• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5256 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۵ تير

چرا درياچه اروميه احيا نمي‌شود؟

مژگان جمشيدي

مژگان جمشيدي 

4 روز پيش از انتخابات سال 92، زماني كه روحاني به اروميه رفت، در جمع مردم اين شهر گفت: ‌اي من به فداي اشك‌هاي شما كه براي اروميه اشك مي‌ريزيد، من به شما قول مي‌دهم كه اگر بار مسووليت اجرايي كشور را بر دوش من قرار دهيد، در اولين روز دولت حل مشكل درياچه اروميه در دستور كار قرار خواهد گرفت. او در جريان همين سفر، پيشنهاد انتقال آب درياي خزر به اروميه براي احياي اين درياچه را مطرح كرد و اظهار داشت: هزينه‌هاي اين انتقال آب را از محل فروش اراضي ملي در مسير انتقال، تامين خواهيم كرد! همان روز يادداشتي در نقد اين سياست نادرست كانديداي رياست‌جمهوري وقت و مداخله‌اش در امري كه تخصص ندارد، نوشتم كه در يكي از رسانه‌ها منتشر شد و حتي در ستاد مركزي تبليغات انتخاباتي آقاي روحاني نيز اين يادداشت را در يك نشست محيط‌زيستي قرائت كردم و يادآور شدم براي احياي يك درياچه آيا مي‌خواهيد جاهاي ديگر را هم ويران كنيد؟ و اين رخداد را به مصوبه دولت در سال 1374 براي فروش بيش از 6000 هكتار جنگل هيركاني براي تامين هزينه‌هاي ساخت يك آزادراه بين تهران و شمال مقايسه كردم كه دستاورد اين همه هزينه‌تراشي براي طبيعت و ويراني جنگل‌ها و مراتع، نهايتا باز هم به يك جاده ايمن منتهي نشد. حالا بعد از گذشت 8 سال از آغاز به‌كار ستاد احياي درياچه اروميه و صرف بيش از 15 هزار ميليارد تومان از محل اعتبارات ملي و بين‌المللي، يك شوره‌زار به وسعت بيش از 450 هزار هكتار در گوشه غربي ايران به‌جا مانده است. آنچه امروز در اروميه و ديگر تالاب‌ها و درياچه‌هاي كشور شاهد آن هستيم، پيامد چندين دهه سياست‌هاي غلط و دستوري دولتمردان ايران بوده است! غافل از اينكه طبيعت، يك اكوسيستم زنده است! اقتصاد و... نيست كه با سياست‌هاي دستوري بتوان چند ماهي ريسمان آن را در دست گرفت و بعد هم مردم را با تبعات ويرانگر اين سياست‌ها و تورم، به امان خدا رها كرد! درياچه اروميه يك اكوسيستم زنده است و احياي آن نيازمند نسخه بوم‌شناسان و متخصصان است نه سليقه شخصي نمايندگان و مردان دولت! احياي اكوسيستم‌هاي تخريب شده بيش از آنكه نيازمند پول باشد، نيازمند دانش بوم‌شناسي و جامعه‌شناسي و پذيرش مشاركت نخبگان و مردم در تصميم‌گيري و تصميم‌سازي است. نمي‌توان نخبگان را چون در حلقه خودي‌ها نيستند كنار زد و مردم را همچنان به افزايش سطح زير كشت در همه جاي كشور به غلط تشويق كرد و بعد هم كه پيامدهاي اين دستورات غلط منجر به بحران شد با دستور آنها را از ادامه مسير بازداشت. متاسفانه از همان روزي كه ستاد احياي درياچه اروميه تشكيل شد و حتي يك بوم‌شناس هم در تركيب اعضاي فني و علمي اين ستاد قرار نداشت، بارها هشدار داديم اما درنهايت ناباوري همان كساني كه خود مسبب وضعيت بحراني درياچه بعد از چندين دهه سوءمديريت بودند، ناگهان عهده‌دار مسووليت احياي آن به شيوه‌اي كه خود و تيم همكارشان مي‌پسنديدند شدند! در اين ميان يكي از بوم‌شناسان و زيست‌شناسان دانشگاه تهران داوطلبانه، خودش را به اين ستاد معرفي كرد و با دعوت از برجسته‌ترين متخصصان بوم‌شناسي ايراني‌تبار كه در ديگر دانشگاه‌هاي جهان مشغول به تدريس بودند، برنامه‌اي براي احياي اكولوژيك اين درياچه تهيه و تدوين كردند، آن‌هم بدون هيچ دستمزد و پاداشي! نتيجه اعتراضات كارشناسان مستقل، نهايتا به اينجا ختم شد كه ستاد احيا بعد از مدتي مدعي شد طرح احياي اكولوژيك را براي درياچه اروميه در دست اقدام دارد! اما در ادامه كار، باز هم نه خبري از حضور كارشناسان و مشاوران بوم‌شناس بود و نه متخصصان دانشگاهي اين رشته. شعار ستاد احيا در تمام اين سال‌ها روي «كاغذ» به كاهش مصرف آب در بخش كشاورزي و احياي اكولوژيك درياچه ختم شد، اما آنچه در «عمل» انجام مي‌شد كوچك‌ترين سنخيتي با مباني ابتدايي احياي اكولوژيك هم نداشت. عملا نه خبري از آموزش و ترويج و جلب مشاركت كشاورزان به‌طور فراگير بود و نه طرح‌هاي احياي اكولوژيك! در عوض عرصه براي مهندسان باز شد و بساط سيمان‌كاري و بتون‌كاري و لوله‌كشي و كند و كاو و انتقال آب بين حوضه‌اي بعد از سه دهه سد‌سازي باز شد! همان اقداماتي كه سال‌هاست بودجه‌هاي مملكت را مي‌بلعد و دستاوردش براي طبيعت، ويراني و براي مردم، نارضايتي و براي اقتصاد، ركود و جاماندگي بوده است. مطابق معمول اعتبارات ملي در روند كار ستاد، صرفا به جيب برخي شركت‌ها و مراكز و قرارگاه‌ها ريخته مي‌شد و تنها دولت ژاپن بود كه به مدت 4 سال و هر سال مبلغ يك ميليون دلار براي جلب مشاركت كشاورزان در كاهش مصرف آب در بخش كشاورزي به صورت بلاعوض پرداخت مي‌كرد كه اين مبالغ هم، باز با مديريت مديران دولتي و به شكلي كه خود مي‌پسنديدند هزينه مي‌شد. حالا نتيجه تداوم چندين دهه سوءمديريت منابع آب و حتي سوءمديريت در ستاد احياي درياچه اروميه، امروز عيان‌تر از قبل شده است. دو سه سال گذشته، در نتيجه بارش‌هاي نسبتا خوب جوي درياچه موقتا آبگيري شد و مديران دولتي جشن و پايكوبي به راه انداختند كه درياچه در مسير احيا است! و هر كسي هم كه نقد مي‌كرد كه اين آبگيري موقتي است، با سياست حذفي او را از ميدان به در مي‌كردند تا جشن‌شان را به‌هم نريزد. بياييد با خودمان صادق باشيم. درياچه اروميه هيچ‌وقت احيا نشده بود كه اكنون دوباره خشك شده باشد! اروميه در مسير نابودي مطلق و تبديل شدن به بيابان يا شوره‌زار اروميه است و همه دولت‌هاي ايران در بروز اين وضعيت در دهه‌هاي اخير مسبب آن بودند و هستند. اروميه هيچ‌وقت ديگر هم احيا نمي‌شود! با 15 هزار ميليارد تومان دولت قبلي كه احيا نشد و اگر 150 هزار ميليارد تومان ديگر هم توسط دولت فعلي براي احياي آن تخصيص يابد، باز هم اروميه احيا نخواهد شد! چرا؟

احياي درياچه اروميه تنها زماني محقق مي‌شود كه دولت و مسوولان محلي و ملي بدانند و بپذيرند كه درباره طبيعت چيزي نمي‌دانند و از پيچيدن نسخه شخصي براي احياي درياچه اروميه و اعمال نفوذ سياسي در روند كار علمي براي جذب اعتبارات به نفع شركت‌ها و مراكز تحقيقاتي بي‌ربط رفقا و قرارگاه‌ها جدا خودداري كنند. مسبب وضعيت امروز درياچه اروميه، توسعه بي‌رويه سطح زيركشت و افزايش مصرف آب در نتيجه سياست‌هاي غلط دولتمردان بوده و حل آن اكنون در گرو پذيرش اين خطا و مشاركت دادن مردم و كشاورزان محلي و سازمان‌هاي غيردولتي در كاهش سطح زيركشت و تغيير الگوي كشت است نه با انتقال آب بين حوضه‌اي و عرضه مجدد آب به حوضه به قيمت ويراني حوضه ‌زاب. تغيير در ايجاد معيشت جايگزين براي مردم محلي و رونق گردشگري منطقه نيز نيازمند كمي مصالحه با مردم و مردمداري است! مادامي كه محدوديت‌هاي اجتماعي بيشتر شود و گراني‌ها افسارگسيخته‌تر، مردم ترجيح مي‌دهند پول‌شان را براي يك شب آرامش در بيرون از ايران و در خاك كشور همسايه هزينه كنند تا اينكه همان پول را در مجاورت بياباني خشك و لم‌يزرع با هزار تا چشم و مانع و بگير و ببند هزينه كنند! آيا به‌راستي چنين اراده‌اي در بين دولتمردان فعلي وجود دارد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون