكيل دولت به عنوان صدراعظم سوسيال‌دموكرات شود، آنگاه شاهد ايجاد يك نيروي محرك در قلب اروپا خواهيم بود كه مي‌تواند به سوسياليست‌هاي فرانسه در طول دوران كارزار انتخاباتي رياست‌جمهوري بهار آينده انرژي بدهد. بايد همچنان خوش‌بين باشيم.»
منبع نيويورك‌تايمز

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون