• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5213 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱ خرداد

نگاهي به تابلوهاي حامد خاكدان و نازنين رحيمي

بازنمايي فقدان

نازنين رحيمي

هدف اين يادداشت بررسي «ديگري» از نگاه لاكان در انبار نقاشي‌هاي حامد خاكدان است. به همين روي به‌طور خلاصه در آغاز به بررسي اين «ديگري» در نگرش لاكان مي‌پردازيم. در حوزه نقد پسامدرن، تحليل ژاك لاكان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. او با معرفي بحث‌هاي ساختارگرايي در حوزه ناخودآگاه، تحول شگرفي در روانكاوي كلاسيك ايجاد كرد. بر خلاف فرويد كه وجود ناخودآگاه را مقدم بر زبان مي‌دانست، در مفهوم لاكاني اين زبان است كه ناخودآگاه را مي‌سازد؛ اما آنچه نزد لاكان اهميت مي‌يابد، اين است كه زبان نه تنها در ايجاد ناخودآگاه كه در ايجاد سوژه (فاعل) نيز نقشي اساسي را ايفا مي‌كند. مفهوم «ديگري» در لاكان در سه زمينه متفاوت مطرح مي‌شود. اولين‌بار در مرحله آينه (mirror stage) وقتي كه سوژه با يافتن تفاوت بين خود و «خود ديگر» شكل مي‌گيرد. نظم نمادين زمينه دومي است كه ديگري در آن بحث مي‌شود. نظم نمادين كه حيطه زبان است، مرحله‌اي است كه نه تنها به سوژه هويت مي‌بخشد كه او را به زنجيره دلالت وابسته مي‌كند و بالاخره زمينه سوم در لاكان ناخودآگاه است كه محل گفت‌وگوي «ديگري»  است و سوژه براي تثبيت خود به آن وابسته است. بنابراين در تئوري لاكان كانون اصلي هويت سوژه «ديگري» است و با «ديگري» است كه شكل مي‌يابد؛ با «ديگري» خود را درمي‌يابد و با «ديگري» به شناخت مي‌رسد. هدف اين مقاله در ارتباط با نقاشي‌هاي حامد خاكدان بررسي «ديگري» در اين انبار قديمي است كه چون ناخودآگاه نقاش عمل مي‌كند. انباري مملو از چمدان‌ها و نامه‌ها و عكس‌ها و عروسك‌هاي قديمي، پارچه‌هاي كهنه، اسب چوبي، دلقك‌هاي شكسته و عكس‌ها: عكس‌هاي سياه و سفيد پدر و مادر و خانواده. هر كدام از اين عناصر به عنوان يك واژه در ناخودآگاه نقاش، قابل بررسي است اما آنچه من مي‎خواهم تحليل روانكاوي كنم، ساختن «ديگري» در اين انبار قديمي است. ساختن «ديگري» با انبوهي از واژگان (تصاوير) درناخودآگاه نقاش (انبار قديمي) كنار يك ديوار ذهني ثابت (ديوار كهنه انبار) است. از تكنيك استاد خاكدان و هنر نقاشي و نكته‌هاي ظريف و استادانه نقاش كه بگذريم، بررسي آن نه در تبحر من است و نه مساله اين مقاله.

نقاش زبردست ما به چند فرم همراه با ابزار مختلف «ديگري» خود را ساخته است. عموم آنها بدنه درخت‌هاي خشك شده و پوشيده شده با پارچه‌اند. برخي دلقك‌وار زندگي را دنبال مي‌كنند و برخي با لبخندي تحميلي. شاه و ملكه‌اش هم كه روايتي جداگانه دارند. «ديگري»هاي ساخته ‌شده نقاش در بين عكس‌هاي سياه و سفيد مرد و زني حضور پيدا مي‌كنند كه انگار نقاش، نقش‌هايي را كه مقابل اين مرد و زن (پدر و مادر) بازي مي‌كند به تصوير كشيده. از خود «ديگري» را بازسازي كرده. اولين پرتره‌اي كه من را جلب مي‌كند، تصوير تمام‌قد زني شاخه‌اي است كه شايد تنها تصويري است كه درخت ريشه‌دار مي‌سازد. هر چند تنه درخت در سنگ است، اطرافش مملو از عكس‌هاي قديمي، تصوير تمام‌قد زن و مردي است كه از سال‌ها قبل بر نقاشي نشسته‌اند. زني كه بلوزي مردانه پوشيده، يك دست شاخه خشك از قلبش بر دست آمده؛ كيفي زنانه قديمي و سبزي در تن حمل مي‌كند و عكس و پرتره پدر (ديگري بزرگ يا جايگزين آن همسر) را سمت راست تنش دارد. عكس بر قلب زن حمل نمي‌شود و تاجي كاغذي بر سرش گذاشته. انگار شب زفاف است و عروس نقاش به خانه بخت مي‌رود كه يادآور شروع زندگي مشترك و پيوند است كه با يك چشم نگاه مي‌كند و برچسب لبخند كه انگار اجباري در آن نهفته است. بر دهانش چسبيده .لبخند را نقاش از عكسي برداشته از بايگاني زيبايي و بر اين لحظه ديگري‌اش برچسب زده.
اين زن در مجسمه بازسازي شده ديگري نيز بزرگ مي‌شود اما باز همين لبخند را به صورت برچسب در صورت خود حمل مي‌كند. انگار زخمي است بر صورت كه سر باز كرده. در هر صورت، هر هويتي به واسطه ارتباط شكل مي‌گيرد چون دايما در نظم نمادين به نحوي چند جانبه تعين مي‌يابد. يعني محتوايش در حال تغيير است. «جامعه و عامل‌هاي عاطفي در خانواده، فاقد هر ذاتي هستند و قاعد‌ه‌مندي آنها صرفا از اشكال تثبيت نسبي و ناپايداري تشكيل شده است كه همرا با استقرار نظمي خاص به وجود مي‌آيند.» (لاكلائو و موفه، 1985، 98) بنابراين اگر ما بتوانيم هويت‌هاي معيني در واقعيت روزمره بيابيم، از اين فقدان ديگري خود را نجات مي‌دهيم. نقاش اين مقاله نيز بنا به نظريه لاكان در فقدان بزرگ «ديگري» به سر مي‌برد. فقداني كه او را واداشته تا مدام يك انبار شايد كودكي را چون ضمير ناخودآگاهش به تصوير بكشد و فقداني كه او را واداشته مادر يا خواهر، پدر يا برادر و ... را با حضور بي‌حضوري بر صفحه نقاشي‌اش ترسيم كند كه درد اين فقدان را بكاهد و البته بسيار هنرمندانه و با زيبايي بسياري «ديگري» را در نقش‌هاي مختلف براي‌مان به عنوان بيننده به تصوير كشيده است. در پايان بايد بگويم آدمي هميشه درد و رنج اين فقدان را با خود مي‌كشد و با ديگري است كه خود را مي‌يابد و حامد خاكدان هم اين‌گونه خود را در نقاشي‌هايش يافته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون