• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5069 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۹ آبان

خاطرات سفر و حضر (93)

اسماعيل كهرم

بنارس يا «وارانسي» شهر زيبايي بود در كنار رود مقدس «گانگا» يا «گانجيز»، رودي پر آب كه هندوها براي آن احترام زياد قائل هستند. در روز در ساحل اين رود اموات خود را مي‌سوزانند. در روي آب‌هاي اين رود ده‌ها و صدها كشتي‌هاي كوچك هيزم لازم براي سوزانيدن اجساد هندوها را به «گات»‌ها تحويل مي‌دهند. گات محل مقدسي است كه در ساحل رودخانه اجساد را به آتش مي‌سپارند. در محل هر گات نيمكت‌هاي فلزي قرار دارد كه تماشاچي‌ها مي‌نشينند و مراسم در كمال آرامش انجام مي‌شود. كسي از بستگان اموات غير از مردها حضور ندارند! از سوختن اجساد بوي گوشت روي آتش به مشام مي‌رسد. قسمت‌هايي خيلي زود مي‌سوزند و بخش‌هايي دير و بالاخره قسمت‌هايي هيچ‌وقت نمي‌سوزند! حدود 8 كيلو از هر جسد نسوخته باقي مي‌ماند كه كاهن آن را براي ماهي‌هاي رود مقدس به آب مي‌اندازد. سگ‌هايي كه در محل حضور دارند استخوان‌ها را به دندان مي‌گيرند و گاه با خود مي‌برند! ده‌ها و صدها سگ در ساحل رودخانه مي‌گردند و مردم، آزاري به آنها نمي‌رسانند! 
شب در همان ساحل و در محل «گات»‌ها مردم به جشن و پايكوبي مي‌پردازند و با موزيك رقص‌هاي مذهبي انجام مي‌دهند كه تا پاسي از شب ادامه مي‌يابد. به من گفتند اين نمايشي از زندگي است. غم و شادي، مرگ و زندگي.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون