• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5256 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۵ تير

درباره باشگاه روزنامه‌نگاران ايران

نيوشا طبيبي

كار روزنامه‌نگار جماعت، نقد كردن و گزارش كردن و نور به زواياي تاريك تاباندن براي آشكار شدن حقيقت است. در اين فرآيند، اگر نهادي صنفي با ساز و كارهاي مبتني بر اخلاق حرفه‌اي بر نحوه خبر‌دهي و خبر‌رساني و حتي كيفيت و سر و شكل مطالب نظارتي نقادانه داشته باشد، قطعا در بهبود كار حرفه‌اي نقش مهمي خواهد داشت. سالياني است كه كانال تلگرامي «باشگاه روزنامه‌نگاران ايران» براي خود رسالت و وظيفه‌اي تعيين كرده و وفق همان، بر تيترها و مطالب و شكل موضوعات درج شده در مطبوعات نگاهي مي‌كند و نقدي مي‌نويسد. گاهي در برابر مشكلات صنفي هم چيزي مي‌نويسد و خبري مي‌دهد. در گرفتن طرح ترافيك براي همكاران هم كوشاست البته نقدهاي وارد بر خودش و جوابيه‌ها را هم غالبا در همان كانال منتشر مي‌كند. تا اينجاي كار بسيار خوب و مبارك است. مشكل از جايي آغاز مي‌شود كه غالبا نقدها، بيشتر صورت شكلي و نه محتوايي دارند. مثلا نديده‌ام كه نقدي بر فاجعه بي‌محتوايي و بي‌ضابطگي و باري به هر جهت بودن مطالب روزنامه‌ها و نشريات نوشته شود. دغدغه‌ها در حد خطاهاي دستوري و املايي تيترها و عدم تطابق عكس با متن خبر متوقف مي‌ماند. از سوي ديگر ظاهرا دايره روزنامه‌نگاران نزد بزرگواراني كه كانال را اداره مي‌كنند بيشتر به دايره همفكران نزديك محدود مي‌شود. به عنوان نمونه به ياد دارم كه پس از تصميم شوراي شهر پيشين در بر هم زدن بساط مجلات و نشريات همشهري و اخراج فله‌اي و ناعادلانه تعداد زيادي از همكاران، در اين كانال چيزي ديده و شنيده نشد. قضاوت شخصي من اين بود كه چون رفقاي همشهري لزوما از اهالي مطبوعات اصلاح‌طلب نبودند، پس نگراني و ناراحتي براي بيكاري و گرفتاري آنها، اهميتي نزد گردانندگان كانال ندارد. فاجعه‌اي كه در همشهري (به عنوان پيش تاز مطبوعات نوين ايران)، در آن مقطع رقم خورد چيزي معادل حوادث تاسف‌بار كارگري در هفت‌تپه بود. اما آن همكاران همشهري مظلومانه نتوانستند از حقوق خودشان يا حتي از همراهي و حمايت لساني و قلمي همكاران خودشان بهره‌مند شوند (دليلش شوراي شهر هم‌سو بود؟)  همان‌طور كه عرض كردم اصل وجود چنين رصدخانه‌اي كه كار مطبوعات را از منظر حرفه‌اي نقد كند و در بزنگاه‌ها براي دفاع از هم‌صنفي‌ها به ميدان بيايد، مبارك است. اما دايره روزنامه‌نگاري و روزنامه‌نگاران البته از همفكران گردانندگان محترم كانال بزرگ‌تر و روزنامه‌نگاري ايران هم فراتر از چند روزنامه اصلاح‌طلب خاص است. بسياري از شهرهاي ايران فضاي مطبوعاتي پر شوري دارند و در محيط خود موثر و مهم هستند.  درباره معضل محتوايي مطبوعات؛ گذشته از سهل‌انگاري‌هاي ادبي و دستوري و املايي، شيوه‌ توليد محتواست. ديگر به ندرت مطالبي دقيق و پر جزييات و روشنگر و نقدهاي منصفانه جاندار -در عرصه‌هاي گوناگون سياسي و فرهنگي و اجتماعي- نوشته مي‌شوند. از اين منظر روزنامه‌نويسي ما به ‌طور جدي دچار بحران است. وقتي مطبوعات رسمي و شناسنامه‌دار نخواهند و نتوانند مطالبي خواندني و واقعي و دقيق منتشر كنند اندك اندك جاي خود را به بي‌شمار رسانه پر رنگ و لعاب دروغگوي بي‌هويت خواهند داد.  وضعيت چنان است كه گويي يك بي‌حوصلگي، يك بي‌دقتي فراگيري دامنگيرمان شده و روز به روز از عمق و جديت و اهميت مطالب نوشته شده كاسته مي‌شود. قصدم از نوشتن اين چند سطر، البته تخطئه و ايرادگيري و ناديده گرفتن تلاش‌هاي همكاران عزيز در باشگاه روزنامه‌نگاران نيست، بلكه پيشنهادي است جهت بهبود كيفيت رصد مطبوعات و گستردن دايره آن بي‌توجه به گرايش‌هاي سياسي. نام باشگاه براي من يادآور مكاني است كه افرادي با علاقه يا علائق مشترك در آن حضور دارند. چه وجوه اشتراكي بهتر از نام بلند «ايران» و حرفه روزنامه‌نگاري؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون