• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5262 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲ مرداد

نگاهي به موزه‌هاي كودكان در ايران و جهان

ببين، لمس كن، كشف كن

غزل حضرتي

ساختمان را كمي سخت پيدا مي‌كنم، منتظر ديدن الماني هستم كه كودكانه باشد؛ عروسكي بزرگ يا شخصيتي انيميشني كه در جلوي در ورودي انتظارمان را بكشد. اما خبري از اين چيزها نيست. چسبيده به در نوشته‌اند موزه كودكي ايرانك. توي موزه كمي بهتر است. رنگ‌بندي و دكور موزه با بقيه موزه‌ها متفاوت است. كمي رنگي‌تر و جذاب‌تر تا شايد بچه‌ها با انگيزه بيشتري پا به درون ساختمان بگذارند. رديف ويترين‌‌ها چيده شده‌اند و راهنماي موزه منتظر جمع شدن بچه‌هاست تا توضيحاتش را شروع كند. تور با جمعي ۱۰، ۱۲ نفره از بچه‌ها شروع مي‌شود. بعد از ۱۰ دقيقه پسر ۴ ساله‌ام خسته شده و دنبال جايي براي نشستن است. بعد از نيم ساعت مي‌خواهد موزه را به مقصد خانه ترك كند.  موزه‌هاي كودك دنيا را كه نگاه مي‌كنم، اولين چيزي كه به نظر مي‌آيد دكور و تم موجود درون و بيرون موزه است. بيشتر آنها طوري ساخته شده‌اند كه هركسي از بيرون نگاه مي‌كند متوجه مي‌شود اين ساختمان مربوط به كودكان است. دايناسوري غول‌پيكر كه سرش را داخل ساختمان كرده يا اسم موزه با فونت كارتوني و در ابعاد بزرگ و رنگي كل ورودي چند طبقه ساختمان را گرفته. ساختمان موزه‌ كودك هم قطعا مانند موزه‌هاي عادي بزرگسالان نيست كه سالني داشته باشد و بچه‌ها از ويتريني به ويترين ديگر بروند و به توضيحات راهنما گوش كنند. آنها نياز دارند همه‌چيز را ببينند و لمس كنند تا بتوانند تخيل كنند.  از اسكلت دايناسورهاي غول‌پيكر تا غارنوردي و فضانوردي تا اتاق‌هاي بازي و زمين ورزشي همه را طوري طراحي مي‌كنند كه هيجان و جذابيت آن براي كودكان حفظ شود. مشاركت دادن كودكان در فعاليت‌هاي مختلف در موزه يكي از راه‌هاي جذب آنهاست و كمتر كردن كسالت موزه. در واقع تعريف موزه براي كودكان با بزرگسالان تفاوت‌هاي زيادي دارد. آنها از تماشاي رديف سكه‌ها، ظروف سفالي، لباس‌هاي قديمي مربوط به دوره‌هاي بسيار دور و صفحات شاهنامه حظي نمي‌برند. آنچه آنها را درگير تاريخ و داستان سرزمين‌شان مي‌كند لمس و درگير شدن با وسايلي است كه بفهمند چه اهميتي دارد. قطعا منظور از لمس، برخورد با اشياي تاريخي نيست و مي‌توان بعد از تماشاي آنها از پشت ويترين موزه، با وسايلي شبيه‌سازي شده به آنها، جذابيت داستان را براي آنها چندبرابر كرد. هيچ كودكي از تماشاي اشياي هرچند جذاب از پشت ويترين به تنهايي لذت نمي‌برد.  موزه‌هاي معروف و موفق دنيا براي كودكان، به ندرت بخش‌هايي تنها براي تماشا كردن دارد و اغلب قسمت‌هاي آن نياز به مشاركت و فعاليت كودكان پيدا مي‌كند كه همين مساله باعث جذاب شدن آن مي‌شود، چرا‌كه كودكان در آن مي‌توانند ماجراهايي را تجربه‌كنند كه در جاي ديگري امكان‌پذير نيست. موزه ايندياناپوليس در امريكا كه بزرگ‌ترين و بهترين موزه كودكان در دنيا معرفي شده است، از بخش‌هاي مختلف تاريخ، جغرافيا، زمين‌شناسي، بازي و... تشكيل شده است. در قسمت آشنايي با دايناسورها، كودكان مي‌توانند اسكلت دايناسور را با اندازه واقعي مشاهده‌ كنند. يك فسيل دايناسور هم در آنجا قرار داده شده‌ تا كودكان بتوانند آن را لمس كنند. همچنين محوطه‌اي در اين قسمت شبيه‌سازي شده‌ است تا بچه‌ها حفاري كنند و به استخوان دايناسور دست پيدا كنند. در آزمايشگاه ماموريت ژوراسيك هم بچه‌ها مي‌توانند در آن از نزديك با آزمايش‌ها و كارهاي پژوهشي كه روي فسيل‌ها و نمونه‌هاي استخوان دايناسور وجود دارد آشنا شوند و در آن مشاركت كنند. در قسمت زمين‌شناسي، صخره و غارهايي شيبه‌سازي شده‌ است كه بچه‌ها بايد به كشف آنها بپردازند و غارها و تونل‌هاي زيرزميني آنجا را كشف كنند. آنها مي‌توانند سنگ‌ها و ديگر چيزهايي را كه درآنجا پيدا كرده‌اند به آزمايشگاه زمين‌شناسي ببرند و در آنجا آنها را بررسي كنند. همچنين در قسمت زمين‌شناسي كودكان قادر خواهند بود آب را تصفيه كنند و از اين طريق با فرآيند اين كار آشنا شوند و همچنين از آب انرژي توليد كنند. در قسمت سفينه فضايي بچه‌ها وارد يك سفينه شبيه‌سازي شده مي‌شوند، در آنجا آزمايشات مختلف انجام مي‌دهند، خلأ را تجربه مي‌كنند، لباس فضانوردي مي‌پوشند و مانند يك فضانورد رفتار مي‌كنند. در تگزاس امريكا، موزه‌اي به نام هوستون وجود دارد كه به آن «شهر كودكان» مي‌گويند. كيدتروپوليس؛ شهر شبيه‌سازي‌شده بزرگي كه بچه‌ها آن را اداره مي‌كنند. تمام اجزاي يك شهر واقعي مثل شهرداري، بانك، خبرگزاري، كلينيك دامپزشكي در اين شهر وجود دارد و با هدف آموزش مشاغل و اقتصاد به كودكان طراحي شده است. يكي ديگر از جاذبه‌هاي اين موزه بخشي به نام انجمن اختراعات است كه كودكان علاقه‌مند به كشف و ابتكار مي‌توانند ايده‌ها و طرح‌هاي خود را آنجا به صورت عملي بسازند.  موزه كودكي امازيوم بر به نمايش درآوردن فعاليت‌هايي تمركز دارد كه منجر به يادگيري كودكان مي‌شود، همچنين نمايشگاه‌هاي مسافرتي كه شامل علم، تكنولوژي، مهندسي، هنر و رياضيات مي‌شود. اين فضاها شامل يك فضاي كار و سرهم‌بندي كردن تجهيزات، استوديوي هنري و مركز پخت‌وپز و آشپزي مي‌شوند. بخش بازار اين موزه به كودكان آموزش مي‌دهد كه غذاي‌شان از كجا مي‌آيد. در اين بخش كودكان مي‌توانند تصميم بگيرند كه صندوق‌دار، قصاب، نانوا، گل‌فروش يا بسياري از شغل‌هاي ديگر را داشته باشند. اين بازار به‌طور مستقيم به يك مزرعه كودك‌محور وصل شده است؛ مزرعه‌اي كه با يك مجسمه نرم گاو شيرده، خوك مادر و بچه‌هايش، يك درخت سيب و تعدادي مرغ كه تخم‌مرغ‌هايي را زير خودشان در لانه مخفي كرده‌اند، تكميل شده است.  موزه‌هاي كودكان در دنيا از تنوع زيادي برخوردارند. موزه‌هاي شازده كوچولو و انيميشن گيبلي در كشور ژاپن، موزه اسباب‌بازي استانبول، باغ موزه پيتر خرگوشه انگلستان، موزه كودك مديسون، موزه كودكان در پيتزبورگ و صدها موزه ديگر در شهرهاي مختلف، همگي با هدف جذب مخاطب‌هاي كوچك خود، دست به ابتكاراتي نو و بعضا عجيب مي‌زنند. در واقع موزه‌اي براي كودك جذاب است كه بتواند با آن ارتباط بگيرد، ياد بگيرد، ايده‌هايش را مطرح كند، خلاقيتش تحريك شود، با بقيه همسالانش‌ فعاليت گروهي انجام دهد و هيجان را تجربه كند.  ما هم در شهرهاي‌مان موزه‌هايي براي كودكان ساخته‌ايم كه اكثرشان جديد هستند. موزه كودكي ايرانك، موزه عروسك و فرهنگ ملل، موزه خيمه‌شب‌بازي، موزه تاريخ كانون پرورش فكري، موزه حيات وحش دارآباد و موزه علوم و فنون براي كودكان موزه‌هايي هستند كه بر محور مخاطب كودك و نوجوان برپا شده است.  اما كودكان به خصوص قبل از سن مدرسه قاعدتا با مفاهيمي چون وسايل خيمه‌شب‌بازي آشنا نيستند و براي‌شان جذابيت ندارد خيمه، صفير يا همان سوتك فلزي، شلاق يا تعليمي (وسيله‌اي كه مرشد با آن عروسك‌هاي خطاكار را تنبيه مي‌كند) را ببينند. همچنين آنها هيچ ايده‌اي درباره موسس مدرسه در ايران ندارند و براي‌شان فرقي نمي‌كند ميرزا حسن رشديه اولين مدرسه را ساخته باشد يا كسي ديگر. شايد تنها جاي جذاب براي پسر ۴ ساله‌ام در موزه، تخته سياه، گچ و تخته پاك‌كني بود كه در گوشه‌اي از موزه به چشم مي‌خورد كه آن‌هم با تذكر راهنماي موزه از نوشتن روي آن منع شد.  «آرچي» شخصيت محبوب خيلي از بچه‌هاي زير ۷ سال؛ بچه كرگدني است كه در يكي از كتاب‌ها، با پدر و مادرش راهي موزه مي‌شود و آنقدر در موزه هيجان‌زده مي‌شود و به او خوش مي‌گذرد كه پسر ۴ ساله‌ام هميشه براي روزي كه مثل آرچي راهي موزه شود، لحظه‌شماري مي‌كرد. او گمان مي‌كرد وقتي پا به موزه بگذارد حتما با دايناسوري عظيم‌الجثه مواجه خواهد شد و در ادامه از سفينه‌اي سر در مي‌آورد و مانند فضانوردان به تماشاي ماه و ستاره‌ها مي‌نشيند. اما وقتي با توضيحات راهنماي موزه در مورد داستان‌هاي شاهنامه يا ظروف، عروسك‌هاي قديمي و لباس‌هاي بچه‌هاي چند صد سال پيش آن‌هم پشت ويترين مواجه شد، نه تنها از آنها سر در نياورد كه خسته و بي‌حوصله خواست كه به خانه برگردد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون