• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5087 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۰ آذر

كدام مهاجرت؟

بابك زماني

وقتي صحبت از مهاجرت پزشكان مي‌شود دقيقا معلوم نيست مشغول صحبت كردن درباره چيزي هستيم و اساسا تفاوت اين مهاجرت با موج مهاجرتي كه سال‌هاست كشور را در بر گرفته چيست؟
 اين ابهام و اين كدورت، گاه راه را براي تحليل‌هايي كه نهايتا به بي‌عملي و تاييد وضعيت موجود مي‌انجامند، باز مي‌كند. ولو با تندترين شعارهايي كه با اين جمله قصار پايان مي‌گيرند «همه‌چيزمان بايد به همه‌چيزمان بيايد».
 بله در سال‌هاي اخير موج مهاجرتي كه ناشي از درماندگي و نااميدي نسبت به آينده است مثل ساير اقشار به پزشكان و نه‌تنها پزشكان كه پزشكان باسابقه و شناخته‌شده هم رسيده است. مهاجرت به اين معني كه خانه و كاشانه به‌علاوه ملك مشاع وطن موروثي را وامي‌نهاد و در سرزمين غريب به دنبال آينده مي‌روند. خانه همسايه را مي‌سازند و در سرپناهي كه به مدد خون‌ها و جان‌هاي بسيار ساكنانش در دهه‌هاي گذشته به دست‌آمده پناه مي‌گيرند.
 اما اين تمام ماجرا نيست. بخش مهمي از خسراني كه از نبود نخبگان به كشور و مردم مي‌رسد تنها ظاهرش شبيه مهاجرت است. بسياري از پزشكان همچون ساير نخبگان تنها به دنبال يك شغل مناسب و درخور توانايي‌هاي‌شان مثل تمام مردم دنيا به كشور ديگري «سفر» مي‌كنند و اقامت مي‌گزينند. اين قاعده دهكده جهاني است نه‌تنها بخش‌ها و بيمارستان‌هاي بزرگ اروپا و امريكا آكنده از متخصصان و كارآموزاني از اقصي نقاط دنياست، بلكه همين كشورهاي مجاور ما در حاشيه خليج‌فارس هم آكنده است از متخصصان اروپايي و امريكايي. اشتغال لبناني‌ها در خارج از لبنان يكي از منابع درآمدزايي براي اين كشور است.
 اينكه مسافرت‌هاي كاري فارغ‌التحصيلان ايراني در خارج كشور طولاني مي‌شود و شبيه مهاجرت به نظر مي‌رسد به اين دليل است كه كشور توان ارايه مشاغلي در سطح كاري آنها را ندارد وگرنه خانواده‌هاي‌شان هنوز بعد از چند دهه گاه رغبت نمي‌كنند تختخواب‌هاي‌شان را از اتاق خانه پدري جمع كنند. اگرچه مي‌دانند سالي چند روز بيشتر مجال ديدار فرزند نيست. اين مهاجرت نيست يك سفر طولاني و گاه مادام‌العمر است اما صدمات آن به جوانان فرهيخته ايراني، خانواده‌هاي‌شان و مردم ايران هيچ كم از مهاجرت ندارد. بنابراين مساله اصلي اين نيست كه برخي مهاجرت مي‌كنند و از تعداد نخبگان كشور كاسته مي‌شود بلكه نكته مهم‌تر آن است كه اين موضوع معلوم مي‌كند موقعيت‌هاي شغلي، موقعيت‌هاي زندگي و در يك‌ كلام كيفيت حيات در كشور پايين و در حال سقوط است. تقليل اين موضوع به موضوع مهاجرت شبيه تقليل فيل به موش است. يك نمونه آشكار و بي‌ترديد اينكه حتي يك متخصص خارجي در استخدام سيستم سلامت كشور نيست و نه‌تنها اين بلكه آمار بازگشت ايرانياني كه تحصيلات روزآمد بين‌المللي دارند و داراي يك موقعيت كاري مناسب در يك كشور اروپايي يا امريكايي هستند، نزديك به صفر است؛ چهل يا حتي سي سال پيش هم اين‌طور نبود.
مي‌گويند اگر مي‌خواهيد مطمئن باشيد همه مننژيت‌هاي شهر را تشخيص داده‌ايد؛ بايد سي درصد مايع نخاع‌هايي كه گرفته‌ايد نرمال باشند، به همين ترتيب اگر مي‌خواهيد از كيفيت كار و استخدام متخصصين ايراني (داخل و خارج كشور) در سيستم سلامت كشور مطمئن باشيد و اگر مي‌خواهيد مطمئن باشيد فرصت‌هاي شغلي در كشور به شكل مناسبي وجود دارد بايد تعدادي پزشك و استاد خارجي از كشورهاي پيشرفته هم در استخدام خود داشته باشيد. راستي فاصله ما با چنين وضعي چند سال نوري است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون