• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5228 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۱ خرداد

تكرار مخرب تاريخ

جهانبخش ايزدي

قطعنامه‌اي كه چهارشنبه شب از سوي شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي صادر شد، اثر وثيق و معطوف به نتيجه‌اي ندارد. مسير شوراي حكام، مسيري است كه تعامل يك كشور عضو پيمان عدم اشاعه (NPT) با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي را نشان مي‌دهد. يك كشور حتي اگر پرونده جانبي، مانند برجام نداشته ‌باشد يا پرونده سياسي خاصي هم در مورد آن كشور وجود نداشته ‌باشد، باز هم امكان‌پذير است كه در شوراي حكام آژانس قطعنامه دريافت كند. در‌واقع آژانس فرآيند پادماني را و اگر تعهدي وجود داشته‌باشد، فرآيند پروتكلي را اعمال مي‌كند و كشورهايي كه به باور آژانس همكاري لازم را نداشته ‌باشند، يا سايت‌هاي مشكوك داشته باشند يا پرونده‌هاي باز از گذشته داشته‌ باشند يا در تنش مستمر با آژانس باشند به صورت اصولي اين فرآيند نظارتي و پادماني براي آنها اعمال مي‌شود و معمولا اگر به تعامل و تفاهم نرسند، پرونده به شوراي حكام مي‌رود كه قطعنامه‌اي صادر مي‌كند.

هشدار با زبان نرم
در خصوص تبعات اين قطعنامه، از جمله ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت، همه‌چيز بستگي به تحولات بعدي دارد. قطعنامه‌اي كه چهارشنبه صادر شد، بيشتر حالت توصيه‌اي دارد، قطعنامه نرمي است و از ايران دعوت به همكاري مي‌كند و حتي ضرب‌الاجل يا مهلت زماني هم تعيين نكرده است كه مشكلات و سوالات باقي‌مانده در يك بازه زماني خاص برطرف شود. من فكر مي‌كنم كه بانيان اين قطعنامه بيشتر تلاش مي‌كردند كه يك اخطار و يك هشدار به ايران بدهند كه اين مسير همچنان فعال است و اگر در فصول قبل قطعنامه‌اي صادر نشده ‌بود، به اين دليل بود كه فكر مي‌كرديم در برجام به نتيجه مي‌رسيم، اما اكنون كه دورنماي برجام كدر و ناروشن شده است، اين پيام به ايران ارسال شد كه به عنوان يك مسير موازي يا جايگزين مي‌توان مسير شوراي حكام را ادامه داد.

تكرار  بي‌نتيجه تاريخ
بيش از ۲۰ سال از آغاز رسيدگي به پرونده هسته‌اي ايران در آژانس بين‌المللي انرژي اتمي مي‌گذرد. در اين مدت چهار تجربه در نحوه برخورد ايران با اين پرونده وجود داشته كه دو به دو تكرار يكديگر بوده‌اند. در زمان رياست‌جمهوري سيد محمد خاتمي، ما با آژانس تعامل داشتيم و اين روند در زمان رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد، به تقابل تبديل شد. جمله مشهور احمدي‌نژاد كه مي‌گفت «انقدر قطعنامه صادر كنيد تا قطعنامه‌دان‌تان پاره شود» كه البته يك عبارت فولكلور و غيرديپلماتيك محسوب مي‌شد، در دوره تقابل بيان شد. در دوران رياست‌جمهوري حسن روحاني، روابط ايران و آژانس مجددا در مسير تعامل قرار گرفت و در اين دوره، يعني دولت سيزدهم، هر چند به ظاهر پرچم مذاكره بالاست و مي‌گويند كه مذاكره مي‌كنيم، بار ديگر شاهد قرار گرفتن روابط ايران و آژانس در مسير تقابل هستيم. دو دولت اخير هر يك به نوبه خود مسير يكي از دولت‌هاي قبلي را تكرار مي‌كند. مشاهدات نشان مي‌د‌هد كه هيچ‌يك از اين روش‌ها جواب لازم را نگرفته است و ما هر بار در همان نقطه‌اي قرار مي‌گيريم كه قبلا قرار داشتيم.
واكنشي كه ما امروز به اقدام‌هاي مديركل آژانس نشان داده‌ايم، تجربه‌اي مشابه تجربه دولت محمود احمدي‌نژاد و تيم مذاكره‌كننده سعيد جليلي، دبير وقت شوراي عالي امنيت ملي است. در اين رويكرد فاز تقابل پررنگ‌تر از تعامل است. اين تكرارها بدون ترديد به اين معنا است كه ما از گذشته درس نگرفته‌ايم و به جاي آن تلاش كنيم راه‌حلي براي برون‌رفت از اين چرخه تكرار پيدا كنيم تا اين مسير در چارچوبي قرار بگيرد كه بتوانيم از اين پرونده عبور كنيم.
روز چهارشنبه مشاهده كرديم كه تصميم‌گيران و سياست‌گذاران پرونده هسته‌اي در ايران، حتي منتظر اين نماندند كه قطعنامه در شوراي حكام راي بياورد و با پيشدستي دو دوربين نظارتي آژانس را قطع كردند. اگر كشوري قصد تعامل داشته ‌باشد، رايج نيست كه دست به چنين اقدامي بزند. برعكس اگر كشوري دنبال تعامل باشد، تلاش مي‌كند كه بانيان قطعنامه را بيش از اين تحريك نكند تا شايد حتي بتواند متن قطعنامه را تلطيف كند يا حتي اگر مي‌تواند جلوي صدور يا راي آوردن قطعنامه را بگيرد. ممكن است كساني در واكنش به اين ايراد بگويند كه «ما مطمئن بوديم كه قطعنامه صادر مي‌شود»، حتي اگر اين گزاره هم صحيح باشد، باز هم نبايد تيزاب اين تقابل را افزايش مي‌داديد، بلكه بايد صبر مي‌كرديد كه قطعنامه صادر شود و بعد از اقدام‌ها كاهش همكاري و شتاب توسعه را  عملي  مي‌كرديد.

لزوم به كار بردن ادبيات حرفه‌اي
آژانس يك نهاد فني، تكنيكي و تخصصي است و هيچ ارتباطي هم با سازمان ملل متحد ندارد، يك نهاد مستقل است، هيات‌مديره‌اي با عنوان شوراي حكام دارد كه از ۳۵ كشور تشكيل شده است. اگر حتي ايران همين فردا بخواهد در برجام به توافقي برسد، مطمئن باشيد كه طرف‌هاي برجامي گزارش آژانس را به توافق ضميمه مي‌كنند؛ يعني باز از آژانس مي‌خواهند كه آخرين تحولات در زمينه همكاري ايران با بازرسي‌ها و نظارت هسته‌اي را گزارش كند. اين نهاد را نمي‌توان كنار زد. تمركز روي رافائل گروسي، مديركل آژانس، به نظر من اصلا از لحاظ ديپلماتيك صحيح نيست. ايران در چارچوب NPT با هر مديركلي كه روي كار بيايد كار دارد  و نبايد آنها را تحريك كنيم كه رفتار سياسي دارند، يا صهيونيست هستند يا بازيچه هستند. اين اظهارات را مي‌توان در قبال كشورها بيان كرد، اما به مديركل آژانس، حتي اگر هم اينچنين باشد، استفاده از اين ادبيات سازنده نيست و به نظر من نه تنها سازنده نيست، بلكه حرفه‌اي هم نيست.
آژانس هم ادعا مي‌كند كه به وظيفه نظارتي خودش عمل مي‌كند، سوالاتش را به وضوح بيان كرده و مدعي است پاسخ كافي دريافت نكرده است. من دقيقا نمي‌دانم كه طرف ايراني چه جوابي به سوالات داده است و چرا آژانس قانع نشده است و چه مسائلي باقي مانده است. اما در هر صورت وقتي كه يك كشور با يك نهاد نظارتي روبرو است، بايد دست‌كم ضمن تعامل‌هاي ضروري، ادبيات مناسب را هم حفظ كند. اين‌گونه ادبيات را من به ياد دارم كه در دوران آقاي البرادعي هم تكرار شد، زمان آقاي آمانو هم تكرار شد، الان هم باز هم به همان شكل تكرار مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه ما علاقه‌مند به تكرار تجربه‌هاي پيشين هستيم.
تكرار تجربه‌هاي ما در پرونده هسته‌اي معمولا سازنده نيست، بلكه تكرار رويكرد تقابلي است. رييس سازمان انرژي اتمي ما مي‌گويد كه هفت تا هشت درصد از فعاليت‌هاي هسته‌اي جهان در ايران انجام مي‌شود، اما ۲۵ درصد نظارت سهم ايران شده است. سوال اين است كه هدف نهايي از اين اظهارنظر چيست؟ قرار است طابق‌النعل‌بالنعل كنيم تا ۲۵ درصد بشود ۸ درصد؟ اين نتيجه‌اي براي ما دارد؟

اجماع خطرناك
پرونده هسته‌اي چه در ايران و چه در خارج از ايران سياسي شده است. ابعاد تكنيكي و حقوقي اين پرونده تا حدود زيادي روشن است. وقتي اين پرونده سياسي شود، هر نكته فني هم بزرگنمايي مي‌شود تا عاملان سياسي از آن بهره‌برداري سياسي كنند. اراده سياسي لازم است تا جنبه سياسي پرونده هسته‌اي حل شود تا پرونده هسته‌اي ايران عادي‌سازي و نرمالايز شود. شبيه همين وضعيتي كه ما دو دهه پيش پيدا كرديم، براي كره جنوبي و مصر هم اتفاق افتاد ولي اين دو كشور مساله خودشان را با آژانس حل كردند. به باور من بهترين مسير براي حل پرونده هسته‌اي، همين آژانس بين‌المللي انرژي اتمي است. اينكه ۳۰ كشور راي مي‌دهند، اكثريت بسيار بزرگي محسوب مي‌شود. سه كشوري هم كه راي ممتنع دارند، خاستگاه راي مشخصي دارند كه نمي‌توان آن را به حساب مخالفت با قطعنامه گذاشت. اين اجماع ايجادشده در آژانس هيچ پيام خوبي ندارد. ولو اينكه عده‌اي هم مدعي باشند كه به نسبت جمعيت نيمي از جمعيت دنيا مخالف قطعنامه هستند. چگونه مي‌توان حساب كرد كه همه مردم چين مخالف اين قطعنامه بودند؟ آيا رفراندومي در چين برگزار شده است؟ نظرسنجي برگزار شده است؟ اينها نكات غيردقيق و محاسبات ناصواب است. راي كشورها را بر پايه جمعيت‌شان نمي‌سنجند. اين قطعنامه در حال حاضر مسير شوراي امنيت را هموار نمي‌كند، اما يك سند ديگر دال بر اين است كه يك اجماع در مورد تهديد هسته‌اي ايران در آژانس وجود دارد. همين‌طور يك سند ديگر است كه پايه‌اي براي صدور اسناد بعدي است. اگر اين مسير به سمت تقابل سازنده نرود، صدور قطعنامه‌هاي بعدي دور از انتظار نيست، چرا كه سالبه به انتفا موضوع نشده است، هنوز موضوع ساري و جاري است و سه ماه ديگر باز هم ممكن است كه قطعنامه‌اي مشابه و بلكه حتي با لحن تندتر و تبعات بيشتر صادر شود.

تبعات منطقه‌اي تقابل
در اين قطعنامه تبعات جانبي اين اقدام هم زياد است. امريكايي‌ها و اروپايي‌ها فعلا در قالب آژانس با ايران حرف مي‌زنند. اما در منطقه ما تحول‌هايي شاهد هستيم كه ممكن است تبعات ديگري براي ايران در پي داشته‌ باشد. رژيم‌هايي مانند رژيم صهيونيستي، در چارچوب آژانس معطل نمي‌مانند، كار تخريب و تبليغ و لابي خودشان را براي تشديد فشار ادامه مي‌دهند. در همين دو سه روز اخير در منطقه شاهد بوديم كه موضع عربستان در مقابل ايران چقدر تند شده‌ بود يا اطلاعيه شوراي همكاري خليج فارس چقدر لحن تندي داشت. اينها همه از تبعات و تشعشعات همين مسير تنش‌آلود است كه مسير پرونده را دشوارتر مي‌كند.
دميدن در فاز تقابل و بيان علايم و نشانه‌هايي مانند خروج از NPT و اخراج بازرسان آژانس نه‌تنها سازنده نيست بلكه به نظر مي‌رسد چندان فكر شده و پخته نيست. پيامدهاي چنين اظهارنظرهايي از سوي گويندگان اين مواضع چندان سنجيده نشده است. بيشتر از سر هيجانات سياسي و دميدم در طبل تقابل است كه دورنماي نامتعين و تنش‌آلودي دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون