• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5155 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲ اسفند

گزارشي از هنرمندان تئاتر و تماشاگراني كه ماليات مي‌دهند و حق و حقوقي ندارند

وظیفه وزارت فقط عتاب و خطاب نیست

بابك احمدي

بحث حذف معافيت‌هاي مالياتي هنرمندان و دريافت انواع ماليات از فعالان هنرهاي نمايشي در تمام مراحل خلق تا عرضه آثار، بار ديگر به مساله بحراني بدل شده است. وقتي مي‌گوييم تمام مراحل خلق، يعني نوشت‌افزاري كه نويسنده با آنها شروع مي‌كند، تا تمام لحظه‌هايي كه يك گروه چندنفري گردهم مي‌آيند و بايد يك بطري آب، يك فنجان چاي و پلاتو (محل تمرين تئاتر!) در اختيار داشته باشند تا ايده‌ها و تمرين‌ها را آنجا شروع كنند. يك بسته چاي كه مي‌خريد، قيمت درج شده روي جعبه محصول، همراه با ماليات بر ارزش افزوده‌اش بايد به مغازه‌دار پرداخت شود. وقتي بعد از چند ساعت تمرين در پلاتوي خصوصي (چون دولت ديگر مثل سابق پلاتوي تمرين در اختيار تئاتري‌ها نمي‌گذارد) وقتي قرار است هزينه چندساعت تمرين در دستگاه پز محاسبه شود، بانك عامل يك رقمي اضافه، كم مي‌كند و بعدا هنگام محاسبه كاركرد همان دستگاه پز، رقمي بابت تراكنش‌ها و سپس درآمد محل تمرين كسر مي‌شود. اين وضعيت را تعميم دهيد به پرداخت هر هزينه‌اي تا روز اجراي نمايش. در ادامه گزارش درمي‌يابيد كه بحث ماليات چگونه مردم و مصرف‌كنندگان اصلي را هدف هجوم همه‌جانبه خود قرار داده است. 
براساس دستورالعمل موضوع ماده ۱۲ آيين‌نامه اجرايي تبصره (۳) ماده ۱۳۹ اصلاحي قانون ماليات‌هاي مستقيم مصوب ۲۷/۱۱/۸۰ (معافيت موضوع بند (ل) ماده ۱۳۹ اصلاحي قانون) بعضي متصديان فرهنگي از پرداخت ماليات مستقيم (بحث ما ماليات‌هاي غيرمستقيم است) معاف شدند. گرچه همواره اين انتقاد به دستورالعمل مصوب وجود داشت كه مقررات مندرج در ماده 3 دستورالعمل آيين‌نامه اجرايي قانون ماليات‌هاي مستقيم، معافيت اشخاص حقيقي و حقوقي مشمول را مشروط به دريافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي كرده بود. درحالي كه اگر شخص حقيقي يا حقوقي جزو دسته فرهنگيان و دست‌اندركاران امور هنري قرار گيرد، نيازي به اخذ مجوز نيست. اساسا قوانين موضوعه بر آيين‌نامه برتري دارند. از طرفي هم مقررات دستورالعمل‌ها بايد تا حدامكان با مقررات و آيين‌نامه‌ مربوط به آن تطبيق داشته باشد. بنابراين زماني كه قانون صحبت از معافيت كلي افراد شاغل در حوزه هنري و فرهنگي مي‌كند، آيين‌نامه و دستورالعمل توانايي ايجاد قيد و شرط در آن ندارند. 
مساله حذف معافيت مالياتي هنرمندان در دو، سه سال اخير بارها جدي‌تر از قبل مطرح شده و هر بار علاوه بر اعتراض‌، تلاش مي‌شد تا درباره فعاليت هنرمندان و اينكه تنها درصد محدود و مشخصي از اين جامعه درآمد بالايي دارند و همه «سلبريتي» نيستند، شفاف‌سازي شود اما سرانجام در بودجه سال ۱۴۰۱ معافيت‌هاي مالياتي برداشته شده و بدين‌ترتيب مشاغلي كه پيش از اين براساس بند «ل» ماده ۱۳۹ ماليات‌هاي مستقيم از پرداخت ماليات معاف مي‌شدند، حال موظف به پرداخت ماليات هستند.
اين مشاغل در سه دسته توليد، تكثير، توزيع و نمايش فيلم اعم از سينمايي و خانگي/ توليد، تكثير و توزيع اجراي صحنه‌اي موسيقي، پخش و فروش آثار صوتي و تصويري اعم از خانگي و تلويزيوني/ تئاتر و نمايش صحنه‌اي/ هنرهاي تجسمي و سنتي تعريف مي‌شوند. در هر كدام از اين دسته‌ها مشاغل مربوط با جزييات عنوان شده‌اند كه به اين شرح هستند: 
۱) توليد، تكثير، توزيع و نمايش فيلم (اعم از سينمايي و خانگي): فيلمنامه‌نويسي، تهيه‌كنندگي فيلم سينمايي، تهيه‌كنندگي فيلم مستند، تهيه‌كنندگي فيلم كوتاه، كارگرداني، دستياري كارگرداني، كارگرداني مراسم سينمايي (جشنواره)، صدابرداري، دستياري صدابرداري، صداگذاري، دستياري صداگذاري، فيلمبرداري، مديريت فيلمبرداري، دستياري فيلمبرداري- طراحي صحنه و لباس (طراحان فيلم) - طراحي فني و اجراي صحنه (دكور) - تدوينگري، دستياري تدوينگري، تداركات، مديريت تداركات، دستياري تداركات، طراحي و اجراي جلوه‌هاي ويژه، مسووليت جلوه‌هاي ويژه (بصري- كامپيوتري)، مسووليت جلوه‌هاي ويژه (ميداني)، بازيگري، بازيگرداني، بدلكاري، چهره‌پردازي، دستياري چهره‌پردازي، خدمات لابراتوري فيلم، عكاسي فيلم، آهنگسازي، انيميشن‌سازي (انيماتور) - مستندسازي، نورپردازي، دستياري نورپردازي، نمايش و عرضه و فروش فيلم و آثار تصويري (اعم از ديجيتالي و غيرديجيتالي)، اجراي طرح فيلم و سريال، برنامه‌ريزي، دستياري صحنه، دستياري لباس، جامه‌داري، نوازندگي، مديريت سالن سينما، خدمات نمايش سينما، دبيري و مديريت اجرايي مراسم سينمايي (جشنواره)، اجراي مراسم سينمايي (جشنواره)، نويسندگي، تدريس سينما، نقد سينمايي، سردبيري نشريه سينمايي، مشاور رسانه‌اي فيلم، طراحي و اجراي تبليغات فيلم، طراحي و توليد و عرضه بازي‌هاي رايانه‌اي 
۲) توليد، تكثير، توزيع، اجراي صحنه‌اي موسيقي، پخش و فروش آثار صوتي و تصويري اعم از خانگي و تلويزيوني: 
تنظيم‌كننده آهنگ، آهنگسازي، نوازندگي، شعر، ترانه، خوانندگي، ضبط و صداگذاري استوديويي و صحنه‌اي، گرافيك و عكاسي هنري و اجراي صحنه‌اي موسيقي، رهبر اركستر، تهيه‌كنندگي، نشر و تكثير و پخش و فروش آثار صوتي (يا صوتي تصويري) 
۳) تئاتر و نمايش صحنه‌اي: نمايشنامه‌نويسي، كارگرداني، تهيه‌كنندگي، صدابرداري طراحي و اجراي صحنه، نورپردازي، بازيگري، تداركات، چهره‌پردازي، نمايش صحنه‌اي از قبيل پرده‌خواني، تعزيه‌خواني، حمله‌خواني، مناقب‌خواني، شاهنامه‌خواني، قوالي، روحوضي، تئاتر عروسكي، خيمه‌شب‌‌بازي، بازي خيال، بي‌بي جان، پهلوان كچلك، جي‌جي‌ويجي، سياه‌بازي، نمايش خياباني، آيين سنتي نمايش، نمايش‌هاي شادي‌آور (تقليد، تخت حوضي و مير نوروزي)، خرده‌نمايش‌ها (معركه، بقال‌بازي، پيش‌پرده‌خواني) طراحي لباس، طراحي نور، سخنوري، شيوه‌هاي نمايشي (اپرا و نقالي)، تلويزيوني و خانگي آثار نمايشي، نمايش تئاتر، آموزش و پژوهش تئاتر و هنرهاي نمايشي و نظاير آن. 
۴) هنرهاي تجسمي و سنتي: نقاشي، طراحي، خوشنويسي، گرافيك، عكاسي هنري، آثار حجمي، يادمان، تنديس، سرويس، مجسمه‌سازي، كتابت، نگارگري، سفالگري، سراميك، كاريكاتور، آموزش و پژوهش هنرهاي تجسمي و سنتي، هنرهاي چوب، خاتم، منبت، ميناكاري، طراحي و بافت فرش گليم، بافت پارچه، سنگ‌كاري، معرق، منبت، تذهيب و تشعير، هنرهاي فلز، نقاشي قهوه‌خانه‌اي، خيالي‌نگاري، مرمت آثار و بنا، شيشه‌كاري، مرمت و بازسازي آثار تاريخي، فرهنگي و باستاني، برگزاري مسابقه، نمايشگاه و جشنواره، فروشگاه نگار، نگارخانه، موزه. 
حال جمعي از هنرمندان در پي انتشار متن نهايي مصوبات كميسيون تلفيق بودجه ۱۴۰۱، كارزاري را براي جمع‌آوري امضا در اعتراض به اين حذف معافيت مالياتي به راه انداخته‌اند. در نامه‌اي كه به همت چند انجمن از هنرهاي تجسمي خطاب به محمدباقر قاليباف رييس مجلس شوراي اسلامي نوشته شده و تاكنون نزديك به چهار هزار نفر از صنوف ديگر هنري چون سينما و تئاتر آن را امضا كرده‌اند و امضاها ادامه دارد، آمده است كه پس از مصائب از سر گذرانده اهالي هنر به دنبال شيوع پاندمي و ساير مسائل معيشتي، اتخاذ اين تصميم جز تحميل بار مضاعف به بدنه فرهنگي و هنري جامعه و متضرر كردن بخش اعظمي از فعالان حوزه فرهنگ و هنر دستاورد ديگري ندارد. 
در اين باره دلايلي مطرح شده از جمله اينكه فعاليت‌هاي هنري پهنه گسترده‌اي از هنرهاي مختلف را در بر مي‌گيرد و با كنار گذاشتن جمع اندكي از اين گروه با درآمد قابل تامل، قاطبه جامعه هنري در ايران فاقد درآمد مكفي جهت تامين حداقل‌هاي زندگي بوده و حتي غالبا درگير مسائل اوليه معيشتي نيز هستند.
همچنين اشاره شده كه آمار بسيار زياد متقاضيان در صف انتظار بيمه هنرمندان در صندوق اعتباري هنر، بر اين مهم صحه مي‌گذارد كه اين گروه حتي به عنوان مشمولان مشاغل از حمايت بيمه‌اي و تامين اجتماعي در جامعه محروم هستند و با وجود اين فقدان حمايتي، حذف معافيت مالياتي تا سقف مقرر در لايحه بودجه نياز به نگاهي عميق‌تر و كارشناسانه‌تري دارد. 
در اين نامه اشاره شده كه «پس از همه‌گيري جهاني بيماري كرونا ما شاهد حمايت دولت‌ها در سراسر جهان از مشاغل هستيم، متاسفانه با توجه به اينكه محصولات و توليدات هنري در سبد ضروريات جامعه نيست و بي‌شك جامعه فرهنگ و هنر به قدر چشم‌گيري متضرر از اين پاندمي شده‌اند، به جاي اينكه شاهد حمايت از هنرمندان باشيم، با حذف اين معافيت شاهد دوصد چندان گشتن تضرر و عدم حمايت از هنرمندان خواهيم بود.»

خو ره‌اي به ‌نام ماليات بر ارزش افزوده
پرسش نخست اين است كه به فرض رعايت اين قوانين براي فعالان هنري كه مي‌دانيم اعمال نمي‌شود، گناه دنبال‌كنندگان آثار هنري و مردمي كه در اين وضعيت بلبشوي اقتصادي مي‌خواهند به تماشاي تئاتر بنشينند و كتاب‌هاي تئاتري مطالعه كنند چيست؟ چرا بايد ماليات بر ارزش افزوده درگاه‌هاي خريد كتاب و بليت نمايش را هم بپردازند يا اصلا به دليل عدم حمايت دولت از گروه‌هاي تئاتري، روز به روز با بهاي سنگين‌تر بليت مواجه شوند. چه كسي فكرش را مي‌كرد زماني فرا رسد كه بهاي بليت سالن اصلي مجموعه «تئاتر شهر» 100 هزار تومان و 200 هزار تومان تعيين شود؟ اينجا كمترين اعتراض به سمت هنرمند و گروه تئاتري است كه ناچار به چنين قيمت‌گذاري‌ سوق داده مي‌شود. مشكل اصلي جاي ديگر است. در مجموعه معاونت امور هنري، بنياد رودكي، اداره كل هنرهاي نمايشي، انجمن هنرهاي نمايشي، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، دولت، مجلس شوراي اسلامي و تمام اركان سياست‌گذار كلان و مجرياني كه براي رفاه حال مصرف‌كننده محصولات فرهنگي كوچك‌ترين ايده‌اي ندارند. باري، وقتي اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس با افتخار به سينما نمي‌روند و تابه‌حال (با افتخار) به تماشاي آثار نمايشي ننشسته‌اند، يا انگار پيوندي با كتابفروشي‌هاي خيابان انقلاب ندارند، چطور مي‌توان انتظار داشت مطلع باشند پرداخت يكايك اين هزينه‌ها وقتي قطره قطره جمع مي‌شود چه بلايي سر جيب دانشجو و هنرجو و خانواده‌ها مي‌آورد. آنها از چه محروم مي‌شوند؟
اين روزها وقتي به درگاه خريد بليت تئاتر مراجعه مي‌كنيد، در ادامه پروسه خريد بليت يك اثر نمايشي قيد شده، مثلا (بها: ۷۰,۰۰۰ تومان+ ۹% ماليات ارزش‌افزوده)، اين عددي است كه تماشاگر تئاتر بايد از جيب بپردازد. به اين ترتيب تماشاگر تئاتر بايد براي خريد يك قطعه بليت هفتاد هزارتوماني، ۷۶,۳۰۰ تومان پرداخت كند. 

تعريف ماليات بر ارزش افزوده
ارزش افزوده يا VALUE ADDED در قانون تجارت ايران، تعريف مشخص دارد. طبق ماده سوم قانون ماليات بر ارزش افزوده، تفاوت بين ارزش كالا يا خدمت عرضه‌شده با ارزش كالا يا خدمت خريداري شده در يك بازه زماني مشخص، ارزش افزوده است. ارزش افزوده را بايد ماليات بر مصرف دانست و در صدها كشور دنيا اجرا مي‌شود. ماليات بر مصرف را هر واسطه‌اي در كسب‌وكار كالا و خدمات، بايد از مشتري دريافت و به حساب سازمان امور مالياتي كشور به عنوان نماينده دولت، واريز كند. ارزش افزوده، مالياتي است كه خريدار كالا و خدمات بايد بپردازد. مثلا، شما پيمانكار وزارت راه و شهرسازي هستيد و در پروژه‌هاي تعريض بزرگراه‌ها، فعاليت داريد. صورت وضعيت شما هر چقدر باشد، پس از تاييد دستگاه عالي نظارت و نماينده كارفرما، پس از ارجاع به واحد حسابداري براي كسر كسورات قانوني، بخشي به نام ارزش افزوده دارد كه بايد به شما پرداخت تا به حساب دولت واريز كنيد. در اينجا، خريدار كالا يا خدمات شما، وزارت راه و شهرسازي بوده و شما موظف هستيد، ماليات بر ارزش افزوده صورت وضعيت خود را بر اساس قرارداد منعقده با كارفرما، واريز كنيد. هر كالا و خدمتي كه در برابر پول ارايه مي‌شود، مشمول ماليات بر ارزش افزوده است.
سوال؛ دولت بابت مالياتي كه از مخاطبان تئاتر (مردم) دريافت مي‌كند، چه خدماتي در اختيارشان قرار مي‌دهد. وقتي تمام مراحل توليد و اجراي يك اثر نمايشي به‌صورت شخصي و بدون دريافت كمترين كمك يا زيرساخت دولتي اتفاق مي‌افتد و از قضا اثر نمايشي نهايي هم در مكاني روي صحنه مي‌رود كه غيردولتي است. يعني دولت در هيچ‌يك از مراحل توليد و اجراي تئاتر نقشي براي خود متصور نيست، جز بخش نظارت، يا همان عتاب و خطاب. به عنوان نمونه دولت در يك دهه گذشته مثلا در پايتخت چه تعداد سالن نمايشي به داشته‌هاي قبلي افزوده؟ شهرهاي ديگر پيشكش. يا كدام سوبسيد به تماشاگران و عوامل توليد تئاتر پرداخت شده است؟ اداره كل هنرهاي نمايشي زماني بهاي ساخت دكور، ميزاني از دستمزد بازيگران و ديگر عوامل دست‌اندركار نمايش را برعهده مي‌گرفت. حتي شايد امروز باوركردني نباشد! ولي زماني دولت اين بها را مي‌پرداخت تا تماشاگر و دانشجو و علاقه‌مند هنر، هزينه كمتري بپردازد. چرا؟ به اين دليل ساده كه سبد فرهنگي بعضا متنوع است و موارد متعددي مانند خريد كتاب، مجله و روزنامه، تماشاي تئاتر، فيلم و ... را شامل مي‌شود. دولت بافرهنگ و اهل فرهنگ، دولتي است كه اين هزينه‌ها را براي مردم جامعه كاهش مي‌دهد تا برخورداري از اين محصولات و خدمات براي تمام طبقات فراهم شود. نه‌اينكه مانند يك دهه اخير تنها قشر خاصي از جامعه بهره‌مند شود و عمده اجتماع ناچار باشد براي ارضاي نياز روحي و رواني‌اش به محصولات رايگان شبكه‌هاي ماهواره‌اي و ابزارهايي مانند تلفن همراه و اينترنت (تازه اگر همين هم گيرش بيايد) پناه ببرد. نتيجه را همه در سطح ملي شاهد هستيم. دانش‌آموز دبستاني ما موسيقي فلان خواننده كوچيده به كشور همسايه را در مدرسه و اماكن گوناگون سياحتي گوش مي‌دهد و خوشحال است. البته كه چه چيز بهتر از شادي نونهالان و نوجوانان ما؟ اما دولت و اساسا كل نظام سياسي مملكت بايد يك بار هم شده به اين فكر كنند كه با مانع‌تراشي پيش پاي توليد و عرضه محصولات فرهنگي معتبر به چه آينده‌اي دامن مي‌زند.
مگر طبق قانون «مالياتي كه قبلا توسط عرضه‌كننده كالا يا خدمات پرداخت شده است» مشمول معافيت از پرداخت ارزش افزوده نيست؟ (يا به‌صورت منطقي نبايد باشد؟) به ويژه وقتي دولت قيد هرگونه حمايت از گروه‌هاي تئاتري و تماشاگران را زده و در تمام مراحل فعاليت و زندگي ماليات كسر مي‌كند. بنابراين بر چه مبنا همچنان حق دريافت ماليات 6300 توماني از قبل بليت 70هزار توماني را براي خود موجه مي‌بيند؟! درباره ماليات نزديك به 10 هزارتومان صحبت مي‌كنيم كه همين چندسال قبل به ‌تنهايي رقم بليت ورود به تئاتر شهر بود.
ايرج راد رييس هيات‌مديره خانه تئاتر درباره شرايط فعلي پيش آمده و اعلام اينكه قرار است از سال ۱۴۰۱ هنرمندان معاف از پرداخت ماليات از معافيت مالياتي محروم شوند، به خبرگزاري مهر گفته است: ما هم در اعتراض به اين قضيه، همان‌گونه كه هنرهاي تجسمي مشغول جمع‌آوري امضا هستند قرار است در جلسه روز دوشنبه ۲ اسفند خانه تئاتر در اين خصوص تصميم‌گيري لازم را اتخاذ كنيم.
وي يادآور شد: سال‌هاي سال معافيت مالياتي هنرمندان از طريق بند «ل» ماده ۱۳۹ ماليات‌هاي مستقيم وجود داشت و بعدها صحبت‌هايي مطرح شد كه بايد تا حد و حدودي اين معافيت مالياتي در نظر گرفته شود كه همان موقع نيز ما در خانه تئاتر به اين موضوع اعتراض كرديم. يكي از مسائل بند «ل» ماده ۱۳۹ اين بود كه حتما بايد اظهارنامه مالياتي از سوي هنرمندان تنظيم و ارايه شود. البته مدت‌ها بدون تنظيم اظهارنامه مالياتي بحث معافيت مالياتي هنرمندان اجرا مي‌شد ولي هنرمندان تئاتر پذيرفتند براي اينكه اين اظهارنامه مالياتي شكل قانوني دارد آن را تنظيم و ارايه كنند كه اين امر نيز باعث مي‌شد معافيت مالياتي حاصل شود. راد در ادامه سخنان خود با اشاره به اينكه براي معافيت مالياتي سقف تعيين شده است، توضيح داد: همه هنرمندان به ويژه هنرمندان تئاتر درآمد آن‌چناني از تئاتر ندارند و طبيعتا خيلي از اوقات علاوه بر تئاتر به كارهاي ديگري كه مرتبط با هنرهاي نمايشي هست، مي‌پردازند نظير حضور در سريال‌هاي تلويزيوني و فيلم‌هاي سينمايي يا دوبله. ممكن است يك سال تمام وقت خود را به‌طور كامل در اختيار اين مسائل گذاشته باشند و از آنها دعوت شده باشد تا در طول يك سال تمام وقت خود را صرف كار كنند و حدود درآمدشان با حدي كه تعيين شده برابري كند يا كمي از آن بيشتر شود ولي اين اتفاق هر ساله نيست.
رييس هيات‌مديره خانه تئاتر متذكر شد: هنرمندي يك سال، تمام وقت كار كند تا بتواند از درآمدي كه كسب كرده براي سال‌هاي بعدي زندگي خود برنامه‌ريزي كند ولي چون درآمد يك سالش به حد تعيين شده مالياتي نزديك يا كمي از آن بيشتر شده بايد ماليات پرداخت كند اتفاق كارشناسانه‌اي نيست. آيا در سال‌هايي كه درآمد آن هنرمند تئاتر بسيار پايين است و به حد تعيين شده نمي‌رسد و درآمدش تامين‌كننده نيازهاي اوليه زندگي‌اش هم نيست ما‌به‌التفاوتي به او پرداخت مي‌شود؟
واقعيت اين است كه تجربه نشان داده در نهايت نه مابه‌التفاوتي به هنرمندان پرداخت خواهد شد و نه حق و حقوق مخاطب مورد توجه قرار مي‌گيرد.


دولت بابت مالياتي كه از مخاطبان تئاتر (مردم) دريافت مي‌كند، چه خدماتي در اختيارشان قرار مي‌دهد. وقتي تمام مراحل توليد و اجراي يك اثر نمايشي به‌صورت شخصي و بدون دريافت كمترين كمك يا زيرساخت دولتي اتفاق مي‌افتد، و از قضا اثر نمايشي نهايي هم در مكاني روي صحنه مي‌رود كه غيردولتي است. يعني دولت در هيچ‌يك از مراحل توليد و اجراي تئاتر نقشي براي خود متصور نيست، جز بخش نظارت، يا همان عتاب و خطاب. به عنوان نمونه دولت در يك دهه گذشته مثلا در پايتخت چه تعداد سالن نمايشي به داشته‌هاي قبلي افزوده؟ شهرهاي ديگر پيشكش. يا كدام سوبسيد به تماشاگران و عوامل توليد تئاتر پرداخت شده است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون