• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5268 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۹ مرداد

يادداشتي بر فيلم «طلاخون» ساخته ابراهيم شيباني

تعليق ديرهنگام

عدنان شاه‌طلايي

«طلاخون» آخرين ساخته ابراهيم شيباني كه با «زهرعسل»، «صحنه جرم ورود ممنوع»، «هيچ كجا، هيچكس» و... شناخته‌شده بود، فيلمي است در ژانر تريلر جنايي- روانشناختي راجع به يك قاتل سريالي به نام مهين قديري. نقش اين قاتل سريالي را بهار قاسمي كه در فيلم «طلاخون» ناهيد نام دارد، بازي مي‌كند. حادثه واقعي در سال ۸۷ مي‌گذشت؛ زني در شهر قزوين به خاطر تامين پول براي كودك مفلوج خود، شش زن ميانسال را به قتل رسانده و اموال آنها را به ‌سرقت برده بود. فيلم اثر متوسطي است كه اگر ناهمگن بودن خط روايي‌اش در نيم ساعت اول، توجيه دراماتيك مي‌يافت، فيلمي مي‌شد واجد ويژگي‌هايي متناسب كه مي‌توانست مخاطبش را تا به انتها با خود همراه و مجاب كند. مهين قديري پنج زن را به قتل رسانده و عزم كشتن ششمين قرباني را داشت كه به دام افتاد و دستگير شد. او دو فرزند دختر داشت؛ يكي 10 ساله و باهوش و قهرمان تكواندو و ديگري پنج‌ساله و مفلوج جسمي. ناهيد در دادرسي‌ها انگيزه خود از اين كشتارهاي بي‌رحمانه را تامين پول براي معالجه فرزند خردسالش عنوان كرده بود. شايد بتوان گفت كه همتا و مشابه اين داستان در سينماي ايران - جز فيلم عنكبوت- نديده بوديم. همسر معتاد ناهيد - با بازي حسام منظور- كه هشت ماه قبل با او متاركه كرده، گاهي به بهانه ديدن بچه‌ها به زندگي ناهيد سرك مي‌كشد اما نزاع سختي ميان‌شان درمي‌گيرد كه در نتيجه او را از خانه بيرون مي‌كند. هر چند ناهيد با مادر خود - با بازي زري خوشكام- نيز بدون دليل رفتار خصمانه دارد كه جز ناخشنودي چيزي براي او نمي‌‌آورد كه چرايي‌اش مشخص نيست. در اين ميان، همسر ناهيد چه پارادوكسي را‌ مي‌خواهد نمايش دهد؟ بازي بهار قاسمي با آن ميميك و نشانه‌هاي رفتاري، حسي از قاتل زنجيره‌اي و علايم روانشناختي آن به ما منتقل نمي‌كند. خصوصا در نيم‌ساعت نخست كه فيلم ضرباهنگي كند و ملال‌آور دارد. «طلاخون» مي‌توانست در ميان توليدات اخير اثر شاخصي در ژانر خود باشد اگر با پاره‌اي از ملاحظات مانع ملال نيمه نخست خود مي‌شد. به نظر عدم ارايه سابقه‌‌اي روشن از زندگي ناهيد به عنوان شخصيت اصلي و نيز نبود دلايل كافي جز درمان فرزندش، دليل اين كاستي است. بنابراين نمي‌توان نمره قابل‌قبولي به اين فيلم داد.

فيلم پايان باز دارد؛ چرا؟
با ورود پليس در نيمه دوم به زندگي قاتل، فيلم شتابي ملتهب و نفسگير پيدا مي‌كند. بازجويي‌ها و رسيدگي به جنايت‌هاي ناهيد توسط سرگرد - با بازي خوب شهاب حسيني- از بخش‌هاي قابل‌قبول و ديدني فيلم است. مثل آنجا كه به آرامي مي‌گويد: «دستتو چرا ميخاروني؟ مگه هميشه دستكش سفيد دست نمي‌كردي.» ديالوگ‌هاي كوبنده و كم‌نظير ديگري كه ميان اين دو رد وبدل مي‌شود، شنيدني است. يا جايي كه به اتاق تشخيص هويت جانيان و مظنونين زن كه شماره‌هايي را با خود حمل كرده مي‌رود و با زني روبه‌رو مي‌شود كه قرار بود با سانديس مسموم ناهيد كه پيش‌تر پنج قرباني گرفته، به كام مرگ برود. اين از سكانس‌هاي خوب فيلم است؛ اگرچه در بازجويي‌ها مشخص مي‌شود يكي از قربانيان قبل از مردن مورد تعرض قرار گرفته بوده كه شائبه زن بودن قاتل را دستخوش ترديد مي‌كند، گونه‌اي تعليق ديگر پديد مي‌آورد. با اين‌حال بايد در مورد فيلم ابراهيم شيباني گفت كه سينما، تلويزيون نيست و مديومي به قاعده متفاوت است. با در نظر گرفتن «مربي آموزش رانندگي» در فيلمنامه براي ناهيد - كه اتفاقا قربانيانش زن هستند- فيلمساز از نشان دادن يك نماي درگيري و قتل، دريغ مي‌كند. حال آنكه انتظار مي‎رفت نماهاي خريد گردنبند تولد دخترش حنانه با بازي بسيار خوب ترنم كرمانيان يا نمايش النگوهاي خانم روضه‌خان در حسينيه، صرفا نماهايي نمادين جلوه نكنند. «طلاخون» مي‌توانست در روند فيلمسازي شيباني در ادامه آثار قبلي او اثري قابل‌قبول و حتي قدرتمند در ژانر جنايي باشد، اما ضعف‌هاي غيرقابل‌اغماض به ساختمان اثر آسيب زده است. كوتاه سخن اينكه از گره‌افكني‌هاي دراماتيك ژانر تريلر در فيلمنامه «طلاخون» خبري نيست. چنين است كه مخاطب در فيلمي ظاهرا متعلق به ژانر تريلر، جز تعليقي ديرهنگام و كم‌رمق در اثري سراپا ملتهب نمي‌يابد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون