• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5186 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۲۵ فروردين

مروري بر تاثير دولت‌ها در گسترش تئاتر و آموزه‌هايي براي دولتمردانِ ما

«منوشكين» به انرژي خورشيد متصل شد

بابك احمدي

دولت‌ها و دولتمردان در سراسر جهان مسووليت ذاتي حمايت از ترويج و گسترش هنرهاي نمايشي در سرزمين متبوع‌شان را برعهده دارند. اين كليشه‌اي‌ترين گزاره‌اي است كه ظرف حداقل سه دهه اخير توسط هنرمندان تئاتر ايران و رسانه‌ها به مديران دولتي گوشزد شده.‌ انگيزه نگارش شرح حال بعضي كارگردانان شناخته‌شده جهان (كه در روزهاي آينده به تناوب منتشر مي‌شود)، دقيقا از لزوم تكرارِ چندباره اين حقيقت آشكار خطاب به مديران سرچشمه مي‌گيرد و ما به عنوان فعالان جامعه مطبوعاتي كه همزمان دل در گرو فعاليت عملي و همنشيني با هنرهاي نمايشي داريم، موظفيم كه خسته نشويم و آنقدر تكرار كنيم و اميدوار باشيم كه يك امر بديهي سرانجام روزي جا مي‌افتد. درست شبيه پاسداري از صلح و ثبات و دموكراسي؛ تلاش براي دست پيدا كردن به دموكراسي و رام كردن اسب سركشِ قدرت براي حركت در چارچوب قانونِ مورد وثوقِ اكثريت، امري است مستمر و توقف‌ناپذير. متن پيش‌رو به شرح كوتاه فعاليت‌هاي گروه تئاتر «خورشيد») 
(Theatre du Soleil به سرپرستي و هدايت كارگردان شناخته‌شده جهان آرين منوشكين 
(ariane mnouchkine) مي‌پردازد. انگيزه اشاره به كارگردانِ حالا 83 ساله فرانسوي به اظهارات چند روز قبل مدير كل هنرهاي نمايشي درباره نمايش يك گروه تئاتري بازمي‌گردد. جايي كه ايشان تلويحا گفته بود اينكه سه ماه يك سالن در اختيار گروه تئاتري قرار گرفته و آن گروه سه ماه به اجراي نمايش مشغول بوده (و سه ماه درآمد كسب كرده‌) و يك گروه ديگر نتوانسته در نوبت اجرايي آن گروه مداخله كند، امري است به دور از «عدالت فرهنگي» (خبرگزاري كار ايران ۲۱/۰۱/ ۱۴۰۱) به همين علت لازم بود به آقايان- هرچند در كمال نااميدي- يادآوري كنيم كه ديگر كشورها براي حمايت از گروه‌هاي فعال تئاتري‌ خود چه اقداماتي انجام داده و مي‌دهند.

 معرفي
يكي از ويژگي‌هاي اساسي كارگروه تئاتر «خورشيد» اين است كه در ميان گروه‌هاي بزرگ دهه 1960 و در كنار كارگردان اهل برزيل «آگوستو بوآل» جزو معدود گروه‌هايي است كه ساختار جمعي را -كه از درون تجربيات آرمان‌گرايانه دهه 1960 بيرون آمد- حفظ كرده است. با وجود تغييرات فراواني كه در جزييات اين ساختار گروهي طي سال‌ها رخ داده، روح جمعي هنوز نيرومند است و بسياري از وجوه كاري تئاتر خورشيد را ترسيم مي‌كند. سرآغاز فعاليت گروه تئاتر خورشيد به چند سال پيش از بنيانگذاري رسمي آن بازمي‌گردد. از اواخر دهه 1950 ميلادي، نگرش تازه‌اي در گرايش به تئاتر ميان بخشي از روشنفكران نسل جوان فرانسه وجود داشت. يكي از گروه‌هاي تئاتري كه در اين زمان تاسيس شد، انجمن تئاتر دانشجويي پاريس ATEP بود كه در سال 1959 شروع به كار كرد. آريان منوشكين يكي از پايه‌گذاران آن و نيز دانش‌آموخته آكسفورد بود و از باتجربه‌ترين افراد گروه به شمار مي‌آمد. او در اولين توليد تئاتري ATEP به عنوان سرپرست و طراح در نمايش «عروسي خون» اثر فدريكو گارسيا لوركا حضور يافت. پس از آن در دومين اثر اين گروه «چنگيزخان» نوشته هنري بوشا نمايشنامه‌نويس بلژيكي، نقش كارگردان را برعهده گرفت. پس از اين نمايش، ATEP رو به زوال گذاشت و آريان منوشكين راهي سفري طولاني به بخش‌هايي از آسيا شد. در نوامبر ۱۹۶۱ آرين منوشكين به شرق آسيا (هند، ژاپن و كره) سفر كرد و در آنجا به مطالعه شيوه‌ها و سنت‌هاي نمايشي خاور دور پرداخت. اين سفر تاثير مهمي در زندگي تئاتري منوشكين گذاشت. چنان‌كه خود بعدا اعتراف كرد كه منبع الهامش تمامي تئاترهاي سنتي دنيا بدون توجه به جغرافياي آنهاست. هرچند كه منوشكين هند، ژاپن و چين را والدين تئاتري خود مي‌خواند. در پي بازگشت از آسيا، مجددا همان گروه دانشجويي را دور هم جمع كرد و گروه تئاتر سولي يا خورشيد را بنا نهاد. اين نام به دليل احترام به مينلي، رنوار و چند كارگردان ديگر سينما (پدرش الكساندر منوشكين كارگردان سينما بود) كه ويژگي كارهاي‌شان نور و روشنايي بود، انتخاب شد. گروه سولي با دو اصل ايجاد نوعي زيبايي‌شناسي متفاوت و پايبندي به اصول اخلاقي سوسياليستي، شروع به كار و تحقيق در سبك‌هاي غيرمعمول تئاتري كردند. منوشكين اساسنامه گروه را با اين نگاه بنيان گذاشت: «حقوق برابر براي همه، احترام يكسان در كار، احترام عميق به تماشاچي و پولي كه مي‌گيريم. اين پول نبايد براي كارهايي كه به آن اعتقاد نداريم، خرج شود.» پرسش آگاهي‌بخش از مديران ما همين‌جاست! «پولي كه مي‌گرفتند دقيقا از كجا مي‌آمد؟» پاسخ دو كلمه است: «دولت» و «شهرداري» اما چگونه؟

 با يك نمونه حمايت آشنا شويد
شهرك بين‌المللي هنرهاي پاريس با اشراف بر رودخانه سن در منزلگاه قديمي شهر پاريس يعني جزيره سن‌لويي بنا شده است. از زمان تاسيس اين شهرك توسط فليكس برونو، فردي كه عمرش را وقف بنا و ادامه حيات شهرك كرد، 87 كشور با زبان واحد يعني زبان هنر در آن سخن مي‌گويند. همچنين به‌تدريج 270 آتليه- منزل بنا شد كه يك‌سوم آنها فقط به كشور فرانسه تعلق دارد (مديران ما همان يك‌سوم را فراهم كنند!) و در اين شهرك‌ها مكان‌هاي آفرينش جمعي، فنون‌كنده كاري، ليتوگرافي يا عكاسي، استوديوهاي تمرين هنرمندان تئاتر و موسيقي و يك مكان وسيع نمايشگاهي و يك سالن براي عرضه فعاليت‌هاي هنري وجود دارد. قوانين شهرك ساده است: هر بنيانگذاري، هنرمند پيشنهادي خود را معرفي مي‌كند و كميسيون پذيرش، پيشنهادها را بررسي و اعلام نظر مي‌كند. قانون اين شهرك بين‌المللي، حمايت از افراد هنرمند مستعد و بازشناسي كيفيت تخصصي كساني است كه در اين شهرك اقامت دارند اما يك قانون بر همه تفوق دارد و آن رعايت آزادي و تسامح در برابر ظواهر نژادي، مذهبي، عقيدتي، هنري، شاگردي يا شهرت هنري، پناهندگي سياسي يا معرفي شدن توسط يك دولت است. اين شهرك بين‌المللي توسط يك شوراي اداري 27 نفره اداره مي‌شود كه به صورت خيرخواهانه و رايگان فعاليت مي‌كنند. 30 نفر كارمند حقوق‌بگير، وظايف منشي اداري، حسابداري و مراقبت از ساختمان را بر‌عهده دارند. بنيانگذاران اين شهرك اعم از دولت فرانسه يا دولت‌هاي خارجي، كساني هستند كه در توليدهاي هنري اين شهرك، مشاركت مالي داشته‌اند و هنرمندان را براساس انتخاب خود به كميسيون پذيرش (هنرهاي تئاتر، تجسمي، ديداري، عكاسي، موسيقي و رقص) پيشنهاد و معرفي مي‌كنند. بنيانگذاران مدت اقامت هنرمندان را در يك محدوده زماني حداقل دو ماهه و حداكثر يك‌ساله معين مي‌كنند. آتليه- منزل به‌طور ميانگين 40 متر مربع است كه داراي يك آشپزخانه كوچك و يك دستشويي است. اين آتليه‌ها بر‌حسب كاركردهاي مختلف هنري (سه پايه نقاشي براي نقاشان، پيانو براي موسيقيدانان و...) تجهيز شده‌اند. مبلغ پرداختي توسط هنرمندان مقيم نصف قيمت واقعي است و اين امر به واسطه «كمك مالي شهرداري پاريس» و «وزارت فرهنگ فرانسه» صورت مي‌گيرد. شهرك بين‌المللي هنرمندان امروز شناخته شده است و اين محل يك مركز ملاقات غيررسمي براي بسياري از هنرمندان جهان محسوب مي‌شود. دولت فرانسه يك‌سوم اين آتليه‌ها را دراختيار شهرداري پاريس، وزارت امور خارجه و خود اين بنياد قرار داده و كشور ايران نيز به علت مشاركت در بنيانگذاري اين شهرك از 4 آتليه- منزل برخوردار است. در گذشته مسووليت معرفي هنرمندان ايراني به اين شهرك بر‌عهده موزه هنرهاي معاصر ايران بود كه از سرنوشت عوامل و شرايط معرفي بي‌ا‌طلاع هستم.

نگاهي كوتاه به تاريخ شهرك بين‌المللي هنرهاي پاريس: 
در سال 1947 فليكس برونو متقاعد شد كه ضرورت دارد پاريس براي پذيرش هنرمندان خارجي، تشكيلاتي راه‌اندازي كند تا اين هنرمندان امكان سفر و اقامت داشته باشند. او به كمك پل لئون، مديركل افتخاري بوزار (مدرسه عالي هنرهاي زيبا) و ارو اسلنمن، نقاش هلندي اقدام به اجراي اين پروژه كرد: شهرداري پاريس زميني به مساحت 15 هزار متر مربع در قلب محله ماره در اختيار اين بنياد گذاشت. دولت فرانسه يك «اعتبار خاص دو ميليون فرانكي» را براي ساخت اين شهرك به تصويب رساند و هيات دولت در سال 1957 اين شهرك را به عنوان منافع عمومي به رسميت شناخت. در سال 1960 وزارت دارايي (دولت) شهرك هنرمندان را از پرداخت ماليات معاف كرد. ساخت اين شهرك در سال 1962 آغاز شد و در ژانويه 1966، هنرمندان 37 كشور مختلف جهان در 136 آتليه (كارگاه هنري) مستقر شدند. در سال 1969 ساخت يك سالن نمايشگاهي و يك سالن شنيداري فراهم شد. در سال 1970 يك آتليه جمعي هنر حكاكي و يك استوديوي تلويزيوني، در سال 1971 نيز 15 آتليه- منزل جديد در يك خانه قديمي افتتاح شد كه شهرداري پاريس به اين شهرك اهدا كرده بود. 30 استوديو و كارگاه هنري در منطقه استثنايي مونمارتر در سال 1972 در اختيار اين مركز قرار گرفت. سال‌هاي بعد اين شهرك به آفرينش آتليه‌هاي چاپ سنگي و سربي، كارگاه هنري ارگ، لابراتوار چاپ عكس، استوديوهاي تمرين تئاتر و موسيقي روي آورد. در سال 1987 و 1989 دو ساختمان جديد متشكل از 60 آتليه- منزل، سالن‌هاي رقص و سازهاي كوبه‌اي گشايش يافت. قبل از سال 1995 آخرين ساختمان با 30 آتليه- منزل جديد و تعدادي سالن‌هاي جمعي در خيابان هتل دو ويل و خيابان ژوفروي- اني يه ساخته شد. اين تنها گوشه‌اي از حمايت دولت و شهرداري از هنرمندان يك شهر - و مملكت- است؛ حال مقايسه كنيد با اظهارات مديران ما و درك‌شان از اهميت حضور مستمر و آفرينش‌گري هرروزه يك گروه هنري. به چه بهانه؟ بهانه اين است كه زيرساخت در كشور كم است! و جاي اينكه پاسخ‌گوي اين نقصان باشند (چون دولتند)، نوك پيكان حمله را به سوي هنرمند و اصل آفرينشگري مي‌چرخانند. فحواي كلام‌شان اين است كه «چون سالن تئاتر كم داريم، شما آفرينشگر نباشيد» يا «هر روز روي صحنه نباشيد» و در ادامه نمي‌گويند هزينه‌هاي هنگفت مادي و معنوي روزهاي خانه‌نشيني هنرمند - و بي‌بهره ماندن جامعه- را چطور قرار است پرداخت كنند؟ 

آقايان! با مفهوم «استقرار» آشنا شويد
ساختار جمعي بستر اجراي تجربياتي را كه لازمه كار منوشكين است، فراهم مي‌كند. اينگونه تجربه‌ها حتما درباره بازيگران خطراتي به همراه دارد اما اساس كار به اين صورت تعريف مي‌شود كه زن و مرد فارغ از نگاه جنسيتي و رقابت در شرايط مساوي پيش مي‌روند. يكي از عوامل پايداري فعاليت‌هاي منوشكين و همچنين گروه تئاتر خورشيد استقرار آن در «كارتوشري» از سال 1970 در بوآدو ونسن -شرق پاريس- تا امروز است. ويژگي‌هاي خاص اين مجموعه اجراي روش‌هاي كاري غيرمعمول گروه را ممكن ساخت. كارتوشري يك كارخانه توليد مهمات نظامي است كه گروه هنگام جست‌وجوي محل تمرين و اجرا آن را كشف كرد. سال‌ها از تعطيلي كارخانه مي‌گذشت. اولين حسي كه اين مكان در مخاطب ايجاد مي‌كند، زيبايي طبيعي و ويژگي رمانتيك آن است. كارخانه در قرن نوزدهم و در دوره ناپلئون سوم ساخته شده، يك محوطه محصور ميان ديوارهايي در وسط يك بيشه‌زار كه شامل چند آشيانه و انبار مي‌شود. از زمان ورود گروه تئاتر خورشيد به كارتوشري، اين محل به يكي از مراكز مهم تئاتري پاريس تبديل شده و چند گروه ديگر نيز به آنجا آمده‌اند. اين محل تاكنون چهار گروه تئاتري ديگر را در خود جاي داده است. پرسش اين است كه آيا مديران يك بار به فراهم آوردن چنين امكاناتي براي گروه‌هاي تئاتر ايراني انديشيده‌اند؟ حتي در خيال!
گروه تئاتر «خورشيد» حالا مالكيت چهار آشيانه همجوار را در اختيار دارد؛ همچنين يك انبار مجزا كه به دو بخش «رختكن» و «فضاي باز تمرين» تقسيم مي‌شود. در بين چهار آشيانه، دورترين آنها به امور اداري و كارگاه اصلي اختصاص دارد. آشيانه ديگر براي دو منظور استفاده مي‌شود، يكي به عنوان فضاي كارگاه اضافي در دوره‌هاي تمرين و ديگري به عنوان لابي انتظار زمان اجرا. دو آشيانه باقي‌مانده باهم يكي شده و فضاي بزرگي را براي اجرا فراهم آورده‌اند. فاصله كارتوشري آنقدرها كه به نظر مي‌رسد از مركز شهر دور نيست. پاركينگ بزرگي در محل براي بسياري از ساكنان پاريس در نظر گرفته شده كه تنها با 15 دقيقه رانندگي از مركز شهر مي‌توان به آنجا رسيد. درعين‌حال، گروه يك اتوبوس از ايستگاه مترو در نزديكي ونسن به محل تئاتر در نظر گرفته است كه اين امر مي‌تواند بر مشكل كمبود تماشاگر محلي غلبه كند. از سوي ديگر اين مكانِ شايد دورافتاده مزاياي زيادي براي كار گروه تئاتر «خورشيد» دارد كه از ميان آنها مي‌توان به كاهش تاثير و دخالت جهان خارج، وجود فضاي گسترده با هزينه نسبتا كم و نيز زيبايي اطراف كارتوشري اشاره كرد. اينها عواملي هستند كه بدون حضورشان ماهيت منحصربه‌فرد كار گروه تئاتر «خورشيد» از بين مي‌رود؛ و البته در پايان بار ديگر بايد روي يك عامل اساسي ديگر هم انگشت تاكيد بگذاريم؛ كليدواژه «دولت» و «شهرداري»ها و نقش آنها در شكل‌گيري اين كارخانه‌هاي توليد خلاقه هنري. ذهنيت مديران هنري ما به قدري از چنين حمايت‌هايي به دور است كه هنرمندان ديگر حتي در خواب نمي‌بينند مديران بيايند و درخواست استقرار گروه‌ها در كروركرور ساختمان‌ها و بناها و سوله‌هاي بي‌كار افتاده و خاك‌گرفته رو به نابودي را اجابت كنند. امروز حتي مي‌گويند چرا يك گروه تئاتري سه ماه روي صحنه است؟ جاي آنكه بگويند بيا ما امكاني فراهم مي‌كنيم كه شما سال‌ها با خيال آسوده، به امر آموزش و ساختن تئاتر و آفرينش هنري و خلاقه مشغول باشيد. از اين منظر شايد بتوان گفت گروه منوشكين حقيقتا به يك نيروي لايزال خورشيدي متصل شد كه توانست از دهه 70 ميلادي تا امروز به فعاليت و جست‌وجوگري هنري‌اش ادامه دهد و خود را به عنوان يك مركز فرهنگي مهم در اروپا به اثبات برساند. از آن روزگار تا امروز تعداد چنين مكان‌هايي رو به گسترش رفته است؛ براي نمونه فليپ كن كه چندسال قبل براي اجرا در قالب جشنواره تئاتر فجر همراه گروهش به ايران سفر كرده بود، در گفت‌وگويي با روزنامه اعتماد گفت كه او و گروهش در يك سوله حوالي يكي از شهرهاي كوچك فرانسه مستقرند. دولت يك فرصت كوچك براي بيان كيفيت و توانايي هنري در اختيارشان قرار داد و آنها مدتي بعد موفق شدند خود را به عنوان سفير فرهنگي و هنري كشورشان تثبيت كنند.
منابع: 
«آريان منوشكين و آفرينش جمعي» نوشته غزل اسكندرنژاد، شماره 28 فصلنامه هنر
«آشنايي با شهرك بين‌المللي هنرهاي پاريس» تحقيق:  محمدحسين  نعيمي


  يكي از عوامل پايداري فعاليت‌هاي منوشكين و همچنين گروه تئاتر خورشيد استقرار آن در «كارتوشري» از سال 1970 در بوآدو ونسن - شرق پاريس- تا امروز است. ويژگي‌هاي خاص اين مجموعه اجراي روش‌هاي كاري غيرمعمول گروه را ممكن ساخت. كارتوشري يك كارخانه توليد مهمات نظامي است كه گروه هنگام جست‌وجوي محل تمرين و اجرا آن را كشف كرد. سال‌ها از تعطيلي كارخانه مي‌گذشت. اولين حسي كه اين مكان در مخاطب ايجاد مي‌كند، زيبايي طبيعي و ويژگي رمانتيك آن است. كارخانه در قرن نوزدهم و در دوره ناپلئون سوم ساخته شده، يك محوطه محصور ميان ديوارهايي در وسط يك بيشه‌زار كه شامل چند آشيانه و انبار مي‌شود. از زمان ورود گروه تئاتر خورشيد به كارتوشري، اين محل به يكي از مراكز مهم تئاتري پاريس تبديل شده و چند گروه ديگر نيز به آنجا آمده‌اند. اين محل تاكنون چهار گروه تئاتري ديگر را در خود جاي داده است. پرسش اين است كه آيا مديران يك‌بار به فراهم آوردن چنين امكاناتي براي گروه‌هاي تئاتر ايراني انديشيده‌اند؟ حتي در خيال!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون