• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5080 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۲ آذر

در ستايش موضع نگرفتن نسبت به همه‌ چيز

محمد خيرآبادي

كتاب «پيگير اخبار نباشيد»  نوشته رودولف دوبلي را خوانده‌ايد؟ اين كتاب و كتاب‌هاي مشابهش يك خصوصيت مشترك دارند: به نظر نويسندگان اين كتاب‌ها، زندگي در دنياي امروز به اتخاذ انواعي از ديسيپلين و خودانضباطي نياز دارد. انسان هميشه مي‌دانسته كه بايد يك چارچوبي براي خودش تعيين كند تا از گزندهاي مادي و معنوي در امان باشد. سكونتگاه و پناهگاه برايش چارچوبي مادي بود و اخلاق (به معني نوعي خودانضباطي و مديريت خود) چارچوبي معنوي. اخلاق در واقع يك ديسيپلين و چارچوب مقيدكننده است كه از درون مي‌آيد. از جايي كه اسمش وجدان اخلاقي يا هر چيز ديگر است. انسان اخلاقي خودش براي خودش چارچوب مي‌سازد چه از سر فضيلت‌خواهي و چه از سر نتيجه‌گرايي. يعني چه خواستار يك فضيلتي باشد و چه اين چارچوب را به نفع خود و ديگران بداند در هر صورت از درون باور پيدا مي‌كند كه مقيد كردن خود به يكسري بايد و نبايد برايش خوب است. در كتاب «پيگير اخبار نباشيد» شواهد و استدلال‌هايي ارايه مي‌شود براي اينكه به ما ثابت كند دنياي امروز با اين حجم وسيع از اخبارپراكني، عملا زندگي خوب و بدون اضطراب و توهم را ناممكن كرده و لازم است كه ما (اگر واقفيم به اين موضوع) خودمان براي خودمان چارچوبي تعيين كنيم و از آسيب‌هاي ويرانگر پيگيري اخبار تا حدودي بركنار بمانيم. دوبلي در اينجا نتيجه‌گراست. يعني مي‌گويد اين چارچوب و اين خودكنترلگري فوايدي دارد. البته بسياري هم با او مخالفند و مي‌گويند او ترويج بي‌خيالي و بي‌خبري مي‌كند و براي توجيه انفعال و تاييد وضع موجود تئوري مي‌بافد. سخن در اين باره زياد است. كاري به رد يا تاييد حرف او ندارم. مي‌خواهم بگويم منظر او و امثال او، چه منظري است. نظير اين رويكرد در جاهاي ديگر هم مشاهده مي‌شود. مثلا كساني كه به گياه‌خواري روي مي‌آورند (در سطوح مختلف آن) يا ديگران را به آن تشويق مي‌كنند، در واقع به يك ديسيپلين و نظم خودمحور معتقدند، براي خودشان چارچوب مي‌گذارند و سعي مي‌كنند از آن چارچوب بيرون نروند. با اين كار، هم از ديگران كه چنين چارچوبي ندارند، متمايز و دور مي‌شوند و هم به نتايجي مي‌رسند كه درون‌شان را ارضا مي‌كند و احتمالا در آن فوايدي فراتر از خود و براي جامعه هم مي‌توان متصور شد. اين مقدمه را گفتم كه مشخص شود حرفم در ادامه از چه جنسي است. از جنس يك نظم خودبنياد و بايد و نبايد دروني. تا فرد خودش را به رعايت قواعدي ويژه يا نحوه سلوك و سبك زندگي خاصي مقيد نكند، اصولا اخلاق بي‌معناست. ورزشكار كسي است كه خودش را ملزم مي‌كند به نوعي زندگي در قالب برنامه منظم ورزشي و رژيم غذايي مناسب. بدون اين ورزشكار بودن معنايي ندارد.
حالا بروم سراغ حرف اصلي، آن ديسيپلين و خودكنترلگري مورد نظر اين يادداشت كه اين همه برايش مقدمه چيدم: «در دام موضع‌گيري‌هاي بي‌وقفه نيفتيم».  اين حرف ممكن است مثل «پيگير اخبار نباشيد» براي فعالان اجتماعي به خصوص فعالان فضاي مجازي، قابل قبول و خوشايند نباشد. اما شايد بشود به كمك مقدمه‌چيني انجام شده، اصل حرف را تا حدودي نجات داد. دوبلي در كتابش نشان مي‌دهد كه اخبار فقط «خبر» نيست، بلكه سيلي ويرانگر است. هجوم مي‌آورد و تخريب مي‌كند. اگر راه را با دست خودمان بر آن نبنديم خساراتش بسيار زياد خواهد بود. ما از خبر گريز و گزيري نداريم و بخش‌هايي از اين سيل به هر حال از لاي در و پنجره زندگي ما وارد خواهد شد. زندگي بدون خبر ديگر ممكن نيست و البته قسمتي از دانايي و آگاهي ما ناشي از خبر است. ما فقط بايد آگاهانه و فعالانه براي كاهش آسيب‌هاي هجوم سيل‌آساي اخبار تلاش كنيم. پريدن از توييتر به تلگرام و از آنجا به اينستاگرام و بعد به گروه دوستانه و خانوادگي كه مدام در آن خبري فوروارد مي‌شود، در حالي كه تلويزيون روشن است و سرخط خبرها هر نيم ساعت از نو به ما يادآوري مي‌شود، از نگاه دوبلي نرمال نيست. در حالي كه اغلب افراد در چنين وضعيتي به سر مي‌برند و به نظرشان نرمال و طبيعي مي‌آيد. دوبلي مي‌گويد مثل كسي كه بي‌اختيار دهانش مي‌جنبد و مدام در حال خوردن است و چاق و فربه شده، ما هم نياز به رژيم گرفتن داريم. به نظر من موضع گرفتن بي‌وقفه درباره همه‌ چيز، چنين حالتي پيدا كرده است. همان‌طور كه ما در را باز مي‌گذاريم تا شبكه‌ها و كانال‌هاي مختلف اخبار را در ذهن و روان ما فرو كنند، ما راه را باز گذاشته‌ايم كه موضع گرفتن درباره همه ‌چيز و همه كس به رويه‌اي عادي تبديل شود. ما يكديگر را بازخواست مي‌كنيم كه «چرا درباره فلان واقعه و فلان سخن موضعي نگرفتي؟» ما ديگري را متهم مي‌كنيم به اينكه سكوتش درباره هر اتفاق زشت و ناگوار در دنيا به معني تاييد آن است. در چنين شرايطي به نظرم بايد در ستايش موضع نگرفتن نسبت به همه ‌چيز حرف زد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون