• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5269 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۰ مرداد

خبرنگار اكونوميست از تجربه‌اش در عربستان زير سلطه محمد بن سلمان مي‌نويسد

صدام كوچولوي سعودي

ترجمه: شهاب شهسواري

نيكولاس پلهام، خبرنگار خاورميانه، در گزارشي تفصيلي براي اكونوميست، بعد از سال‌هاي رفت‌و‌آمد به عربستان و گفت‌وگو با ده‌ها منبع سعودي، زندگي محمد بن سلمان و وضعيت عربستان پس از به قدرت رسيدن او را بررسي كرده است. در ادامه بخش‌هايي از اين گزارش را مطالعه مي‌كنيد.

هيچ‌كس دوست نداشت با محمد پسر سلمان، فوتبال بازي كند. درست است كه او از خانواده سلطنتي عربستان بود، اما ۱۵۰۰۰ نفر ديگر هم از همين خانواده هستند. يك دوست دوران كودكي او به خاطر مي‌آورد كه همكلاسي‌هايش ترجيح مي‌دادند تا با عموزاده‌هاي او كه در سلسله‌مراتب جانشيني جايگاه بالاتري داشتند رفيق شوند. يك دوست خانوادگي به ياد مي‌آورد اين كودك منزوي كه مقدر بود روزي وليعهد شود، از سوي ديگران «صدام كوچولو» خطاب مي‌شد. 
زندگي درون خانه هم براي بن سلمان پيچيده ‌بود. پدرش سلمان از زن اولش، يك زن تحصيلكرده از خانواده برجسته شهري، پنج پسر ديگر داشت. مادر بن سلمان كه سومين همسر سلمان بود، يك زن عشيره‌اي بود. زماني كه بن سلمان به كاخ پدرش، جايي كه همسر اول زندگي مي‌كرد رفته ‌بود يكي از نابرادري‌هاي بزرگ‌تر به تمسخر او را «پسر يك بدوي» خطاب كرد. بعدها برادران بزرگ‌تر و عموزاده‌هايش براي تحصيل به دانشگاه‌هايي در بريتانيا و امريكا اعزام شدند، اما فرزند بدوي سلمان در رياض ماند تا براي تحصيل به دانشگاه ملك سعود برود. اعضاي خانواده سلطنتي در دوران نوجواني گاهي به صورت گروهي با كشتي‌هاي تفريحي فوق تجملي به سفرهاي دريايي مي‌رفتند. گفته مي‌شود كه در آن دوران با بن سلمان مثل پادو رفتار مي‌شد و گاهي او را به ساحل مي‌فرستادند تا براي ديگران سيگار بياورد. عكسي از آن دوران وجود دارد كه ۱۶ عضو جوان خانواده سلطنتي را با مايو و عينك آفتابي در تعطيلات روي عرشه يك كشتي تفريحي روبه‌روي ساحل آزور در سواحل مديترانه‌اي فرانسه نشان مي‌دهد. در ميان آنها وليد بن طلال، عموزاده بن سلمان ايستاده، او امروز سرمايه‌دار ميلياردري است كه از او با عنوان «وارن بافت عرب» ياد مي‌شود. بن سلمان، دراز و با شانه‌هاي پهن به گوشه جمع رانده‌شده است.
امروز اما بن سلمان به وسط قاب آمده است و مهم‌ترين تصميم‌ساز در عربستان سعودي، بزرگ‌ترين صادركننده نفت جهان است. عربستان سعودي يك سلطنت مطلقه است، اما پدر ۸۶ ساله بن سلمان، هرچند اسما حاكم كشور است، اما به ندرت در انظار عمومي ظاهر مي‌شود. چند سالي است كه روشن شده، مسوول امور بن سلمان است. يك مامور سابق اطلاعاتي عربستان سعودي به من گفت: «عملا ملك سلمان ديگر شاه نيست.» در نگاه اول شاهزاده ۳۶ساله تجسم حاكمي است كه بسياري از سعودي‌هاي جوان انتظارش را مي‌كشيدند، از لحاظ سني نسبت به همه شاهان پيشين به سن آنها نزديك‌تر است، چرا كه ۷۰درصد از جمعيت عربستان سعودي زير ۳۰ سال سن دارند. گفته مي‌شود كه خودكامه دهه شصتي عربستان حسابي روي بازي كامپيوتري «نداي وظيفه (Call of Duty)» متعصب است. او به گونه‌اي با انفعال و امتيازات دستگاه روحانيت و دربار سلطنتي مبارزه مي‌كند كه انگار در بازي كامپيوتري مقابل دشمنان مجازي‌اش روي صفحه نمايش بازي مي‌كند.
ناشكيبايي بي‌پايان و بي‌ميلي‌اش به هنجارها به او اجازه داده است تا اصلاحاتي را عملي كند كه بسياري تصور نمي‌كردند حتي تا چندين نسل بعد ممكن باشد. اصلي‌ترين تحول در عربستان سعودي حضور زنان در سطح جامعه است كه روزگاري يا كاملا غايب بودند يا اينكه از نزديك توسط شوهر يا پدرشان محافظت مي‌شدند. تعييرات ديگري هم وجود دارد. پيش از اين حكومت اجازه تفريحي به جز نماز خواندن در مسجد نمي‌داد، اما امروز تماشاي جاستين بيبر در كنسرت، خواندن در كافه‌هاي كارائوكي يا رفتن براي تماشاي مسابقات فرمول يك، ممكن شده است. چند ماه پيش من حتي در يك كنسرت موسيقي ريو درون يك هتل حضور داشتم. سعودي‌ها و خارجي‌ها در اين كنسرت با پاي برهنه روي شن مي‌رقصيدند، يك زوج همديگر را بوسيدند، زن‌ها لباس‌هاي‌شان را در حد يك بالاپوش ركابي در مي‌آوردند و آبميوه‌هايي كه به الكل آغشته بود در بار رايگان سرو مي‌شد.
اما پذيرفتن فرهنگ مصرفي غرب به معناي پذيرش ارزش‌هاي دموكراتيك غربي نيست، بلكه مي‌تواند به سادگي به معناي پذيرش يك حكومت اهل تجسس به شكل متمايزي مدرن باشد. در سفرهاي اخيرم به عربستان سعودي متوجه شده‌ام كه مردم در هر سطحي از جامعه به‌شدت نگران اين هستند كه صداي آنها در حال انتقاد يا بي‌احترامي توسط ديگران شنيده ‌شود، موضوعي كه همين اواخر هرگز با آن مواجه نشده ‌بودم. يك تحليلگر كهنه‌كار كه ترجيح مي‌دهد در مورد تخريب بخش عمده‌اي از شهر جده، دومين شهر بزرگ كشور گمانه‌زني نكند، مي‌گويد: «من توانسته‌ام از دست ۴ شاه قسر در بروم، بگذار كه از پنجمي هم قسر در بروم.» غرب كه فريب وعده‌هاي تغيير را خورده بود و حسابي به نفت سعودي وابسته بود، اوايل آماده بود تا رفتارهاي افراطي بن سلمان را ناديده بگيرد. اما اواخر سال ۲۰۱۸ مقام‌هاي رسمي عربستان سعودي در استانبول، جمال خاشقجي، ستون‌نويس روزنامه واشنگتن‌پست را كشتند و جسدش را با اره مثله كردند. اين كار باعث شد كه حتي رهبران بين‌المللي كه بيش از ديگران طرفدار سعودي هستند هم از او رويگردان شدند.
اين روزها به لطف يك خودكامه ديگر، يعني ولاديمير پوتين، بار ديگر تقاضاها براي شاهزاده سعودي افزايش پيدا كرده است. بعد از آنكه اسفند سال گذشته پوتين به اوكراين حمله كرد، قيمت نفت خام به شكل قابل توجهي افزايش يافت. درست چند هفته بعد، بوريس جانسون سوار هواپيما شد تا سراغ او برود. رجب طيب اردوغان كه روزگاري دشمن قسم‌خورده وليعهد بود، در رياض او را در آغوش گرفت. جنگ حتي رييس‌جمهور امريكا را به عقب‌نشيني تحقيرآميزي وادار كرد. در كارزار انتخاباتي ۲۰۲۰، جو بايدن وعده داده ‌بود كه عربستان سعودي را به موجودي مطرود بدل كند. اما پانزدهم جولاي براي آشتي سراغ بن سلمان رفت و براي اجتناب از دست دادن با او تصميم گرفت تا مشت‌هاي‌شان را به هم بكوبند كه در واقع آنها را صميمي‌تر جلوه داد. حتي منتقدان داخلي هم به پيروزي بن سلمان اعتراف كردند. يك ستون‌نويس سعودي در جده مي‌گويد: «او باعث شد كه بايدن ضعيف به نظر برسد، او جلوي يك ابرقدرت ايستاد و در مقابل چشمان جهانيان پيروز شد.»
براي بن سلمان اين يك لحظه غرورآفرين بود. سفر او از گوشه قاب يك عكس به قلب قدرت تقريبا كامل شده است. او احتمالا دهه‌ها پادشاه خواهد بود. در طول اين زمان نفت كشورش براي ارتزاق اشتهاي تمامي‌ناپذير جهان به انرژي مورد تقاضاي جهان است. 
در نظام پادشاهي كه حرف يك مرد تقريبا به معناي همه‌چيز است، اداره كشور كاملا وابسته به شخصيت او است. اميد اين است كه با توجه به قطعي شدن جايگاه او، بن سلمان ديگر انتقام‌جويي و نابردباري را كه باعث قتل خاشقجي شد، كنار بگذارد. اما بسياري، از جمله يكي از همشاگردي‌هاي دوران كودكي‌اش نگران شرايطي تيره و تارترند. آنها به ياد ديكتاتور عراق، صدام مي‌افتند كه روزگاري يك عامل مدرن‌سازي تلقي مي‌شد اما به انباشت كردن قدرت اعتياد پيدا كرد و به‌شدت بي‌پروا و خطرناك شد. يك مقام امنيتي پيشين غربي در مورد بن سلمان به من گفت: «قدرت ابتدا ابهت مي‌آورد. اما بعد نوبت تنهايي، شكاكيت و ترس از اين مي‌رسد كه ديگران آنچه تو جمع كرده‌اي از تو بگيرند.»
در سال‌هاي نخستي كه ترقي بن سلمان آغاز شد، من به شكل كمرنگي او را شاهزاده‌اي ميان بسياري ديگر مي‌شناختم. شايد اگر يكي از منابع من عضو دفتر او نشده‌بود، شايد اصلا توجهي به او نمي‌كردم... منبع من مي‌گفت كه رييس جديدش با جديت دنبال تغييرات اساسي است. سال ۲۰۱۶ براي من ملاقاتي در يك روستاي شبه‌تاريخي با آجرهاي گلي در حومه رياض ترتيب داد. وقتي من و همكارم در مجله اكونوميست به دروازه‌هاي اقامتگاه بن سلمان نزديك مي‌شديم، ناگهان درها شبيه به فيلم‌هاي جيمزباند هنگام ورود به اقامتگاه يك تبهكار كنار رفت، در اتاق بن سلمان نشسته ‌بود.
غالبا در واكنش به لفاظي‌هاي تند امريكايي‌ها، وعده اصلاحات در عربستان سعودي مطرح مي‌شود، اما شاهان سعودي يكي پس از ديگري جرات اجراي تغييرات را نداشتند. وقتي آل سعود در دهه ۱۹۲۰ شبه‌جزيره عرب را فتح كرد، با يك گروه افراطي مذهبي فوق محافظه‌كار به نام وهابي‌ها ائتلاف كردند. سال ۱۹۷۹ يك گروه افراطي مسجد جامع در مكه را مسلحانه تصرف كرد. آل سعود با نگاهي به انقلاب ايران كه همزمان رخ داده‌بود، تصميم گرفتند كه براي جلوگيري از انقلاب اسلامي، كشور را ديندارانه‌تر اداره كنند. روحانيت وهابي قدرت بيشتري پيدا كردند تا جامعه را آن‌گونه كه مي‌پسنديدند اداره كنند.
اما بعد از روي كار آمدن بن سلمان اين روزها رياض براي خارجي‌ها شهر ممنوعه نيست. يك تاجر خمار به من مي‌گويد: «فكر مي‌كنم اگر مشروب نخورم اينجا مرا دستگير كنند.» يك خارجي اهل پارتي ديگر هم مي‌گويد: «اينجا آنچنان كوكايين و الكل و فاحشه فراوان است كه در جنوب كاليفرنيا هم نمونه‌اش را نديده‌ام.» يك مقام ارشد سعودي مي‌گويد كه كارگران جنسي، عمدتا از كشورهاي شرق اروپا براي حضور در يك مهماني مي‌توانند تا ۳۰۰۰ دلار درآمد داشته‌باشند و براي شب ماندن هم ۱۰ هزار دلار در مي‌آورند.
وقتي بن سلمان تازه وارد زندگي عمومي شده‌ بود، بسيار تصور مي‌كردند كه او درست مانند پدرش عصا قورت داده است، شخصيتي كه در ميان خاندان سلطنتي نادر است. اما همه‌چيز به سرعت تغيير كرد. بسياري از كساني كه با آنها مصاحبه كرده‌ام باور دارند كه بن سلمان به صورت مستمر مواد مخدر مصرف مي‌كند، هر چند خودش منكر اين موضوع است. يك فرد مطلع از دربار مي‌گويد كه سال ۲۰۱۵ تعدادي از دوستانش تصميم گرفتند كه او نياز به سفر تفريحي و استراحت در يكي از جزاير در مالديو دارد. براساس تحقيقات بردلي هوپ و جاستين اسچك، روزنامه‌نگاران تحقيقي در كتاب‌شان با عنوان «نفت و خون»، ۱۵۰ زن مدل براي شركت در اين سفر تفريحي استخدام شدند. به نوشته اين كتاب «آنها را با ماشين‌هاي زمين گلف به يك مركز بهداشتي مي‌بردند تا براي بيماري‌هاي مقاربتي آزمايش شوند.» تعدادي از ستاره‌هاي موسيقي بين‌المللي به محمل برده‌‌ شدند، اما ناگهان رسانه‌ها مخفيگاه بن سلمان را كشف كردند. از آن به بعد شاهزاده ترجيح مي‌دهد كه در سواحل درياي سرخ استراحت كند. گفته مي‌شود كه بن سلمان مي‌گويد كه مي‌خواهد به نخستين تريلياردر جهان تبديل شود.
بن سلمان بي‌رحمانه جاه‌طلب است. مي‌گويند كه در نوجواني عاشق خواندن كتاب‌هايي در مورد اسكندر مقدوني بوده است. با اين حال او رسيدنش به اين مقام را خيلي به شانس و تصادف‌هاي موافق مديون است. جانشيني در عربستان سعودي، امري غيرقابل پيش‌بيني است. پادشاهي كه در سال ۱۹۳۲ بنانهاده شده است، تنها دو نسل سابقه دارد و تاكنون تاج پادشاهي بعد از بنيانگذار از برادر به برادر منتقل شده است. با بالاتر رفتن سن ولايتعهدي، ادامه اين مسير مشكل‌تر شد. پدر بن سلمان، قرار نبود كه پادشاه شود، اما بعد از آنكه دو برادر ديگر او در سال‌هاي ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ به شكل غيرمنتظره‌اي مردند، نوبت به او رسيد تا در سلسله‌مراتب جانشيني قرار گيرد.
وقتي كه سلمان در سن ۷۶ سالگي به عنوان وليعهد برگزيده شد، به يك رييس دفتر نياز داشت. بسياري از كشورها انتظار داشتند كه او يكي از فرزندان فهميده و آشنا به زبان انگليسي از همسر اولش را به اين مقام انتخاب كند. اما در عوض او پسري را برگزيد كه با لهجه غليظ بدوي عربي حرف مي‌زد (بن سلمان از آن زمان تاكنون به سرعت انگليسي را آموخته است و وقتي سال ۲۰۱۶ من با او ديدار كردم حتي گاهي مترجم را هم تصحيح مي‌كرد). تصميم به ارتقاي بن سلمان، براي كساني كه پدرش را بهتر مي‌شناختند كمتر غافلگيركننده بود. سلمان به عنوان فرماندار رياض خودش را وقف كارش كرده ‌بود و سراغ كارهاي دلالي و پرمنفعت نرفته ‌بود. او حتي در هفتادسالگي هم از آدم‌هايي بود كه ۸ صبح كارشان را شروع مي‌كنند. او آدم اهل نظم و انضباطي بود كه بدش نمي‌آمد اعضاي سركش خانواده سلطنتي را با عصايش ادب كند يا حتي به زندان خصوصي‌اش بفرستد. مشخصا او بخشي از شخصيت خودش را در شخصيت پسر ششمش ديده ‌بود. درست است كه محمد بن سلمان از بازي‌هاي ويديويي خوشش مي‌آيد، اما در عين حال يك فرد پركار است كه به پيشرفت علاقه دارد.
بن سلمان محدوديت‌هاي زيادي براي خودش در مسير رسيدن به كنترل كامل امور قائل نبود. به او لقب ابو رصاصه (پدر گلوله) داده‌بودند. شايعه‌اي پخش شده‌بود كه او براي مقامي كه در يك دعوي حقوقي بر سر زمين عليه او حكم داده‌بود، يك گلوله در پاكت پست كرده ‌بود (مقام مذكور اين شايعه را تكذيب مي‌كند). او در حريم خصوصي‌اش هم ترسناك است. يك منبع كه در دربار ارتباطاتي دارد ، مي‌گويد: «او به‌شدت خشن است. خشونت‌ها وحشتناك، كوبيدن دفاتر و به‌هم ريختن كاخ.» تعدادي از نزديكانش مي‌گويند كه او خيلي به سرعت متحول مي‌شود. دو تن از افرادي كه قبلا در دربار بوده‌اند، مي‌گويند كه او در يك بگو مگو با مادرش سقف اتاق را گلوله‌باران كرده است. بر‌اساس اظهارات چند منبع و گزارش رسانه‌اي، او مادرش را محبوس كرده است.
برخي از ناظران نگرانند با كاهش ذخاير نفت و كوچك‌تر شدن گنجينه، محمد بن سلمان خطرناك‌تر شود. نمي‌توان به سادگي گفت كه او چند همسر دارد، به شكل رسمي فقط يكي تاييد شده است: يك شاهزاده فريبنده به نام سارا بنت منصور. اما درباريان مي‌گويند كه دست‌كم يك زن ديگر هم هست. بن سلمان زندگي‌اش را عادي و شاد نشان مي‌دهد: اوايل سال جاري در مصاحبه‌اي به مجله آتلانتيك گفته‌ بود كه هر روز صبح با فرزندانش صبحانه مي‌خورد. به نوشته گلف‌نيوز او سه پسر و دو دختر دارد كه بزرگ‌ترين‌شان ۱۱ ساله است. يك ديپلمات از مهرباني بن سلمان با همسرش سخن مي‌گويد، اما منابع ديگر در حلقه خانواده سلطنتي مي‌گويند كه دست‌كم در يك مورد شاهزاده سارا چنان توسط شوهرش كتك خورده ‌بود كه مجبور شد دكتر خبر كند. ما اين ادعا و ديگر اتهام‌ها را به يك نماينده از سوي بن سلمان نشان داديم و او گفت كه اينها «كاملا ساختگي» هستند و گفت: «متاسفانه پادشاهي همواره به اتهام‌هاي جعلي به رهبري عادت دارد كه معمولا از سوي منابع بدخواه با غرايض سياسي يا انگيزه‌هاي ديگر به خصوص از سوي افرادي خاص با پرونده‌اي مملو از ادعاهاي ساختگي و بي‌اساس، مطرح مي‌شوند.» 
بن سلمان سال ۲۰۱۵ بود كه وقتي پدرش، سلمان، به پادشاهي رسيد، عاقبت توانست طعم قدرت سياسي را بچشد. سلمان پسرش را به عنوان معاون وليعهد و وزير دفاع منصوب كرد. نخستين اقدام بن سلمان، حمله نظ امي به يمن بود. حتي امريكا كه نزديك‌ترين متحد نظامي عربستان بود، در آخرين لحظه از اين اقدام باخبر شد. مشخصا در مسير رسيدن بن سلمان به تخت پادشاهي يك مانع جدي وجود داشت: عموزاده ۵۷ ساله‌اش محمد بن نايف كه وليعهد منتخب بود. بن نايف، رييس دستگاه اطلاعات عربستان و اصلي‌ترين مرتبط با آژانس اطلاعات مركزي امريكا (CIA) محسوب مي‌شد. ژوئن ۲۰۱۷ بن نايف براي ديدار با پادشاه سالخورده در كاخش در مكه فراخوانده شد. آنچه بعد از آن رخ داد را از طريق گزارش‌هاي خبري و مصاحبه‌هايم جمع كرده‌ام. به نظر مي‌رسد كه بن نايف با هلي‌كوپتر مي‌رسد و درون كاخ با آسانسور به طبقه چهارم مي‌رود. آنجا به‌ جاي پادشاه، ماموران محمد بن سلمان منتظر او بودند. اسلحه و تلفن بن نايف ضبط مي‌شود و به او گفته مي‌شود كه شوراي سلطنتي او را خلع كرده است. او را تنها مي‌گذارند تا به انتخاب‌هايش فكر كند. ۷ ساعت بعد، تصويربردار دربار از نمايش بن سلمان براي بوسيدن عموزاده‌اش و تشكر از او به خاطر كناره‌گيري از ولايتعهدي فيلمبرداري مي‌كند. در تمام اين مدت، پادشاه بي‌خبر است. حالا بن نايف در حبس است (عموي او هم كه خودش چشمداشتي به تخت پادشاهي دارد تلاش مي‌كند تا براي امان دادن به بن نايف پا درمياني كند، اما خود او هم بازداشت مي‌شود). استعفاي نمايشي يكي از قديمي‌ترين كلك‌هاي صدام بود و حالا به بازي مورد علاقه بن سلمان بدل شده است.
اوايل سال جاري براي ديدار با يك دوست قديمي به عربستان سعودي رفتم. پيش از آنكه سر صحبت را باز كنيم، او تلفنش را در كيسه‌اي گذاشت كه امواج را مسدود مي‌كرد تا جلوي شنود جاسوسان دولتي را بگيرد. برخي مخالفان حكومت در كشورهاي پليسي مانند چين، چنين كارهايي مي‌كنند، اما تاكنون چنين چيزي را در عربستان نديده‌بودم. اين اقدامات مراقبتي فقط مربوط به آدم‌هايي كه با سياست سر و كار دارند، نمي‌شود: بسياري از سعودي‌ها نگران اين هستند كه نزديك يك گوشي موبايل روشن صحبت كنند. پيش‌تر افراد نسبتا آزادانه در دفاتر، خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها حرف مي‌زدند. اما حالا ممكن است به خاطر هيچ و پوچ بازداشت شوند. درحالي كه در ميانه صداي تهويه مطبوع دفتر دوستم با هم حرف مي‌زديم، فهرستي از افرادي را كه مي‌شناخت و در طول ماه گذشته بازداشت شده‌ بودند، رديف كرد: يك فرمانده بازنشسته نيروي هوايي كه در زندان مرد، يك رييس بيمارستان كه از پشت ميزش به زندان كشيده‌ شد، مادري كه جلوي هفت فرزندش بازداشت شد، وكيلي كه هفت روز بعد از آزادي مرد. او گفت: «اين آدم‌ها غوغاسالار نبودند. هيچ‌كس نمي‌فهمد چرا.» براساس آمار رسمي، حكومت هيچ زنداني سياسي در زندان‌هايش ندارد. گروه‌هاي حقوق بشري مي‌گويند كه هزاران نفر در تور بن سلمان افتاده‌اند. من از دهه ۱۹۹۰ اخبار خاورميانه را پوشش مي‌دهم و جايي را نمي‌شناسم كه اين تعداد از منابعم پشت ميله‌هاي زندان باشند. تعدادي از شهروندان عادي سعودي پيش‌بيني كرده‌ بودند كه بعد از آنكه بن سلمان كارش با نخبگان و روحاني‌ها تمام شود، سراغ آنها مي‌آيد. آشنا كردن سعودي‌ها با جهان مدرن شبكه‌اي آنلاين كار را براي رصد اقدامات آنها از سوي دولت ساده‌تر كرده است. يك كارمند هلال‌احمر به اسم عبدالرحمن السدحان يك حساب كاربري توييتري طنز با نام مستعار ايجاد كرده ‌بود. سال ۲۰۱۸ ماموران بن سلمان او را بازداشت كردند و ۲ سال به صورت انفرادي و بدون ارتباط با جهان خارج محبوس كردند. يك دادستان امريكايي، دو كارمند پيشين توييتر را متهم كرده است كه نام واقعي تعدادي از حساب‌هاي كاربري عربستاني را به مقام‌هاي سعودي داده‌اند. خانواده السدحان معتقدند كه نام او هم در ميان اين اطلاعات بوده است (دادگاه كارمندان پيشين توييتر همچنان ادامه دارد و اين دو فرد ارايه اطلاعات به مقام‌هاي سعودي را انكار كرده‌اند). 
در ظاهر هيچ مساله‌اي براي نگراني وجود ندارد، نظرسنجي‌ها اگر قابل اعتماد باشند، نشان مي‌دهند كه بن سلمان محبوب است، به خصوص در ميان سعودي‌هاي جوان. اما نشانه‌هايي از مخالفت در زير پوست شهر در حال ظهور است. شاهزاده جوان حتي كوچك‌ترين گام‌هايي را كه پادشاهان پيشين براي نزديك شدن به دموكراسي برداشته‌بودند، نابود كرده است. انتخابات شهرداري‌ها تعليق شده‌اند، هر چند به گفته رسانه‌هاي بي‌رمق سعودي دليلش صرفه‌جويي اقتصادي است. شوراي سلطنتي كه از ۱۵۰ فرد تشكيل شده است، فقط به صورت آنلاين تشكيل جلسه مي‌دهد، هرچند كه همه نهادهاي ديگر ماه‌هاست جلسه‌هاي حضور برگزار مي‌كنند. يكي از اعضاي شورا مي‌گويد: «آرزو داشتم كه صداي بيشتري داشتم.» هر بار كه اسم شاهزاده را مي‌بردم، زانوي اين عضو شورا مي‌لرزيد.
يكي از افرادي كه به صورت مرتب از دربار بازديد مي‌كند، مي‌گويد كه بن سلمان شبيه فردي است كه همواره نگران اين است كه ديگران عليهش توطئه مي‌كنند. به نظر مي‌رسد كه فكر و ذكرش به وفاداري مشغول است. او تمام پست‌هاي دولتي را با شاهزاده‌هاي جوان، خارجي‌هايي كه هيچ پايگاه داخلي ندارند تا او را تهديد كنند يا افرادي پر مي‌كند كه قبلا شكسته است. ابراهيم عصاف، يكي از وزراي دولت است كه قبلا در واقعه ريتزكارلتون زنداني شده ‌بود، دو ماه بعد بن سلمان او را به عنوان نماينده خودش به مجمع جهاني اقتصاد فرستاد. همه افراد در دربار زير تيغ خلق و خوي تند بن سلمان هستند. يك منبع مي‌گويد كه بن سلمان يكي از وزرا را ۱۰ ساعت در توالت حبس كرده است (همان وزير بعدا در تلويزيون ظاهر شد و داد سخن از فضايل شاهزاده سر داد). يك مقام ارشد كه من با او صحبت كردم، مي‌گويد كه مي‌خواهد بيرون بيايد. او مي‌گويد: «هر كسي در حلقه اطرافيان از او مي‌ترسد.» 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون