• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5050 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۶ مهر

لاله يك مكتب است

بهمن ايزدي

 

سال 2001 بود كه صندوق كمك‌هاي كوچك سازمان ملل (SGP) در ايران كار خود را در دفتر برنامه عمران ملل متحد (UNDP) آغاز كرد و از خانم لاله دارايي براي مديريت و هماهنگي برنامه دعوت شد. آن زمان از من هم خواستند تا يكي از اعضاي كميته راهبري ملي شوم كه تركيبي از چند انجمن فعال داراي تجربه، نمايندگان وزارتخانه‌هاي جهاد كشاورزي، وزارت خارجه و نمايندگان سازمان حفاظت محيط‌زيست و دانشگاه بود. از همان زمان من حضور نگاه ارزشمند لاله را در جهت‌دهي برنامه‌هاي كميته راهبري ملي و برنامه‌هاي SGP مي‌ديدم. با نگاه جدي و نگاه عميق و همه‌جانبه‌نگر او بود كه پروژه‌ها و برنامه‌هاي انجمن‌ها و CBO‌ها در يك بستر منطقي و متعادل حركت كردند.
زمينه كاري SGP دربرگيرنده و موضوعات حساسي مانند حفاظت از تنوع زيستي، تغييرات آب و هوايي، آلايندگي بود و در اغلب پروژه‌ها هم شاهد بوديم از رويكرد توان‌افزايي جامعه محلي بهره گرفته مي‌شود. گستردگي مجموعه ماموريت‌هاي SGP فشار روحي و جسمي زيادي را به لاله دارايي وارد كرد و همين موضوع باعث شد او و تيمش در دفتر به شكل مستمر كار كنند، به ويژه آنكه دفتر تعداد انگشت‌شماري كارمند داشت و كارش به لحاظ محتوايي و اجرايي در حد يك وزارتخانه بود. لاله دارايي تنها يك مدير نبود او هدايتگري بود كه از جانش مايه مي‌گذاشت و با پروژه‌هايش دل شكسته و اميدوار و شاد و غمگين مي‌شد. ما از سال 75 پروژه دنا را در كانون سبز فارس شروع كرده بوديم و روي مطالعات بوم شناختي زاگرس مركزي در دنا كار مي‌كرديم. او بارها اصرار كرد اجازه دهيد SGP در كنار شما باشد اما ما مي‌گفتيم مي‌توانيم اين كار را خودمان انجام دهيم. آن زمان برنامه عمران ملل متحد هم به ما پيشنهاد كرد تا از پروژه شخصي ما حمايت كند و درنهايت لاله دارايي در كنار ما قرار گرفت. حضور جدي و پررنگ او به رشد اين پروژه كمك زيادي كرد. لاله كنار مردم مي‌نشست، به درد دل آنها گوش مي‌داد، گاه آنها را اميدوار و گاه هم با آنها گريه مي‌كرد. لاله دارايي شخصيتي با ظرفيت‌هاي بالاي انساني است كه تاثيرگذاري زيادي روي مردم دارد. او با دل دريايي و علم و تجربه خود همه اين كارها را انجام داد. بودن او در SGP يك فرصت مغتنم براي انجمن‌هاي ايران بود تا بتوانند خودشان را پيدا كنند. لاله دارايي مدير از راه دور نبود، بارها به زاگرس و هيركاني و توران و ساير مناطق ايران سفر و با جوامع محلي و بخش دولتي صحبت و تلاش كرد مردم با ظرفيت‌هاي متنوع مناطق خودشان بيشتر آشنا شده و با مديريت جمعي از ارزش‌هاي اين سرزمين دفاع كنند. 
زماني كه به او فكر مي‌كنم، به اين مي‌انديشم كه چقدر فشار كاري را تحمل كرد. او تنها سر و كارش با انجمن‌ها و گروه‌هاي مردمي نبود كه بخواهد پروژه آنها را در مسير درست نگه دارد، علاوه بر اين لاله بايد همزمان با وزارتخانه‌ها و بخش دولتي كار مي‌كرد و منطق و اهداف مجموعه تحت مديريتش را براي آنها جا مي‌انداخت تا بتواند از ظرفيت آنها هم استفاده كند. بارها به او مي‌گفتم لاله بس است اينقدر به خودت فشار نياور و مراقب خودت باش. اما او از دل و جان عاشق ايران بود و همه تلاشش را 
به كار مي‌بست تا ايران در جايگاه مناسب‌تري قرار گيرد و ما بتوانيم با خلاقيت‌هاي ذاتي خود كه مبتني بر دانش پيشينيان است به راهكار درستي براي حفاظت رسيده و آن را در سطح جهاني مطرح كنيم. او در زماني كه دولت تمام تلاش خود را در راه انفعال سازمان‌هاي مردم نهاد به كار گرفت تلاشي مضاعف داشت تا چراغ سازمان‌هاي غيردولتي روشن بماند و همين شد كه انجمن‌هاي محيط زيستي سرپا ماندند. به نظر من لاله يك شخص نيست او يك جريان فكري و يك تكه ارزشمند از البرز و زاگرس و پهنه‌هاي دشت‌هاي بي‌در و پيكر و اميد ماست. از اين رو هنوز كه هنوز است وقتي به هر جايي از اين سرزمين مي‌روم كه مردم درگير پروژه‌هاي حمايتي SGP بوده‌اند، از لاله و نگاه ارزشمند او صحبت مي‌كنند اينكه او با دل و جانش درباره توسعه دانش بومي حركت كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون