• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5150 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۵ بهمن

نيازمند قهرمانان شده‌ايم

جعفر گلابي

وقوع دو انقلاب بزرگ يعني انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي طي حدود 70 سال نشان مي‌دهد كه جامعه ايران در تلاطم تاريخي به سر مي‌برد و ذهنيات و باورها و انتظاراتش با شرايط پيراموني‌اش سازگار نيست. كاملا روشن است كه ايرانيان احساس مي‌كنند استحقاق شرايط بسيار بهتري از آنچه بر آنها حاكم بوده است را دارند. اكنون پس از 43 سال از وقوع انقلاب، ازدياد مشكلات و معضلات گوناگون در اقتصاد و اجتماع و فرهنگ و سياست باز هم جامعه ايراني را در مقابل سوال‌ها و چالش‌هاي بزرگ و گزنده قرارداده است. مفاسد اقتصادي كه هر آن فقط برشي از آن رسانه‌اي مي‌شود، ناكارآمدي‌ها كه در حوزه‌هاي مختلف از آب و خاك و هوا تا صنعت و كشاورزي و تجارت و بانك و سيستم فشل اداري خود را نشان مي‌دهد، ناهنجاري‌هاي ملموس و گسترده اجتماعي كه به كرات روح و روان جامعه را مي‌خراشد، مهاجرت‌هاي ريشه‌سوز، اختلافات شديد سياسي كه حتي در ميان خود جناح‌ها بروز و ظهور دارد، حكايت تلخي از وضعيت جامعه‌اي‌ است كه مي‌خواست دينداري و مردم‌سالاري را توامان داشته باشد و گامي جلوتر از جوامع دموكراتيك بردارد. قرار بود سامان امور واقعا با اراده و انتخاب مردم شكل بگيرد و اخلاق و ثبات و آرامش پايدار به همراه استقلال از بيگانگان رونقي چشمگير و كم‌نقص متوجه كشور كند. اكنون در آخرين انتخابات شوراي نگهبان بسته‌تر از هميشه رفتار كرد و بخش قابل توجهي از مردم پاي صندوق‌هاي راي حاضر نشدند و در بعد دينداري آقايان و چهره‌هاي اصولگرا از عدم اشاعه امور مذهبي در جامعه شاكي‌تر از ديگران هستند. اگر اين وضعيت مبين نرسيدن جامعه به اهداف و آرمان‌هاي خود است، اين سوال بسيار مهم و اساسي خودنمايي مي‌كند كه اشكال كار كجاست؟  مي‌گويند براي اينكه كشوري دموكراتيك شود و اراده مردم اصل و اساس چرخش امور باشد پيش‌زمينه‌هاي بسيار لازم است و فلسفه سياسي و احيانا بومي آن بايد توسط دانشمندان طرح شود و سپس به پذيرش نخبگان جامعه درآيد و رفته‌رفته عمق پيدا كند و فرهنگ عامه را شكل دهد. ما به اين دليل هنوز نتوانسته‌ايم يك مردم‌سالاري عميق را برقرار كنيم كه مقدمات آن فراهم نبوده و خواسته‌ايم كه يك‌شبه ره صدساله را طي كنيم.  

مثلا هنوز جامعه مدني در كشور ما شكل نگرفته است و نهادهاي مدني مستحكم از جمله احزاب قدرتمند كه نماينده اقشار مختلف باشند وجود ندارند. اين سخنان البته درستند و در عمل هم بارها صدق آنها ثابت شده است. اما با اين اوصاف سوال‌هاي ديگري خودنمايي مي‌كنند تا شكل‌گيري فرهنگ مردم‌سالارانه كه قطعا راه طولاني در پيش دارد تكليف جامعه چه خواهد بود و به كدام سو خواهد رفت و چه هزينه‌هايي را پرداخت خواهدكرد؟ آيا بايد به شرايط موجود تن داد و براي وارد نيامدن خسارت‌هاي عظيم به كشور و مردم، تلاش كرد كه نارضايتي‌ها حاد و تنش‌ساز نشوند و به سياست صبر و انتظار رو آورد؟ آيا بيگانگان و نامسوولان فرصت‌طلب و قدرت‌پرست از انواع نارضايتي‌ها و منفعت‌جويي‌ها و رانت‌خواري‌هاي خشم‌آفرين نهايت استفاده را نخواهند برد و كشور را با بحران بزرگي روبرو و قوام جامعه را با خطر جدي مواجه نمي‌كنند؟ به نظر مي‌رسد اين معاني بيشتر از هميشه جدي شده است و متاسفانه تصميم‌گيران با احساس قدرتي كه دارند نه تنها به اين خطرها اعتنا نمي‌كنند بلكه برخي از روندها و سياست‌ها و تصميم‌ها امكان سرريز بحران‌ها را تشديد مي‌كند!
اما پيش از اين ايرانيان طي يك تاريخ پرقدمت در شرايط سخت و حتي بنيان‌كن توانسته‌اند قوام جامعه و فرهنگ خود را حفظ كنند؟ چگونه اين امر محقق شده است؟ كسي، عده‌اي، جمعي، قومي، قبيله‌اي، براي كشور احساس خطر كرده از خويش گذشته به‌ جاي خراب كردن آباد كرده‌اند، به ‌جاي خودخواهي و فرصت‌جويي و كوته‌نظري و روزمرّگي و منزه‌طلبي و جهل به فتوت و ايثار و بزرگواري و آينده‌انديشي و ميهن‌دوستي و تحرك و آگاهي رو آورده‌اند. در آگاهي دادن به مردم خون دل خورده‌اند، به سيلي سخت نواخته شدند، دستگيري از مستمندان را تا عياري پيش بردند. حكيم طوس هويت ايراني را ابدي ساخت، سعدي در پند و اندرز و موعظه معجزه كرد و هنوز تازيانه‌هاي رندي حافظ بر زهدفروشان و رياكاران و خشك‌مذهبان فرود مي‌آيد و صدها عالم و دانشمند و شاعر و امير و وزير و سردار و سربدار در جاي جاي تاريخ ايستادند و بالاخره ايران ماند. تا زماني كه اسباب مردم‌سالاري فراهم شود ما نيازمند انسان‌دوستان آگاه هستيم. تلخ است ولي امروز هركس بماند و خوبي كند و رفيق تهيدستان شود و بر زبان سخن نرم براند و جفا بر مردم را برنتابد و برخطاي كسان خويش سخت بگيرد و شجاعت مسوولانه داشته باشد و ساده مسكن بگزيند و ساده بخورد و ساده بپروراند او قهرمان است و ما نيازمند قهرمانان شده‌ايم. هنگامي كه جامعه مشتت شود و اختلاف‌نظرها از اعتدال خود خارج شود و هركس به سوي خويش كشد و كينه‌توزي هم مزيد بر علل شود و بيگانگان دندان تيز كرده باشند نياز به قهرمانان آگاه و آرام و فروتن و جسور ناگزير مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون