• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5214 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲ خرداد

يك داستان تاريخي از تلاقي فوتبال و سينما

چطور يك تماس مخفي كارلو آنچلوتي را به برتولوچي و پازوليني متصل كرد؟

گروه ورزش

مانند ساير مسابقات محلي فوتبال يكشنبه‌ها در پارك و برابر جمعيتي كه به سختي حتي با وجود سگ‌هاي ولگرد دورقمي مي‌شد برگزار ‌شد. در آن روز مارس صبح زود چند تماس لحظه آخري به كار گرفته شد. اما اين تفاوت‌هايي هم داشت: يك مسابقه خاص با چند تماس. اگرچه در آن زمان هنوز كسي نمي‌دانست آن فرد كيست و به مدت ۴۶ سال اين راز مخفي ماند. اما آن كودك كه آن روز با دستان ضربدري در گوشه يك عكس فراموش شده قرار گرفته بود اكنون ۹۰ دقيقه بيشتر تا رسيدن به ركورد پاكو چنتو و كسب بيشترين عنوان قهرماني ليگ قهرمانان اروپا فاصله ندارد. او مي‌تواند بعد از اين تبديل شود به موفق‌ترين مرد جام‌هاي اروپايي. 

پارما، بهار ۱۹۷۵ بود و دو فيلم با فاصله چند مايلي از هم فيلمبرداري مي‌شد: سالو ساخته پير پائولو پازوليني كه به نام ۱۲۰ روز در سدوم هم شناخته مي‌شود و فيلم ۱۹۰۰ به كارگرداني برناردو برتولوچي كه به ايتاليايي Novecento ناميده مي‌شد. فيلمي با بازي رابرت دنيرو و ژرار دوپارديو. برتولوچي تحت‌الحمايه پازوليني بود اما انتقاد استادش از فيلم آخر برتولوچي با نام آخرين تانگو در پاريس باعث شد روابط آنها تيره شود. در همان زمان بود كه بازيگر فيلم لورا بتي به آنها پيشنهاد داد از آنجايي كه هر دو آنها با يك كمپاني كار مي‌كنند، مي‌توان مسابقه‌اي ترتيب داد تا آنها دور هم جمع شوند. مسابقه‌اي با عنوان Novecento v Salò.
آنها در سيتادلا يكديگر را ملاقات كردند. اتومبيل‌هايي اطراف زمين پارك شده بود. ۱۶ مارس در ساعت 9:30صبح. تيم سالو پيراهني با خطوط آبي و قرمز پوشيده بود. به رنگ لباس جنوا، تيم محبوب پازوليني. بازيكنان تيم از ميان بازيگران فيلم «جلسات عشق» انتخاب شده بودند. لباس تيم Novecento توسط مدير طراحي لباس فيلم ساخته شده بود. پيراهن‌هاي بنفش روشن كه روي آن نام حروف فيلم با رنگ زرد به چشم مي‌خورد. آنها جوراب‌هاي رنگين‌كماني پوشيده بودند. 
همسر تهيه‌كننده فيلم برتولوچي يعني كلر پيلو آن بازي را با دوربين‌هاي سوپر ۸ فيلمبرداري كرد اما آن فيلم هرگز منتشر و ديده نشد. يك كيك و يك كاپ نقره‌اي براي برنده در نظر گرفته شده بود. كارلو آنچلوتي آن را برد. چيزي كه او هميشه تمايل به انجامش را داشت. 
پازوليني چهره متعصبي بود كه مي‌گفت بزرگ‌ترين شاعر، بهترين گلزن فصل است و فوتبال را «آخرين آيين مقدس زمان ما» مي‌ناميد. برتولوچي چندان بازي را دوست نداشت و خودش هم بازي نكرد اما در عوض نقش مربي تيم را به عهده گرفت. از آنجايي كه او مي‌دانست پازوليني بازي را جدي مي‌گيرد به فكر افتاد كه تيمش را به درستي مهيا كند. از آنجايي كه رابرت دنيرو و دوپارديو گفتند بازي نمي‌كنند و برت لنكستر و دونالد ساترلند هم كنار كشيدند، برناردو از يكي از دوستانش درخواست كمك كرد. او در پارما مي‌دانست از چه كسي بايد بازيكن بخواهد.
يك روز قبل از مسابقه يعني بعد از ظهر شنبه دو نوجوان ۱۵ ساله از تيم جوانان پارما كه به تازگي از تمرين برگشته بودند، توسط پدر رييس سابق باشگاه فراخوانده شدند و به آنها گفتند صبح روز بعد در زمين بازي حاضر باشند. براي اينكه مشخص نشود آنها بازيكن حرفه‌اي هستند اين طور عنوان شد كه آنها جزو گروه ساخت و ساز فيلم هستند و به تازگي استخدام شده‌اند. اين دو بازيكن به طرز مشكوكي خوب بودند و حتي قبل از شروع بازي هم ماجرا بودار به نظر مي‌رسيد. اما پازوليني فقط مي‌خواست بازي كند و تيمش هم ۲ بر صفر پيش افتاد. شاگردان برتولوچي اما در نهايت با حساب ۵ بر ۲ پيروز شدند. آنچلوتي گل زد. پازوليني از نتيجه راضي نبود اما آنچه از انجام بازي انتظار داشتند اتفاق افتاد: فوتبال دوباره آنها را گرد هم آورده بود.در نوامبر آن سال پازوليني به طرز وحشيانه‌اي در اوستيا در نزديكي رم به قتل رسيد. جسد له و لورده شده و سوخته او در يك زمين فوتبال پيدا شد. معماي قتل او هيچ‌وقت به صورت كامل حل نشد. اينكه او همجنس‌گرا بوده و نظريه‌هايي مبني بر اينكه آن جنايت يك انتقام با انگيزه نفرت بوده يا با انگيزه‌هاي سياسي توسط مافيا وجود داشت. فردي كه به عنوان قاتل محكوم شد ۲۹ سال بعد اعترافات خود را پس گرفت و شواهد جديد كشف شده نشان داد كه رول‌هاي فيلم سالو به سرقت رفته و اين بدان معنا بود كه او قرباني اخاذي شده. امسال صدمين سالگرد تولد پازوليني است. ميراث و عشق او به فوتبال هنوز احساس مي‌شود. موسسه فرهنگ ايتاليا از تيم «اف‌سي فلسفه فوتبال»،تيمي كه روي لباسش جمله «پس از ادبيات و رابطه جنسي فوتبال يكي از لذت‌هاي بزرگ دنياست» به چشم مي‌خورد خواست كتابي درباره داستان خود چهار روز پيش از فينال ليگ قهرمانان اروپا منتشر كند. در نهايت در برنامه‌اي كه به افتخار پازوليني در سال ۲۰۱۹ برگزار شده مستندي درباره آن مسابقه براي نخستين‌بار در بريتانيا به نمايش در آمد. 
آن مسابقه به‌طور خلاصه در مطبوعات آن زمان مورد اشاره قرار گرفت. آن بازي در سال ۱۹۷۵ تبديل شد به يك نماد. نمادي از چيزهاي مختلف. از اينكه چطور فوتبال پازوليني را بيش از هر چيزي تحت تاثير قرار مي‌داد، از تلخي عميق آخرين بازي پازوليني و همچنين از آشتي و وقتي نوبت به ميراث آن بازي مي‌رسد چه چيزي مي‌تواند بزرگ‌تر از پسري كه در آن مسابقه بازي كرده بود باشد؟
با اين تفاوت كه آنچلوتي بخشي از آن افسانه نبود و پازوليني هرگز نمي‌دانست. مثل هر كس ديگري. حتي در اواخر سال ۲۰۱۹ به‌طور قطعي مشخص نشده بود كه آن فرد آنچلوتي است. برخي از تماشاچيان آن مستند كه به نام Centoventi contro Novecento شناخته مي‌شود حدس زدند آن نوجوان ممكن است آنچلوتي باشد. واقعا هم شبيه او بود. اما او فقط گهگاه در صحنه‌ها ديده مي‌شد و اين يك حدس فرعي بود كه كسي نمي‌توانست تاييدش كند. خود او هم در تمام اين سال‌ها چيزي نگفته بود. تا اينكه روزنامه گاتزا دلو اسپرت در ماه مارس سال گذشته عكس را براي او فرستاد و آنچلوتي تاييد كرد: «بله. آن پسر من هستم.»
عكس دو تيم توسط دبورا بير عكاس فيلم سالو گرفته شده بود. آنچلوتي آن عكس را نديده بود. مي‌خواست بداند آن را از كجا تهيه كرده‌اند و يك نسخه از عكس را درخواست كرد. او همه‌چيز را به وضوح به ياد آورد. اينكه يك بازي بدون تاكتيك بود با آزادي كامل. يك شادي واقعي. تنها چيزي كه خوب به خاطر نداشت يا گفت فراموش كرده هدفي بود كه قصد نداشت به آن اشاره كند. او به ياد داشت كه آن موفقيت را جشن گرفت اگرچه كمي برايش ناخوشايند بود. به هر حال او بين افرادي كه آنجا حضور داشتند يك غريبه بود كه براي يك بازي دعوت شده بود. او گفت: «ما برديم و برتولوچي از ما تشكر كرد. زيرا سهم من و دوستم در بردن بازي تعيين‌كننده بود.»
آنچلوتي به ياد مي‌آورد كه پازوليني لنگان لنگان بعد از يك خطاي خشن در زمين حركت مي‌كرد و از باخت خوشحال نبود. با اين حال يكي از چيزهايي كه آن بازي را بسيار معنادار كرد اين بود كه دو كارگردان با هم آشتي كردند. برناردو و پائولو با هم لبخند مي‌زدند و وقتي همه‌چيز تمام شد دستان‌شان را در دستان يكديگر قرار دادند. 
آنچلوتي گفت كه به نمايش درآمدن فيلم آن بازي خيلي بيش از حد طول كشيده است. اما آن يك بازي ارواح بود. آنچلوتي گفت: «اگر اين روزها با حضور دو كارگردان مشهور اين بازي برگزار مي‌شد حتما پخش زنده مي‌گرفت. تماشاچيان زيادي هم آن را از نزديك مي‌ديدند. اما تنها كاري كه ما بعد از بازي كرديم اين بود كه جام را برداشتيم،چند عكس يادگاري گرفتيم و كنار خوابگاه دوش گرفتيم. هوا سرد بود.»
آنچلوتي گفت يك روز قبل از مسابقه وقتي پرسيد كه در بازي فردا چه كسي قرار است بازي كند و به او گفتند بازي برتولوچي و پازوليني است براي او اهميت چنداني نداشته. اين يك بازي بود و او هرگز يك بازي را رد نمي‌كرد. آنچلوتي گفت: «فوتبال تمام زندگي من بود. من روياي بازي كردن و تمام كارهايي كه يك بچه انجام مي‌دهد را در سر داشتم و اين رويا به حقيقت پيوست. چهل و شش سال پيش من در آن زمين در سيتادلا بودم و از آنجا به دور دنيا رفتم و دنبال توپ دويدم.»
آنچلوتي هنوز در حال دويدن است. آنجا پارما بود و حالا او به پاريس مي‌رود. او در حال حاضر تنها فردي است كه در پنج ليگ معتبر در قاره اروپا قهرمان شده. يك ركورد منحصر بفرد براي يك مربي. شنبه هفتمين فينال جام‌هاي اروپايي براي آنچلوتي خواهد بود. پنجمين فينال او به عنوان مربي. سه تا از اين پنج فينال او مقابل ليورپول بوده است. 
اگر برنده شود او به ششمين جام اروپايي‌اش مي‌رسد. دو تا به عنوان بازيكن و ۴ تا به عنوان مربي. هيچ كس در تاريخ بيش از اين موفقيت نداشته است. معلوم شد پسر بچه ۱۵ ساله‌اي كه بي‌سروصدا يك طرف ايستاده بود چون به خاطر آن تماس قبل از بازي نمي‌خواست توجه كسي را به خودش جلب كند و به طرز مشكوكي واقعا خوب بود، بعد از آن هم به همان روند ادامه داده؛ نه فقط زماني كه پير پائولو پازوليني مقابل او بازي مي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون