• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5164 -
  • ۱۴۰۰ شنبه ۱۴ اسفند

روزي براي كارشناسان حيات‌وحش

فاطمه باباخاني

روز جهاني حيا‌ت‌وحش فرصتي براي پرداختن به وضع گونه‌هاي در معرض خطر انقراض نه در ايران بلكه در همه جاي دنياست. در اين روز رسانه‌ها مطالبي در اين باره كه چرا وضع برخي گونه‌ها پيچيده شده و رو به انقراض رفته‌اند، منتشر كرده يا در گفت‌وگو با مديران و كارشناسان از راهكارهاي جديد حفاظت از حيات‌وحش سخن مي‌گويند. برگزاري وبينارها و نشست‌ها با حضور جمع بزرگي از علاقه‌مندان اين حوزه به شكل فيزيكي يا مجازي گرد از ديگر برنامه‌هاي اين روز است كه فضايي را براي گفت‌وگو شكل مي‌دهد. با اين حال سوم مارس يا همان روز جهاني حيات‌وحش مي‌تواند فرصتي براي پرداختن به كساني باشد كه دست‌اندركار حفاظت از حيات‌وحش در ميدان عمل هستند؛ چه محيط‌بان و چه كارشناس حيات‌وحش. كساني كه زندگي‌شان در عرصه‌هاي طبيعي مي‌گذرد و اغلب دور از خانه و خانواده‌اند. 
تصاويري كه از زندگي اين دو گروه منتشر مي‌شود گاه بينندگان را به اين اشتباه مي‌اندازد كه كار به عنوان يك محيط‌بان يا كارشناس حيات‌وحش نمونه يك شغل ايده‌آل است. البته كه كار در عرصه‌هاي طبيعي و تلاش براي نجات يا پژوهش درباره يك گونه شغلي ايده‌آل است و ملال زندگي كارمندي را ندارد، با اين حال ايده‌آل بودن و ساده بودن دو مقوله جدا از هم هستند. همچنان كه كساني وقتي براي سفر به روستا مي‌روند بارها در مواجهه با جامعه محلي از اين عبارت استفاده مي‌كنند: «خوش‌ به حال‌تان از دود و دم شهر خبر نداريد، زندگي را شما مي‌كنيد.» سخن‌شان از يك بابت درست و از بابت ديگر كاملا اشتباه است. از همين‌رو است كه كمتر شاهديم اين مسافران حاضر باشند حتي براي مدت كوتاهي همانند جامعه بومي و محلي زندگي كنند، سختي زيست در فضاي روستايي و كار باعث مي‌شود آنها به همان گشت كوتاه اكتفا كنند و به خانه بازگردند.
 درباره كارشناسان حيات‌وحش كه كمتر درباره شرايط كاري‌شان سخن گفته شده‌ هم وضعيت اين‌گونه است، كار در شرايط دشوار و گاه نامشخص. به عنوان مثال كساني كه براي نصب گردنبند ماهواره‌اي يوز مي‌روند، نمي‌دانند چند روز را بايد در بيابان باشند، زمان بستگي به يوزها دارد و صبر واژه‌اي است كه به تمامي اينجا معنا پيدا مي‌كند. پس از انجام كار باز هم ممكن است بنا به دلايلي گونه از دست برود، نمونه‌اش مرگ يوز يا پلنگ قلاده‌گذاري شده گاه به دليل درگيري با پلنگي قوي‌تر است. در اين شرايط چنان فشار افكار عمومي به واسطه برخي افراد و رسانه‌ها بالا مي‌گيرد كه درنهايت پروژه نيمه‌كاره رها مي‌شود و تمام تلاش‌هاي انجام شده هدر مي‌رود. هر كدام ما كه فكر مي‌كنيم اين كار ساده است، يك بار براي‌مان چنين اتفاقي بيفتد احتمالا سرخورده مي‌شويم، هنوز اين اتفاق نيفتاده فكر مي‌كنيم قدر استعدادهاي‌مان شناخته نشده و از اين بابت زبان به گلايه مي‌گشاييم. البته كه كارشناسان حيات‌وحش هم غر مي‌زنند‌، گله مي‌كنند، گاه مسائل شخصي و كاري را مانند كاركنان ساير مشاغل به هم مي‌آميزند و همين موضوع هم‌افزايي را بين‌شان دشوار مي‌كند. اما اگر از نزديك با يك كارشناس حيات‌وحش آشنا باشيد، مي‌بينيد با چه اشتياقي درباره طبيعت سخن مي‌گويد، در سفر چشم‌هايش به اطراف است مبادا مشاهده گونه‌اي را از دست بدهد. در خلال سفر، گفت‌وگو و خواندن نوشته‌هاي اين كارشناسان مي‌بينيد كه آنها عاشقان زمين ‌و همه جانداران آن هستند حتي اگر راهكارهايي كه براي نجات حيات‌وحش مي‌دهند با مذاق ما سازگار نباشد. در روز جهاني حيات‌وحش به احترام همه اين كارشناسان به ويژه آنها كه نزديك به چهار سال است شرايط سختي را تجربه كرده‌اند كلاه از سر برمي‌داريم و مي‌گوييم حيات‌وحش ايران زمين با تلاش‌هاي شما نفس مي‌كشد و روز حيات‌وحش بدون نام بردن از شما بي‌گمان چيزي كم دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون