• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5040 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۱ مهر

متن مهم جان ميلينگتون سينگ جان مي‌گيرد

پدرخوانده مارتين مك‌دونا در راه

طبق خبرهاي منتشرشده در رسانه‌ها، مهدي چاكري كه پيش از اين بيشتر به عنوان نمايشنامه‌نويس و دراماتورژ و دستيار كارگردان در گروه تئاتر ليو شناخته شده، قصد دارد «عياش سرزمين‌هاي غرب» كه در ايران «خالي‌بند دنياي غرب» (انتشارات نيلا) و «دلاور سرزمين غرب» (انتشارات افراز) نيز ترجمه شده را كارگرداني كند. اين نويسنده و كارگردان در بازنويسي صورت‌گرفته، عنوان اثر را به «بيل‌من» تغيير داده است كه احتمالا به همين نسبت در زمينه شخصيت‌هاي نمايش و وقايع هم تغييراتي به وجود آمده باشد. چاكري پس از اجراي نمايش‌ «ماندراگولا»، اثر نيكولو ماكياولي در سال ۱۳۸۹ (پايان‌نامه دانشگاهي) به عضويت گروه تئاتر «ليو- سايه» (۱۳۹۰) درآمد و به‌ عنوان دستيار كارگردان، همكاري در نمايش‌هاي «مرغ‌دريايي»۱۳۹۰، «دايي وانيا» ۱۳۹۰ و «باغ آلبالو» ۱۳۹۲ هر سه اثر آنتون‌چخوف و از ساخته‌هاي محمدحسن معجوني را در كارنامه ثبت كرد. او همچنين در مقام دراماتورژِ نمايش‌هاي «ستوان اينيشمور» مارتين مك‌دونا، «آشپزخانه» نوشته آرنولد وسكر (۱۳۹۵)، «سه خواهر» آنتون چخوف (۱۳۹۵) و «شهرِ ما» تورنتون وايلدر (۱۳۹۸) با اين كارگردان همكاري كرده. دست گذاشتن اين كارگردان جوان روي يكي از نمايشنامه‌هاي جريان‌ساز اروپا در آغاز سده بيستم به خودي خود مي‌تواند كنجكاوي‌برانگيز باشد، اما به هرحال آنچه درنهايت اهميت دارد، اين است كه گروه كارگرداني، طراحان و بازيگران روي صحنه چه خلق مي‌كنند.  جان ميلينگتون سينگ از پيشگامان جنبش احياي سنت‌هاي ادبي ايرلند به شمار مي‌رود و اتفاقا نامش بيش از هر چيز در جهان با نمايشنامه «خالي‌بند دنياي غرب» پيوند خورده. او همچنين از بنيانگذاران سالن نمايش «ابي»، تئاتر ملي ايرلند در شهر دوبلين است. سينگ در ۱۸۹۶ به ايتاليا رفت، اواخر همان سال ويليام باتلر ييتس را ملاقات كرد، ييتس او را تشويق كرد كه مدتي را در جزاير آران بگذراند، بعد به دوبلين بازگردد و خود را وقف كارهاي خلاقانه كند. همان سال او با ليدي آگوستا گرگوري، ييتس و جورج ويليام راسل يكي شدند تا «انجمن تئاتر ملي ايرلند» را پايه بگذارند. همين انجمن، بعدا، تئاتر ابي را تاسيس كرد. او در اين زمان براي روزنامه‌ها نقد ادبي نوشت، شعر سرود و در درس‌هاي استاد ادبيات سلت، هنري ژوبن ويل، در دانشگاه سوربن شركت كرد.  جالب آنكه در نتيجه اجراي نمايشنامه دلاور/ خالي‌بند/ عياش سرزمين‌هاي غرب، مردم دست به شورش زدند. با توجه به اينكه سينگ احياگر اسطوره‌هاي ايرلندي است و تمامي وضعيت‌هاي تعريف‌شده در نمايشنامه‌هايش، از جمله همين «دلاور دنياي غرب» به نقد فرهنگ عامه ايرلند مي‌پردازد، شعله‌ور شدن آتش شورش چندان هم امر دور از ذهني به نظر نمي‌رسد. روزنامه‌هاي ايرلند ابتدا تم اصلي نمايشنامه كه پسر تن‌پروري ادعا مي‌كند اقدام به قتل پدرش كرده را يك توهين آشكار به فرهنگ و سنت‌هاي خود تلقي كردند. جالب اينجا است كه در نتيجه شورش، پرده سوم نمايش به ‌شكل صامت روي صحنه رفت. البته ديري نگذشت كه روزنامه‌ها نقد تئاتر ابي و اجراي اين نمايش را كنار گذاشتند و به طرفداري از آن برخاستند؛ اتفاقا نوك پيكان نقدها به سوي مردمي نشانه رفت كه در واكنش به يك فعاليت فرهنگي و هنري، اقدام به اِشغال! سالن تئاتر كرده بودند. ييتس بعدا در واكنش به اعتراضي كه به نمايش «گاوآهن و ستارگان» اثر اوكيسي شد، مردم را خطاب قرار داد و گفت: «باز آبروي خودتان را برديد. آيا داريد دوباره طلوع نبوغ سرشار ايرلندي را جشن مي‌گيريد؟» البته جامعه ما نيز با وجود و خودنمايي هر روزه نوابغي از اين جنس غريبه نيست و اتفاقا به همين دليل است كه تماشاي جان گرفتن شخصيت‌ها و فضاي نمايشنامه معروف جان ميلينگتون سينگ كنجكاوي‌برانگيز است. نمايشنامه‌هاي او به تئاتر ابي هويت خاصي دادند و از آنجا كه در آنها نقش‌هاي روستايي و زندگي روستايي به تصوير كشيده مي‌شود، در تربيت هنرپيشه‌ها نيز بسيار مورد استفاده قرار گرفتند. نويسنده‌هايي مانند برندن بهارا، برينزلي مك.نامارا، لنكس رابينسون، سبك خود را وامدار سينگ هستند. ويوين مرسير، منتقد، اولين شخصي بود كه اعلام كرد ساموئل بكت، بسيار وامدار سينگ است. بكت در جواني از بيننده‌هاي پروپاقرص تئاتر ابي بود و ييتس، سينگ و اوكيسي را بسيار تحسين مي‌كرد. مرسير اعلام مي‌كند كه شخصيت‌هاي سينگ كه در ميان آنها بسيار دوره‌گردها و كولي‌ها و گدايان هستند، در آثار بكت نيز يافت مي‌شوند. سينگ تنها دو سال پس از نگارش «دلاور دنياي غرب» بر اثر ابتلا به سرطان در سن 38 سالگي درگذشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون