• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5062 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۱۱ آبان

ادامه از صفحه اول

گزارشي از ديدار و گفت‌وگو با رييس قوه قضاييه (پايان) 

از اين منظر، چگونه مي‌توان تحقير متهمان در ملاء‌عام و خيابان‌گردي يا لباس خاص به زنداني پوشاندن را تحليل و فهم كرد؟ براي تحقق هدف آقاي اژه‌اي، بايد نگاه به جرم و مجازات و مجرم را تغيير داد. براي شروع همين دو مورد خيابان‌گردي مجرمين يا متهمان و نيز لباس زندانيان را به سرعت مي‌توان اصلاح كرد. نگاه موجود اتفاقاً مغاير با نگاه اسلامي است. اين مساله ربطي به توبه ندارد. توبه عموماً پيش از مجازات است. كسي كه مجازات خود را تحمل كرده، بايد پاك تلقي شود، مگر آنكه تكرار جرم را پيشه كند. 
تأكيد آقاي اژه‌اي بر استقلال قوه قضاييه، و نيز مرجع بودن اين قوه براي همه، و نيز حفظ حقوق حتي افراد شرور خيلي مهم بود. حفظ حقوق شرور چرا؟ به اين علت كه اگر اين حقوق حفظ نشود، عين شرارت است و رفتار شريرانه آنان تأييد شده است. با شرور نمي‌توان با شرارت برخورد كرد. نگاه مقابله با جرم بايد عوض شود. نگاه مجازات‌محور بايد تغيير كند. نگاه بايد حقوق‌محور باشد.
آقاي اژه‌اي در نقد يا پاسخ ضمني به سخنان يكي از حضار كه معتقد بود دستگاه قضايي مطلوب بايد دستگاه عدليه باشد و نه قضاييه، به درستي و به‌طور ضمني متذكر شد كه وظيفه دستگاه قضايي ميان «احقاق حق» يا «فصل خصومت»، دومي است. اين نكته بسيار مهمي است كه كمتر به آن پرداخته مي‌شود. وي با ذكر داستاني از پيامبر(ص) نگاه فصل خصومت را تأييد كرد.
بنده نيز معتقدم كه دستگاه قضايي وظيفه فصل خصومت را دارد. حق نزد خداست. ولي كوشش اصلي بايد معطوف به نزديك شدن به احقاق حق باشد. چگونه؟ اول اينكه محتواي قوانين عادلانه باشند. البته ما قوانين صد درصدي كه عدالت را محقق كنند نداريم. براي مثال قتل با شهادت دو نفر اثبات مي‌شود. چرا يك نفر نه و چرا سه نفر نه؟ و اصلاً چرا شهادت شهود؟ اينها هيچ‌كدام نمي‌توانند ما را به حقيقت محض برسانند ولي تجربه نشان داده با دو شاهد، حقيقت بهتر از هر زمان ديگري شناخته مي‌شود. پس بايد قوانين هر چه بيشتر به سوي عدالت باشند.
دوم؛ دادرسي عادلانه و بي‌طرفانه و مطابق قانون از سوي دادگاه‌ها شرط ديگر نزديك شدن به احقاق حق است. دادرسي‌هاي يك مرحله‌اي، عدم دسترسي به وكيل يا پرونده، بازجويي‌هاي غيرقانوني و تحت فشار و رسيدگي‌هاي پشت پرده و ... به دور از عدالت است. بنابراين بايد توجه را به بهبود اين دو عنصر گذاشت. در هر حال وظيفه دادگاه‌ها صدور حكم براساس قانون است. حتي علم قاضي نيز با تفسير عجيبي كه برخي افراد از آن مي‌كنند پذيرفته نيست. علم قاضي بايد عيني و ناظر به شواهد و قراين و قابل انتقال باشد.
آقاي اژه‌اي درباره استقلال دادگاه‌ها از ضابطان قضايي، رعايت حقوق زندانيان و خانواده‌هاي آنان و مساله ممنوع‌الخروجي‌ها نيز نكات درستي را گفت و اعلام كرد كه در همين مدت كوتاه همه زندان‌هاي كشور را از نزديك بررسي (از طريق مسوولان دادگستري‌ها) و به مشكلات آنان رسيدگي كرده‌اند كه به نظرم جاي اميدواري دارد.
همچنين به يكي از نكات مهم و جديد اشاره كردند كه طبعاً بايد مورد توجه قرار گيرد. وجود كامپيوتر و تلفن همراه و حافظه آنها و ضبط آنها از جانب ضابطان است. در حقيقت زندگي مردم و اطلاعات آنان در اين حافظه‌ها است، بدون ضابطه و صورت جلسه دقيق همه آنها ضبط مي‌شوند و از سرنوشت آن و نيز سوءاستفاده‌هايي كه از آن مي‌شود نيز اطلاعي در دست نخواهد بود. اين يكي از بدترين اذيت‌ها و آزارهايي است كه ضابطان با افراد انجام مي‌دهند و زندگي آنان را مختل مي‌كنند. همين كه رييس قوه آن را به اين صراحت و روشني بيان كرده، اين انتظار را ايجاد مي‌كند كه به زودي راه‌حل مناسب قانوني براي آن انديشيده و اجرا شود.
 در هر حال آنچه كه مي‌توان از اين ديدار نتيجه گرفت وجود نظري رويكرد و نگاه مناسب به دستگاه قضايي در بالاترين سطح اين قوه است. ولي اينكه چنين رويكردي تا چه حد بتواند عملياتي شود و مردم ايران شاهد به بار نشستن ميوه‌هاي آن باشند را بايد در ماه‌هاي پيش‌رو ديد.


سكوت رييسي، چرا؟

بر فرض كه وقوع چنين اتفاقي را بپذيريم، آيا حمله به آيت‌الله صافي مجاز و قابل‌توجيه مي‌شود؟ و آيا مرحوم مصباح همتراز مراجع است؟ اين پرسشي است كه مدافعان سايت افراطي نمي‌توانند به آن پاسخ دهند. و اگر هم برايش جوابي پيدا كنند، در باتلاق سوال‌هاي‌ بعدي گرفتار خواهند آمد. 
نكته آخر در اين زمينه كه شگفت‌انگيز مي‌نمايد برخورد رييس‌جمهور است. درحالي‌كه مسوولان بلندپايه كشور قولا يا عملا مخالفت خود را با اين اسائه ادب اعلام كرده‌اند جناب آقاي رييسي لام تا كام چيزي نگفته‌ است. 
آنچه شائبه‌برانگيز مي‌نمايد انتساب مديريت سايت افراطي به يكي از بستگان آقاي رييس‌جمهور است. آيا بايد بپذيريم آقاي رييسي به اين دليل سكوت كرده است؟ خدا كند دليلش فقط اين باشد زيرا اگر قبول كنيم كه او هم با حمله به يك مرجع تقليد همراه است (درحالي‌كه برخي مراجع عظام، جامعه مدرسين، مديريت خود علميه، جامعه روحانيت مبارز و... رسما اعلام مخالفت كرده‌اند تالي فاسدهايي دارد كه بعيد است رييس‌جمهور آن را بپذيرد. 
حتما آقاي رييسي آن‌ اندازه هوشمند هست كه بداند افرادي كه به مرجع تقليد رحم نمي‌كنند نسبت به او كه شاگرد شاگرد افرادي چون آيت‌الله صافي محسوب مي‌شود، بسيار بي‌ادبانه‌تر رفتار خواهند كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون