• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5140 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۳ بهمن

به مناسبت برگزاري نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران

روزگار سپري‌شده

محسن آزموده

روزي روزگاري نمايشگاه كتاب شلوغ‌ترين و مهم‌ترين رويداد فرهنگي كشور بود. در سال‌هاي دهه‌هاي 1370 و 1380 كه بساط دانشگاه‌ها در كشور بسيار پر‌رونق بود و جامعه بسيار جوان ايران بسيار پر‌شور و هيجان و اميدوار، برگزاري اين رخداد خوشايند در حال و هواي مطبوع و دلنشين شمال‌شهر تهران در ميانه ارديبهشت، موجب مي‌شد كه خيل عظيم علاقه‌مندان عمدتا جوان و دانشجو از سراسر كشور به تهران بيايند تا در جشنواره رنگارنگ كتاب شركت كنند. در ايام نمايشگاه كه به دليل استقبال قابل‌توجه همه جامعه گاهي يكي، دو روز هم تمديد مي‌شد، در ميادين سراسر تهران سواري‌هاي خطي داد مي‌زدند «نمايشگاه» و مسافران عمدتا شهرستاني را با قيمت دولاپهنا به محل دايمي نمايشگاه‌ها واقع در انتهاي بزرگراه چمران مي‌بردند. اما جوان‌ها و نوجوان‌هاي تهراني يا دانشجويان ساكن تهران كه راه و چاه را بهتر بلد بودند، خودشان را با اتوبوس‌ها و ميني‌بوس‌هاي ويژه نمايشگاه به آنجا مي‌رساندند، آنها روي تخفيف ويژه نمايشگاه حساب باز كرده بودند و آن‌قدر پول نداشتند كه به تاكسي و خطي بدهند. 
هميشه در راه‌هاي منتهي به نمايشگاه، مسير شرق به غرب از سر پارك وي و مسير شمال به جنوب نرسيده به هتل اوين ترافيك سنگين بود. روبه‌روي محل دايمي نمايشگاه، خودروهاي حمل‌ونقل عمومي شركت واحد و اتوبوس‌هاي دانشگاه‌هاي مختلف از سراسر كشور صف كشيده بودند و جمعيت نايلون به دست، جوان و پير، زن و مرد، دختر و پسر در هم مي‌لوليدند. نمايشگاه كتاب تهران، در آن سال‌ها، تنها محلي براي عرضه آخرين كتاب‌هاي منتشرشده يا حتي فروشگاهي بزرگ براي همه علاقه‌مندان كتاب نبود. هم فال بود و هم تماشا. يك امكان گشوده بود در حوزه عمومي تا همه مردم در آن هم گرد‌هم آيند، به واسطه يا به بهانه كتاب، لختي در فضاي همگاني تنفس كنند، دور هم باشند، گشت و گذار كنند، در حدي كه امكانش بود، خوش بگذرانند، بعد از صف‌هاي طولاني فست‌فود يا خوراكي‌هاي سر پايي تهيه كنند و در فضاي باز به قول شاعر «يله بر نازكاي چمن» ارديبهشتي بنشينند و گپ بزنند و معاشرت كنند.
سالن‌هاي ناشران داخلي و انتشارات كودك و نوجوان، به خصوص در روزهاي آخر هفته، غلغله بود و جاي سوزن انداختن نبود. ازدحام جمعيت شگفت‌انگيز بود. منتقدان معمولا مي‌گفتند يا مي‌نوشتند كه «بي‌خيال، يعني ما اين همه كتابخوان داشتيم و خبر نداشتيم؟! اينها بيشتر تماشاچي‌اند و چند كتابي را هم كه مي‌خرند، عمرا نمي‌خوانند.» بعضي از اهل قلم و روشنفكران هم كه خودشان را خيلي بيش از بقيه قبول داشتند، به بهانه همين شلوغي و ازدحام به نمايشگاه نمي‌رفتند و غر مي‌زدند كه «چه خبره؟ مردمي كه سراسر سال كتاب نمي‌خونند، حالا چي شده همه عشق كتاب شدند! آدم خفه ميشه تو اين هياهو! واسه چهار قرون تخفيف ببين چه الم‌شنگه‌اي راه انداختند! تازه مگه تو بازار كتاب داخلي چي چاپ ميشه حالا؟!» نمايشگاه كتاب اما به‌رغم اين غرولندها و اعتراض‌ها، هر سال پرشورتر از سال گذشته برگزار مي‌شد. اوج استقبال جامعه و جوانان مربوط به سال‌هايي بود كه نمايشگاه مطبوعات هم در حاشيه نمايشگاه كتاب برگزار مي‌شد، آن‌هم در سال‌هاي مياني دهه 1370 كه بهار مطبوعات به حساب مي‌آمد و روزنامه و مجلات براي خودشان ارج و قربي داشتند.  از ميانه دهه 1380 و با پايان يافتن عصر اصلاحات اما به تدريج دوران افول نمايشگاه كتاب نيز شروع شد. اول بحث محل و جاي نمايشگاه مطرح شد. عده‌اي مي‌گفتند برگزاري نمايشگاه كتاب در محل دايمي نمايشگاه‌ها باعث ترافيك مي‌شود و دسترسي به آن براي همه ساده نيست. از سال 1386 تا سال 1394 نمايشگاه بين‌المللي كتاب در مصلاي تهران برگزار شد. به‌رغم دسترسي به نمايشگاه با مترو، انتقال آن حجم عظيم از جمعيت و رفت‌وآمد به مركز شهر، باعث شد كه اين‌بار به جاي يك بزرگراه چمران، دست‌كم دو شاهراه مهم شرقي- غربي يعني بزرگراه رسالت و خيابان شهيد بهشتي (عباس‌آباد) مسدود شوند. ضمن آنكه محل جديد اصولا براي برگزاري مراسم مذهبي ساخته شده و شبستان‌هاي مسجد براي غرفه‌بندي مناسب نبودند. جدا كردن نمايشگاه مطبوعات از نمايشگاه كتاب، ديگر اتفاق اين سال‌هاي اخير بود، شايد عده‌اي دوست نداشتند جمعيت قابل‌توجهي كه براي تماشا و خريد كتاب مي‌آيند، سري هم به سالن‌هاي مطبوعات بزنند و ببينند اوضاع روزنامه‌نگاري در كشور به چه صورت است. 
نمايشگاه كتاب در سال‌هاي 1395 و 1396 در منطقه تازه تاسيس نمايشگاهي شهر آفتاب واقع در جنوب شهر تهران، پايين‌تر از بهشت‌زهرا برگزار شد، تجربه‌اي به علل فراوان ناموفق كه موجب شد نمايشگاه باز از سال 1397 به مصلا بازگردد. البته لازم به ذكر است كه باز به علل و عوامل فراوان نمايشگاه كتاب در اين سال‌هاي آخر، رونق سابق را نداشت. پايان عصر اصلاحات، كاهش تدريجي اقبال به دانشگاه‌ها، حركت جامعه به سمت ميانسالي، گسترش فضاي مجازي و دسترس‌پذيري امكانات جديد، كاهش تمايل به كتابخواني، افزايش فضاهاي عمومي بديل و ظهور نسل‌هاي جديد، از جمله دلايل كاهش اقبال به نمايشگاه بين‌المللي كتاب است. فراگيري كرونا در زمستان 1398 ضربه نهايي است. دو سال است كه نمايشگاه كتاب به صورت مجازي و آنلاين برگزار مي‌شود. ديگر خبري از آن‌همه شور و هيجان نيست و اخبار نمايشگاه را جز معدودي كه مخاطبان كتاب دنبال نمي‌كنند. هنوز معلوم نيست كرونا تا كي ادامه خواهد داشت و وضعيت نمايشگاه به چه صورت خواهد بود، اما گذشته از روايت‌هاي نوستالژيك درباره دوران طلايي نمايشگاه بايد فكري به حال ناشراني كرد در وضعيت ركود اقتصادي و گراني سرسام آور كاغذ، چشم اميد به كورسوي نمايشگاه دوخته‌اند و حالا دو سال است كه اين دريچه باريك، بسيار كم‌رمق‌تر از قبل شده است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون