• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5163 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۲ اسفند

سلوك در موزه

سارا كريمان

تابلوي نقاشي سوم ماه مه ‌۱۸۰۸ اثر هنرمند اسپانيايي فرانسيسكو گويا كه به موضوع كشتار مردم مادريد توسط سربازان فرانسوي مي‌پردازد، يكي از هزاران اثر هنري موجود در موزه دل پرادو مادريد است. به جرات مي‌توان گفت كه اين نقاشي يكي از معروف‌ترين آثار هنري جهان است و موزه دل پرادو نيز يكي از عظيم‌ترين موزه‌هاي جهان. اگرچه نام اين اثر در صدها كتاب و مقاله ذكر و از جهات گوناگون به موضوع، تكنيك و محتوي آن پرداخته شده است، اما يك موزه‌دار يا كارمند موزه مي‌داند، عمده بازديدكنندگان، توقف و تاملي كوتاه در مقابل آن خواهند داشت. مخاطبان حرفه‌اي موزه در برابر اين اثر، گويا را به عنوان هنرمندي بزرگ ستايش خواهند كرد و از فرصت ديدار اين اثر لذت خواهند برد. موزه محل لذت است حتي اگر موضوع يك اثر در مورد فجيع‌ترين وقايع تاريخ بشري باشد. اگر قوانين موزه اجازه دهد احتمالا بيشتر بازديد‌كنندگان عكسي به يادگار با آثار خواهند گرفت به جهت انتقال حس لذت يا تفاخر. تابلوي نقاشي گرنيكا اثر پابلو پيكاسو موجود در موزه رينا سوفيا شهر مادريد، تصوير كوبيسمي از بمباران منطقه‌اي به همين نام توسط ارتش نازي‌ها نيز بر همين قاعده است. برخورد با تمامي آثار موزه‌اي چنين است. 
تابلوي تاجبخشي نادرشاه افشار در موزه هنرهاي زيبا تهران، نبرد گنجه در بخش اسلامي موزه ملي ايران و هزاران اثر ديگر در ديگر موزه‌هاي جهان ميزبان دقايقي كوتاه از خيل انبوه بازديد‌كنندگان است. واژه سلوك كه معادلي براي روش و رفتار است برآمده از فرهنگي است كه تعمق و مراقبه را ارج مي‌نهند. سالك فرديست كه گام در راه عرفان مي‌گذارد و عرفان خود به مفهوم شناخت است. سلوك، رفتاري دروني و بيروني است و سالك در پي عبور از ظاهر به معني. عمده مخاطباني كه از موزه ديدار مي‌كنند، در تنوع موضوع و تكنيك و هزار [و] ديگر مجالي براي هلاك ظاهر در معني ندارند. 
سوال اينجاست كه ايراد اين مواجهه به خطيب برمي‌گردد يا مخاطب؟ واضح است كه هنر، جزيي از فرهنگ است و فرهنگ زماني كه ويتريني شود كاربردي جز لذت كوتاه‌مدت ندارد. جامعه‌اي محلي را فرض كنيم كه طي ساليان دراز نغمه‌ها و آواهايي براي كار صيادي در دريا يا كشت و ذرع بر زمين ساخته‌اند تا اندكي از مشقت كار بكاهد و بر برداشت محصول بيفزايد. حال اين آواها در جشنواره‌هاي مناسبتي در كلان‌شهرها و در محيطي كاملا بي‌ربط، تحت عنوان برنامه‌هاي فرهنگي براي تماشاچيان اجرا مي‌شود. نتيجه لذتي كم و بيش براي مخاطب است. تفنني بي‌ربط به محصول زمين يا صيد دريا. پس مي‌توان براي اين اجراي هنري لفظ فرهنگ ويتريني را به كار برد. آثار تاريخي مشرق‌زمين گردآوري و بنياد موزه‌هاي بزرگ اروپا همچون لوور را مي‌سازد. چيدمان و عملكرد متوليان غربي موزه‌ها تبديل به الگو و مباني مي‌شود و شرقيان موزه هايي بر همان اساس مي‌سازند. يعني نحوه مواجهه را گرته‌برداري مي‌كنند. در اين فضا اثر بخت برگشته دور از محيط تعلق چگونه مي‌تواند روشني‌بخش مسير تعمق شود؟ اينجاست كه جان مي‌دهد به هويتي جديد كه از او ابزار لذت مي‌سازد. هبوط مي‌كند در زميني فرودست. سلوك در موزه دريافتي ذهني است كه تجربه‌اي ملموس را به عنوان مقدمه مي‌طلبد. شيفتگي و تعلق خاطر به معرفت اشيا و بازگشت به خويشتن در ساحت دركي پيوسته كه محدود به زمان و مكان نمي‌شود. تعمق در متن اثر و درك فرامتن و سپس يافتن خويش در آن، جابه‌جايي خاصيت سلوك است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون