• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5132 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۴ بهمن

درباره نمايش «شب شك» به كارگرداني اميرحسين بريماني

شك ما به نفر سوم بود!

محمدحسن خدايي

در وضعيت متناقض‌نماي دوران معاصر كه اعتماد از روابط انساني رخت بربسته و دقت‌هاي وسواس‌گونه، جريان طبيعي زندگي را به عذابي اليم بدل كرده مي‌توان همچون نمايش «شب شك» با نوعي از آماتوريسم بر اين بي‌اعتمادي و جزيي‌نگري شهروندان آزاد و مسوول حمله برد. اميرحسين بريماني به همراه نيما شكيبايي و محمدحسين خادمي، با دستمايه قرار دادن يك فضاي پليسي - معمايي و از كار انداختن مكانيسم‌هاي دروني آن، تلاش دارند با كنار گذاشتن هر نوع جديت و با نمايش افراطي از دقيق بودن، روايتي خلاف‌آمد از جهان بي‌رحم و هراسناك خلافكاران و جنايتكاران ارايه دهند. نمايش «شب شك» محصول مناسبات پسامدرنيستي دوران معاصر و همچنين سبك زندگي جوانان نسل بيت امريكا و اروپاي دهه شصت و هفتاد ميلادي است كه اين روزها به ميانجي ادبيات و هنر بار ديگر به زيست ما رسوخ كرده و بالطبع گشايش و آسيب خودش را به ارمغان آورده است. «شب شك» را با تساهل و تسامح مي‌توان تركيب خلاقانه‌اي از شوخ‌طبعي، ديوانگي و حاشيه‌روي در يك درام معمايي دانست. به هر حال ايده مركزي اين گروه سه نفره بي‌گمان شوخي با چهره عبوس زمانه است و فاصله‌گيري تعمدي از توهم امكان بازنمايي دقيق روابط علت و معلولي؛ همچنين تلاش براي عزيمت به سوي درجاتي از شلختگي و بازيگوشي در تئاتر اين روزهاي ما. بنابراين جاي تعجب نخواهد بود اگر كه در طول اجرا شاهد موارد اضافي و بي‌ربط در رابطه با شخصيت‌ها باشيم. «شب شك» محصول ذهنيت نسلي است كه اميد چنداني براي رستگاري نوع بشر ندارد و بر اين واقعيت تلخ و گزنده تاكيد مي‌كند كه گويي «باور» چنداني باقي نمانده و راه گريز از ابتذال زمانه، نه در لاپوشاني كه از قضا به صحنه آوردن آن با جديتي شلخته‌‌وار است. 
 تركيب سه نفره اجرا، اين امكان را فراهم مي‌كند كه مدام شاهد جابه‌جايي شخصيت‌ها و جايگاه نمادين افراد باشيم. به ‌هر حال شرط اصلي هر نوع كار جمعي اعتماد است و در نمايش «شب شك» آن اعتمادي كه از طريق رفتار و گفتار بين افراد ابراز مي‌شود با ورود و خروج آنان مدام دچار بحران شده و از بين مي‌رود. در ادامه اين منطق موقعيت است كه شخصيت‌ها را به تكاپو مي‌اندازد كه ائتلاف‌سازي كرده و براي نيل به اهداف خويش دست دوستي به سمت رقيب دراز كنند. اين تسلسل بي‌اعتمادي و ‌اعتمادسازي هر شب تا به انتها ادامه مي‌يابد و در نهايت با يك رويداد كميك و بي‌سروته به پايان مي‌رسد. بنابراين در نمايش «شب شك»، نظم نمادين دست نخورده باقي مانده و اين جماعت سه نفره خلافكاران هستند كه اغلب ناكام مي‌مانند. مولفه‌هايي چون بدشانسي، بي‌اعتمادي، طمع و خرفتي، اجازه نمي‌دهد نقشه خلافكاران با موفقيت به اجرا درآيد. پس تلاش اين سه نفر را مي‌توان بازي با حاصل جمع صفر فرض كرد. 
 هر سه بازيگر اين نمايش تلاش دارند سويه‌هاي جعلي روايت را با جديتي دلنشين به نمايش گذارد. رويكردي كه تناقضات موقعيت آنان را عيان كرده و از همان ابتدا، تكليف مخاطبان را با لحن و ژست اجرا تا حدودي روشن مي‌كند. اگر منطق روايي اين جهان بي‌سروته‌ نزد مخاطبان پذيرفته شود، مي‌توان اميد داشت كه لحظات مفرح و غيرقابل پيش‌بيني را به همراه خود گروه اجرايي شاهد باشند و از جسارت اين گروه جوان به نوعي كيفور شوند. شرط مفاهمه پذيرفتن استلزامات يك بازي از قبل طراحي شده است كه تا اجرايي شدن همچنان وجه نامكشوف و غيرقابل‌پيش‌بيني را در خود حمل مي‌كند. «شب شك» تركيبي است از «شب» و «شك»، از ياد نبريم كه چگونه در طول تاريخ «شب» ميل آن داشته كه از مناسبات عرصه نمادين شانه خالي ‌كند و از ديگر سو «شك» را در نظر آوريم كه به مثابه فقدان اعتماد و نگاه پرسشگر، سوژه مدرن دكارتي را برساخته است. تركيب اين دو ساحت در نمايش «شب شك»، به فضايي منتهي مي‌شود كه مستعد فعاليت جنايتكاران، خلافكاران و مطرودان جامعه است. هر اجرا با اجراهاي ديگر تفاوت دارد و به لحاظ استعاري، گويي خود اين سه نفر هم به يكديگر شك دارند و اين عدم اعتماد را در هر اجرا به اشكال مختلف به نمايش مي‌گذارند.
 به هر حال نمايش «شب شك» را مي‌توان پاسخي به يك فقدان دانست. اينكه چگونه در زمانه‌اي كه گرفتار مضراتِ لودگي و عبوس بودن است، مي‌توان با فرمي مبتني بر جديت و امر عبث، حرفي تازه زد و تجربه يك فضاي جفنگ اما جدي را ممكن ساخت. اما نكته اينجاست كه برساختن فضاهايي اينچنين به راحتي مي‌تواند به امري آسيب‌زا بدل شده و رديه‌اي باشد عليه هر نوع ديسيپلين و نظم يك گروه تئاتري. شيوه مادي توليد تئاتر در ايران با گسترش تئاتر خصوصي و به ميدان آمدن خيل عظيمي از عشاق سينه چاك بازيگري و كارگرداني، از فقدان سازماندهي و ديسيپلين آسيب فراوان ديده است. بنابراين اميرحسين بريماني در مقام كارگردان بايد از ياد نبرد كه براي از كار انداختن چهره جدي و عبوس زمانه، تا حدودي جدي و عبوس بود. تئاتر به مثابه يك فعاليت راديكال و جمعي، به بيش از صميميت و رفاقت احتياج دارد. «شب شك» در تداوم اجراي «به هواي پاك پريد» از اين گروه، بر مرز باريكي در حال حركت است؛ اندكي غفلت مي‌تواند بهشت و دوزخ را به يك‌باره جابه‌جا كند. البته اگر تمناي بهشت و دوزخي براي آنان باقي مانده باشد. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون