• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5075 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۶ آبان

نگاه آخر

دوگانگي‌هاي مضاعف اجتماعي در عراق

فريدون مجلسي

در جدال دوران گذار كشورهاي منطقه خاورميانه از فرهنگ‌ها و سنت‌هاي بومي و تاريخي به مدرنيته قرن بيست‌ويكمي دهكده جهاني، دوگانگي‌هاي اجتماعي در عراق، پيچيدگي‌هاي خاص خودش را دارد. نيازي نيست به تاريخ گذشته پر فرازونشيب عراق و تكثر اقوام از دوران باستان در آن سرزمين بپردازيم. اگر به دوره پس از جدايي عراق از عثماني به دنبال شكست و تجزيه آن امپراتوري در پايان جنگ جهاني اول اكتفا كنيم كه به موجب قراردادهاي جنبي ورساي تركيه مستقل و بخش كردستان عثماني ميان تركيه و سوريه و عراق تقسيم شد، آنچه سهم عراق شد مجموعه‌اي نامتجانس از دو بخش عربي سني و شيعه مدني و قبايلي در جنوب و بخش كردنشين در شمال و شرق و طوايف آشوري و كلداني و تركمن و ارمني پراكنده در بخش‌هاي مختلف بودند. بخش‌هاي كردي و آشوري و ارمني در شمال عراق از ديرباز عرصه درگيري‌هاي محلي و نفوذ راهزنان بودند كه عثماني سلطه چنداني بر آنها نداشت. اين ميراث آشوب‌زده و نامتجانس دوگانگي‌هاي مضاعفي را از خود برجاي نهاد. عرب‌هاي سني شامل دو گروه مدني و همچنين عشايري و بدوي بودند كه مدني‌ها بيشتر در بغداد و پيرامون ديوان حاكميت و سلطنت‌هاشمي خاندان شريف مكه متمركز و نسبت به بقيه طوايف عراق از توسعه فرهنگي و مدني بيشتري برخوردار بودند. عشاير تابع شيوخ و مغرور و خودكامه خودشان در تكريت و سامره و مناطق صحرايي غرب و جنوب به شيوه‌هاي سنتي و پدرسالارانه خودشان زندگي مي‌كردند. شيعيان نيز دو بخش مدني و عشايري داشتند كه مدني‌ها بيشتر در نجف و كربلا برخوردار از نعمت زوار عتبات و نيز در شهر بندري و تجاري بصره متمركز بوده‌اند. گروه مدني شيعه توسعه فرهنگي و سهم كمتري در امور ديواني و حرفه‌اي شاخص داشتند.  سلطنت سني خاندان‌هاشمي منتقل شده از عربستان به دليل رقابت با سلطنت ضد شيعه وهابي عربستان در ميان شيعيان عراق قابل قبول بود. در هرم اجتماعي نخبگان پيرامون دربار و حكومت عراق سازگاري فرهنگي ميان نخبگان شيعه و سني با يكديگر بيشتر بود و اكثريت شيعه در سطوح اقتصادي و آموزشي فرودست‌تري قرار داشتند. نخبگان سني حكومتي گرچه تعدادشان بيشتر بود، اما توده قبايل سني نيز به همان اندازه در اسارت تكوارگي عقايد مناسكي و تعصبات مذهبي بودند. اما تحولات قرن بيستم، جوامع بدوي شيعه و سني و كرد و عرب را به عرصه مطالبات اجتماعي كشاند. بدون پرداختن به زمينه‌ها و تحولات تاريخي دوگانگي‌هاي اجتماعي و فرهنگي كنوني عراق را به شرح زير مي‌توان بررسي كرد.  اكثريت شيعه عراق پس از آزادي از سروري دوران صدام در زندگي اجتماعي و سياسي كشورشان سهم و تاثير بيشتري يافته‌اند. اما به جاي تلاش براي بهره‌مندي از فرصت به دست آمده، بسياري از آنها گرايش به اجراي بيشتر مناسك و سنت‌هاي قبايلي و تعصبات و اعتقادات تكواره خود نشان داده‌اند. نخبگان شيعه كوشيده‌اند از فرصت به دست آمده براي جبران عقب‌ماندگي‌هاي پيشين استفاده كنند، اما تضاد ميان آنها با توده عوام درگيري‌هايي ايجاد كرده است. نخبگان سني از طرفي به خاطر از دست دادن سروري پيشين رنجيده‌اند و تمايل به مهاجرت در ميان آنان بيشتر بوده است. نخبگان شيعه بعضا با نخبگان عرب سني و گاه كرد همسوتر و در نگراني‌هاي‌شان با آنان سازگارتر هستند. بسيار از شيعيان تحقيرشده دوران‌هاي پيشين به نظامي‌گري و حفظ برتري و قدرت به دست آمده مايل هستند و گروه‌هاي مدني‌تر همسو با سني‌هاي مدني خواهان ورود به دوران توسعه اقتصادي و صنعتي و بهره‌مندي از ثروت نفتي همچون كويت و قطر و امارات و عربستان هستند. توده‌هاي قبايلي و روستايي به سنت‌ها و هويت مذهبي خود بيشتر مي‌انديشند و در تضاد با تمايلات سني‌هاي قبايلي و روستايي هستند كه با همين نوع انديشه‌هاي هويتي در جهت مقابل سير مي‌كنند و در فتنه بزرگ و ننگين داعش به حمايت‌هايي كه از آنان مي‌شد عملا در حكومت امارت عراق و شام در موصل به داعش و خشونت‌هاي آن پيوستند. در شمال كردها رهاشده از سلطه ترك‌ها، با سنت‌هاي قومي و تاريخي خودشان از اينكه در سلطه سياسي و فرهنگي يك دولت جديد عرب قرار گيرند خشنود نبوده‌اند. اقليت‌هاي آسوري و تركمن و ارمني در ميان آنان نيز تفاوت‌هاي اجتماعي ديگري داشتند كه بيشتر از ديگران تن به مهاجرت داده‌اند. گروه‌هاي مدني كرد به دليل تبعيضات تاريخي عقب‌تر از مدني‌ها و روشنفكران و صاحبان حرفه‌هاي شاخص عرب هستند، اما در جمع عامه آنان همچون آسوري‌ها از توسعه فرهنگي و اجتماعي بيشتر و هويت فرهنگي متنوع‌تري نسبت به گروه‌هاي قبايلي و روستايي عرب برخوردارند و چنان كه در اقليم خود نشان داده‌اند آمادگي بيشتري براي پيوستن به كاروان تجدد دارند. با استفاده از سهمي كه از درآمد نفتي دارند توانسته‌اند به توسعه مناسبي دست يابند. البته موصل بيشتر عربي شده و در كركوك نيز توسعه اسكان اعراب و تركمن‌ها اجازه پيوستن اين بخش از سرزمين‌هاي كرد را به اقليم كردستان نداد. در بخش سليمانيه كه در زمان قاجار از ايران جدا شد هنوز تاثيرات اشتراك فرهنگي ايراني بيشتر است و در اربيل به دليل زندگي بخشي از فداييان قديمي و خانواده‌هاي‌شان در ايران در دوران مبارزات با صدام يا به دليل پناهندگي آشنايي بيشتر به زبان فارسي و اشتراكات فرهنگي در گره‌هاي مدني‌تر ديده مي‌شود. با اينكه در كردستان عراق نيز زندگي ايلي و سنت‌هاي ويژه تاريخي و بومي و قومي وجود دارد اما دچار تعصبات تك‌هويتي عشايري عربي نيستند. گرچه رقابت‌هاي گروهي و فرقه‌اي مخرب بر سر قدرت در كردستان زياد است، اما دوگانگي فرهنگي شديد ميان سنت و مدرنيته چنان كه در ميان عرب‌هاي قبايلي وجود دارند در آنها ديده نمي‌شود. كشمكش‌هاي ناشي از دوگانگي‌هاي سياسي و اجتماعي قبايلي و مدني مضاعف شيعه و سني و ضعف جامعه مدني و فسادي رايج در منطقه كه سرازير شدن درآمدهاي نفتي بر آن دامن زده است، بي‌ثباتي و درگيري‌هاي حادي در عراق ايجاد كرده است كه در ميان همسايگاني با ديدگاه‌هاي آرماني و جاه‌طلبي‌هاي متفاوت و رقابت‌آميز مي‌كوشد استقلال خود را هرچه بيشتر حفظ كند و اين تلاش مي‌تواند نقطه‌نظر ملي مشتركي ميان آنها پديد آورد. هرچه تمايلات رقابت‌آميز نفوذ در عراق بيشتر شود تمايل حفظ بي‌طرفي عراق در ميان عربستان و ايران بيشتر مي‌شود. از سويي طبيعتا جاذبه همراهي با جهان عرب در عراق بيشتر است و از طرفي كردهايي كه به اقليمي متفاوت و خودمختار دست يافته‌اند از عربي شدن بيشتر عراق خشنود نخواهند بود. نفوذ فرهنگي و سياسي و اقتصادي ايران تا زماني مي‌تواند با سودمندي بسيار ادامه يابد كه رنگ نظامي و امنيتي و برادر بزرگ‌تر نداشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون