• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5117 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ دي

ماموريت يك ماهه ژنرال هايزر در تهران

محمود فاضلي

در پي شكست كامل رژيم شاه در سركوب انقلاب رابرت هايزر ژنرال چهار ستاره امريكايي فرستاده كارتر در 14 دي 1357 به تهران سفر كرد. انتخاب او با سابقه ماموريت‏هاي قبلي به ايران و روابط شخصي با شاه و فرماندهان نظامي و نيز آشنايي او با مسائل سياسي و نظامي ايران كاملا حساب شده بود. شهرتش بيشتر مرهون او به عنوان يك سازمان‌دهنده و كارگردان نظامي بود كه مي‌توانست در حساس‌ترين موقعيت‌ها به‌نمايش گذاشته شود. او بدون اطلاع قبلي شاه و بدون تشريفات هميشگي وارد تهران شد. از آنجا كه او رسالت دوگانه داشت و تا حدي هدف‌هاي متناقض يا متعارض را دنبال مي‌كرد بسياري از تحليل‌گران رويدادهاي انقلاب اسلامي ماموريت او را از فرازهاي ناشناخته مي‌دانند اما حقيقت اين است كه هايزر مي‌كوشيد «معماهاي تاريخ انقلاب» را كشف، يا از اضمحلال ارتش ايران درپي خروج شاه از كشور جلوگيري كند و همزمان نظاميان را از دست‌زدن به اقدامي خشونت‌آميز برضد حكومت بختيار بازدارد.
ورود هايزر به تهران تقريبا همزمان با معرفي بختيار به عنوان نخست‌وزير و آماده شدن شاه براي فرار از كشور بود. اين مساله با توجه به‌شرايط زمان، پيام نااميدي براي مقامات رژيم شاه داشت و روحيه و اراده آنها را به‌شدت تضعيف مي‏ساخت. موج خروج وابستگان رژيم از كشور به‌همراه سرمايه‌هاي كلان، به‌طور روزافزون شدت بيشتري مي‌گرفت.در سال‌هاي اخير محققان دو اولويت عمده را براي سفر هايزر مطرح مي‌كنند؛ مراقبت از پايگاه‌هاي حساس شنود موجود در مجاورت مرزهاي ايران با شوروي و نيز جلوگيري از افتادن تسليحات پيشرفته ساخت امريكا نظير جت‌هاي اف – 14 و موشك‌هاي هوا به هواي فونيكس به دست دشمنان امريكا. 
از ديدگاه بسياري، هدف اصلي ماموريت سفر او در پرده‌اي از ابهام قرار داشت. آيا وي همان‌گونه كه آنتوني پارسونز (آخرين سفير انگليس در ايران- 1357) و بسياري از ژنرال‌هاي ايراني معتقدند قرار بود در اين سفر هرگونه تلاش افسران ارتش براي انجام كودتا به‌نفع شاه را در نطفه خفه كند؟ يا اينكه طبق اظهارات خود هايزر قصد آن را داشت تا از فروپاشي نيروهاي مسلح جلوگيري كند، ژنرال‌هاي ارتش را به‌حمايت از دولت بختيار متقاعد كرده و در صورت فروپاشي نظم عمومي، ارتش را براي تصرف شهرها مهيا كند.بنا به‌گفته هايزر، فرماندهان نيروهاي مسلح ايران همگي اتفاق نظر داشتند كه شاه نبايد ايران را ترك كند و در صورت رفتن او بخشي از يارانش نيز ايران را ترك خواهند كرد. آنان سوليوان را به‌خاطر اعمال فشار به شاه براي ترك كشور سرزنش مي‌كردند. با آنكه شاه تصميم به ترك كشور گرفته بود هنوز جناحي از سياستمداران امريكا به‌رهبري برژينسكي با وجود اذعان به تصميم شاه براي خروج از كشور به اين امر مي‌انديشيدند كه تشويق او به ماندن در ايران عاقلانه‌‌تر است چرا كه عزيمت ناگهاني ممكن است باعث بي‌ثباتي بيشترشود.
رسالت او در اين سفر پيوندي ناگسستني با ارتش ايران بود اما به‌دليل پيچيدگي وضعيت ارتش، بغرنج ‌بودن اوضاع و ناآرامي روزافزون كشور، وي رسالتي دوگانه داشت و اهداف متفاوتي را دنبال مي‌كرد اما در برابر نيروهاي مسلح هايزر تمام تلاش و همتش را مصروف حفظ وحدت و انسجام ارتش كرد تا از هرگونه عمليات خودسرانه و نسنجيده ارتشيان ‌هنگام خروج شاه جلوگيري كند و ميان ارتش و دولت بختيار ائتلافي برقراركند تا در اين دوران بحراني انتقال، ارتش در مواجهه با توفان سهمگين انقلاب ازهم نپاشد. از آنجا كه زمامداري بختيار از نگاه امريكايي‌ها مناسب‌ترين گزينه براي مهار انقلاب در دوران پس از شاه بود و اميد فراوان به امكان همكاري و هماهنگي با وي براي دستيابي به‌هدف مهم‌تر، يعني پاسداري از منافع امريكا مي‌رفت، كاخ سفيد براي موفقيت بختيار در برنامه‌هايش از او پشتيباني مي‌كرد. هايزر بيشتر وقت خود را براي جلب همكاري و پشتيباني همتايان ايراني خود از دولت بختيار يا ترغيب به‌شركت در دولت غيرنظامي او مي‌كرد تا از بروز دو دستگي در ارتش جلوگيري كرده و امكان رفع بحران از راه‌هاي قانوني يا سياسي با پرهيز از ماجراجويي و خشونت فراهم آيد. هايزر براي تحقق اين هدف سعي داشت ارتش را وادار كند تا تمام تاسيسات حساس را تحت رهبري بختيار به دست گيرند.  در اين دوره زماني در حالي كه سياست امريكا حمايت از شخص بختيار بود، سوليوان سفير امريكا با چنين راهبردي مخالفت مي‌كرد چرا كه او به‌درستي مي‌دانست در ميان نيروهاي اپوزيسيون، بيشترين قدرت را طرفداران امام‌خميني دارند، از اين رو به‌نظر مي‌رسيد بختيار كه فاقد حمايت خياباني بوده حقيقتا جز عاملي براي تسريع روند سرنگوني شاه نمي‌توانست باشد. بختيار در چنين شرايطي كه از اهداف هايزر و ارزيابي‌هاي منفي سوليوان از دولت وي بي‌اطلاع بود نوميدانه در راه رسيدن به يك آشتي با اپوزيسيون تلاش مي‌كرد.اما تا زماني كه ايران شاهد حضور شاه بود، بختيار نمي‌توانست از قدرت لازم برخوردار باشد.مي‌بايست در فرصتي كه براي ادامه بقاي دولت بختيار از طريق راضي كردن فرماندهان به ماندن در كشور و اعلام پشتيباني آنها از دولت فراهم مي‏آورد، تمهيدات يك كودتاي احتمالي براي زمان مقتضي را نيز آماده مي‏ساخت تا در صورت لزوم با يك دولت نظامي و كشتار مردم، مانع سقوط رژيم سلطنتي شود. 
راهكارهاي پيشنهادي كاخ سفيد براي هايزر و سوليوان متفاوت به‌نظر مي‌رسيد و در يك جمع‌بندي تلاش‌هاي آنان را در هاله‌اي از ابهام فرو مي‌برد و به ناسازگاري آن هرچه بيشتر دامن مي‌زد.هايزر قرباني منازعه ونس و برژينسكي بود كه از او انتظار داشتند هردو طرف را راضي نگه دارد، يعني هم كودتا را تدارك ببيند و هم از آن اجتناب ورزد و فرماندهان ارتش ايران را هم به آن تشويق كند. ماموريت هايزرموجب سردرگمي بيشتر كاخ سفيد و در ايران منجر به‌تحريك افكار عمومي عليه مداخلات امريكا شده و انقلابيون را به‌خشم آورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون