• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5260 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۳۰ تير

ادامه از صفحه اول

اثرگذاري  روند آستانه   در شرايط اخير

شايد الان هدف روس‌ها اين باشد كه نشان بدهند يك ائتلاف در منطقه وجود دارد و همكاري‌هاي منطقه‌اي كاملا از بين نرفته است و انزوايي كه غربي‌ها براي پوتين انديشيده‌اند، محقق نشده است. بيشتر مي‌توان گفت كه هدف برگزاري اجلاس تهران، يكسري اهداف شكلي بود تا اينكه آثار عملي داشته ‌باشد. روند آستانه، منحصر به همين سه كشوري است كه اكنون در آن عضو هستند. اگر قرار باشد فرآيند سياسي در تركيه توسعه پيدا كند، روند ژنو كه هم اعراب منطقه، هم اروپا و امريكا و هم حتي روسيه از آن حمايت مي‌كنند، توسعه پيدا مي‌كند. زماني كه روند آستانه ايجاد شد، روس‌ها قصد داشتند به موازات فرآيندي كه حضور امريكا و اروپا در آن قوي‌تر بود، فرآيندي را ايجاد كنند كه بتوانند تسلط بيشتري بر نتايج عملكرد آن داشته ‌باشند. اگر زماني مساله اوكراين حل و فصل شود، شايد روس‌ها و امريكايي‌ها همكاري‌هاي بيشتري در مساله سوريه داشته ‌باشند، اما فعلا با توجه به شرايطي كه مناسبات امريكا و روسيه دارد، قضيه سوريه همين‌طور به صورت مزمن باقي مي‌ماند تا شرايط جديدي شكل بگيرد.
بر اساس فرآيند آستانه يك كميته براي تدوين قانون اساسي جديد سوريه تشكيل شده كه با محتواي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد هم سازگار است. برداشت‌هاي متضادي از قانون اساسي بعدي سوريه بين دولت دمشق و هوادارانش با دولت تركيه، اروپا و مخالفان دولت سوريه وجود دارد. مخالفان از تغيير بنيادين در حكومت سوريه صحبت مي‌كنند، در حالي كه حاميان دولت سوريه خواهان اصلاحات در چارچوب وضع موجود هستند. اين دو برداشت كاملا با هم متفاوت و بعيد است كه حتي اگر كميته قانون اساسي به نتيجه برسد، طرف‌هاي اروپايي و شوراي امنيت بر آن صحه بگذارند، هر چند كه همين الان هم تركيه و حاميانش در كميته قانون اساسي، بعيد است اجازه به نتيجه رسيدن مذاكرات را بدهند.


محدودیت‌های مناسبات اقتصادی تهران-مسکو

همان‌گونه كه اشاره كردم، ظرفيت‌ها و امكاناتي كه دو طرف مي‌توانند به يكديگر عرضه كنند، خيلي گسترده نيست. به علاوه در حوزه مالي شرايط تبادلات مالي بين دو كشور به‌رغم تمام اقداماتي كه صورت گرفته، هنوز با موانعي مواجه است. هنوز ريل‌گذاري‌هايي كه در روابط دو كشور صورت گرفته‌اند، چندان روان نيست.
نگراني من اين است كه موج اوليه و انگيزه‌هايي كه در شرايط خاص كنوني در روابط اقتصادي دو كشور ايجاد شده است و پروژه‌ها و تفاهمنامه‌هايي كه اعلام مي‌شود، چند ماه ديگر با تغيير شرايط سياسي و بين‌المللي دچار تغيير شود و بسياري از طرح‌هايي كه براي همكاري وجود دارد به دلايل مختلف كنار گذاشته‌ شود يا به فراموشي سپرده‌ شود. الان بحث در مورد سرمايه‌گذاري روسيه در صنعت گاز ايران مي‌شود، اما اينها تا زماني كه به مرحله عملياتي برسد، فاصله زيادي وجود دارد. همان‌گونه كه در ابتدا اشاره كردم، چون دو كشور نيازي كه به يكديگر دارند، بيشتر از طريق سياسي تامين مي‌شود، به لحاظ اقتصادي خيلي ظرفيت و امكان وجود نداشت كه دو كشور بخواهند در اين زمينه هم روابط خودشان را گسترش دهند.
طبيعتا با توجه به وضعيت كنوني، شرايط براي روسيه تغيير كرده و روسيه آن حق انتخاب‌هاي گذشته را ندارد. ولي آن چيزي كه شايد در ايران وجود دارد، اين است كه ما خيلي طرح‌هاي اقتصادي و تلاش‌هاي‌مان براي همكاري اقتصادي با كشورهاي ديگر از نيازهاي‌مان سرچشمه نمي‌گيرد، بلكه تابع اهداف سياسي است يا با شرايط سياسي جاري مخلوط مي‌شود كه بالطبع وقتي شرايط سياسي تغيير كند، كنار گذاشته شوند. گاهي ممكن است انگيزه‌ها و اهداف سياسي با ظرفيت‌هاي اقتصادي تطابق نداشته‌ باشد؛ يعني ميل و اراده به گسترش همكاري وجود دارد، اما توانمندي و ظرفيت وجود ندارد. طبيعتا ما الان شاهد افزايش علاقه‌مندي روس‌ها براي همكاري با ايران هستيم، اما نخست نمي‌توان فرض كرد كه اين علاقه‌مندي دايمي است و دوم اينكه آيا اين علاقه‌مندي به يك امر واقعي و عملي تبديل مي‌شود يا نه. به صرف علاقه‌مندي يا ابراز نياز، نمي‌توانيم تصور كنيم كه علاقه به يك همكاري اقتصادي گسترده تبديل شود.
نكته‌اي كه بايد بيشتر روي آن تاكيد شود، اين است كه همكاري‌هاي اقتصادي بين‌المللي منطق خاص خودش را دارد و منطق اقتصادي نخست از نيازها و بعد از آن از هم‌تكميلي اقتصادها نشات مي‌گيرد، يعني اينكه اقتصادهاي دو طرف تا چه اندازه مي‌توانند طرف مقابل را به لحاظ نيازهايي كه دارد، اقناع كند. به همين دليل مناسبات اقتصادي منطق خود را دارد و صرفا نمي‌توان با تغييرات سياسي يا تغيير در اهداف و انگيزه‌هاي سياسي كشورها تصور كنيم كه تحول قابل‌توجهي رخ مي‌دهد. در گذشته هم دوره‌هايي بوده است كه اين امكان و ظرفيت براي گسترش همكاري بين ايران و روسيه ايجاد شده، اما به نتيجه‌اي نرسيده است.


ايجاد شفافيت  و پاسخگو كردن قدرت

اگر پاسخگويي قدرت را لازمه توسعه و پيشرفت جامعه مي‌دانيم، مهم‌ترين نقش احزاب پاسخگو كردن دستگاه قدرت است و اين نقش هنگامي تحقق مي‌يابد كه پرسشگري و مطالبه‌گري در جامعه به عنوان يك فضيلت مطرح باشد. ايجاد «شفافيت» و «پاسخگو كردن» قدرت از مهم‌ترين وظيفه احزاب در برابر مردم است و تقويت فرهنگ پرسشگري و مطالبه‌گري مهم‌ترين مقدمات رسيدن به چنين جايگاهي است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها