واكنشي به حذف نوبت اجراي عمومي گروه خوزستاني برگزيده فجر
مرثيهاي در سوگ تئاتر
نيلوفر ثاني
پس از ايام نه چندان كوتاه بيماري كرونا و خانهنشيني بسياري از گروههاي تئاتري، با كم شدن موجهاي پرفشار شيوع آن، از سال جاري موقعيتي فراهم شد تا اغلب گروههايي كه در انتظار شرايط بهتري براي حضور تماشاگران و استفاده از ظرفيت كامل سالنها بودند، به دور اجرايي تئاتري كشور وارد شوند. چهرههاي شناخته شده و حرفهاي نيز به رونق دوباره تئاتر اشتياق نشان داده و آثار خود را بر صحنه آوردند؛ اما آنچه در اين ميان همچنان موجب دلسردي و سرخوردگي گروههاي جوانتر و مخاطبان اين هنر انديشهورز ميشود، سياستهاي بيپايه و اساسي است كه معلوم نيست چرا و به چه قصدي اتخاذ ميشود و از قضا در برابر پرسشهاي مربوطه، پاسخگويي وجود ندارد.
گروه نمايشي «آماتور» به كارگرداني مجتبي رستميفر از شهرستان اهواز با نمايش «مرثيهاي بر قتل ژوليوس سزار و چند مرغ از سيمرغ» كه در جشنواره فجر گذشته به مدت دو شب در سالن اصلي تئاترشهر اجراي موفقي داشت و جوايز زيادي را نيز از اين رقابت تئاتري به دست آورد، طبق برنامه قبلي و اقدامات لازم صدور مجوز، قرار اجراي عموم در سالن اصلي تئاترشهر، براي نوبت مردادماه داشت؛ اما چند روز پيش از اجرا، ناگهان نمايش «شكوفههاي گيلاس» كار محمد مساوات كه به تازگي دوره يك ماهه خود را در خرداد سال جاري، در سالن استاد سمندريان تماشاخانه ايرانشهر پشت سر گذاشته، براي اجراي مرداد از سوي مجموعه تئاترشهر اعلام و نمايش گروه «آماتور» ملغي شد. اين تغيير اكران غيرحرفهاي و ناعادلانه مديريت تئاترشهر، از سوي گروه «آماتور» و كارگردان آن مجتبي رستميفر، مورد اعتراض قرار ميگيرد؛ اما دلايل قابل قبولي از اين جابهجايي تا امروز كه تنها چند روز به اجراي نمايش «شكوفههاي گيلاس» باقي مانده، از سوي هيچ مرجعي براي اذهان عمومي اعلام نشده است.
آنچه مورد پرسش و خواست تماشاگران و اهالي تئاتر است، روشنگري مديريت تئاترشهر در اين اقدام است كه نه تنها وجهه قانوني ندارد، بلكه بهطور مشهودي بدعت روشهاي نامناسبي بين مديران و گروههاي تئاتري است كه به نظر ميرسد به راحتي زحمات گروهها و انتظار در رسيدن نوبت اجرايشان كه معمولا با پروسههاي طولاني و سختي همراه است، ناديده گرفته ميشود. در اين فقره نيز يك گروه شهرستاني كه عملا به سختي هماهنگيهاي لازم را براي بيش از 30 بازيگر و اجراگر روي صحنه و عوامل پشت صحنه ميطلبد و پيشبيني و تهيه هزينههاي زيادي جهت اسكان و اقامت دوره اجرا لازم دارد، بيش از پيش نااميد و متضرر ميشود. چطور ممكن است تمام مسير قانوني و حتي مجوز اجرا صادر و گروه طبق برنامه، تمرينات نهايي و هماهنگيهاي مورد نياز را انجام داده باشد، اما بدون اطلاع و حتي مشورت با كارگردان و تهيهكننده اثر، آن را لغو كنند؟! و چگونه گروهي كه به تازگي اجراي كاملي داشته و با اطلاع از تراكم و نوبتهاي مشخص گروههاي ديگر، حاضر ميشود خارج از نوبت، به اجرا برسد؟!
ما به عنوان تماشاگران و منتقدان و هر كسي كه دغدغه تئاتر و رشد و اعتلاي آن را دارد در برخورد با چنين وضعيت ناعادلانهاي، چه واكنشي ميتوانيم داشته باشيم؟ و چگونه اعلام موضع و ناخرسندي از اين تقسيم بيدرو پيكر امكانات دولتي براي گروهي كه به تازگي و كمتر از يك ماه، دوره اجرايي خودش را در يكي از بهترين سالنهاي تئاتري كشور حتي در دو سانس روزانه، سپري كرده، داشته باشيم؟ وقتي ميدانيم بسياري از گروههاي نمايشي مدتهاي مديدي در نوبت اجرا هستند يا حتي به دليل تراكم و ترافيك زياد درخواستها و شرايط اجرا، بسياري از ارايه و آمدن بر صحنه باز ميمانند. گروههايي كه چه بسا جز در سالنهاي دولتي يا بلكباكسهاي مجموعه تئاترشهر، انتخاب ديگري ندارند. طبق آييننامه ارايه شده براي اجرا در تئاتر شهر، بايد آن اجرا اورجينال بوده و در سالن ديگري بر صحنه نرفته باشد اما در اين مورد نيز شاهد هستيم كه اين مصوبه ناديده گرفته و تخلف شده است.
تئاتر هنري زنده با محوريت انديشه و تفكر جمعگرايي كه اهميت به ذات آن يعني ضرورت عمل و كنشگري با ويژگي انتقادي و تاثيرگذاري الزامي بوده و حرف زمانه خودش را منتقل و بر هر چه تبعيض و ناروايي اجتماعي، معترض است، چگونه در برابر اين دست اتفاقات سكوت و بيتفاوتي نشان دهد؟! اگر انفعال و رخوتزدگي در جان و روح تئاتر رسوخ كند چه دستاوردي خواهد داشت و مخاطبانش را به چه سمت و سويي خواهد برد؟! تئاتر مبارز است؛ عليه بيعدالتي، زور و هر آن چيزي كه ضد مردم است. تماشاگر جدي تئاتر كه با وجود تورم و وضعيت اقتصادي دشواري كه گريبانگير اكثريت جامعه است، همچنان وقت و هزينه صرف ميكند تا از آن حمايت كند، آيا به مسامحه و تاييد اين تبعيضات از سوي مهمترين قطب تئاتر كشور، وا داشته ميشود؟ كه در برابر اعتراض و ناحقي روا داشته شده بر گروهي از خوزستان با كمترين امكانات نمايشي كه اتفاقا اجرايي بسيار درخور در جشنواره تئاتر فجر، ارايه كرده و بهطور حتم از استقبال خوبي نيز در اجراي عموم برخوردار ميشدند، كر و كور باشد و اهميتي ندهد چه اتفاقاتي پس پرده برنامههاي اجرايي مجموعههاي دولتي كه بودجههاي عمومي دارند، ميافتد؟
تئاتر اگر نتواند سازندگي، تفكر، رشد و بالندگي را در مخاطبانش برانگيزد، اگر تنها در چارچوبهاي سرگرمي، تفريح و اوقات فراغت، محدود بماند، اگر آگاهي، تفكر، جسارت، فهم و رواداري را پرورش ندهد، از اصل و ماهيت خود دور مانده و اساسا ديگر تئاتر تلقي نميشود.
اگر اهالي تئاتر حمايتگر همديگر، پشتيبان و متحد هم نباشند و تنها به منافع خود، كسب درآمد مالي و بيشتر ديده شدن، توجه كنند، شيرازه اين خانواده چنان ميپاشد كه اضمحلال و فساد آن بدون شك رخ خواهد داد. تئاتر در قرن حاضر جرياني در جهت فرآيند متمدن شدن و بالغتر شدن امر اجتماعي، سياسي و فرهنگي در جهان ميپيمايد و چه دريغ و افسوس كه اگر تماشاگران، اهالي تئاتر و گروههاي اجرايي و افرادي كه مسوول و متولي امر تئاتر در هر منصبي هستند، اهتمامي طي اين فرآيندها نداشته و از انصاف، عدالت، ميل بهرشد و ارتقا و همگرايي جمعي دور شده و به سودجويي و مصرفزدگي و انفعال خو بگيرند، از مسير جهاني نمايشهاي صحنهاي و تئاتر آنچنان عقب ميماند كه ديگر جبرانش ممكن نيست و روزي خواهد رسيد كه تنها بر گور تئاتر بايد مرثيه خواند.