• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5282 -
  • ۱۴۰۱ شنبه ۲۹ مرداد

يادداشتي تحليلي بر نمايش «تن‌داده» ساخته مسعود صلواتي

مساله ضرورت يا انتخاب در ميان است

محسن خيمه‌دوز

نمايش «تن‌داده» كه با موضوعي جالب به متني خوب رسيده، زيست انسان‌هايي را روايت مي‌كند كه تن به موقعيت تحميلي داده و بي‌آنكه متوجه غيراصيل بودن مانع راه بشوند، با اسارت در قواعد خودساخته به نوعي اليناسيون اجتماعي دچار شده و هر لحظه از عمر خود را به جاي آنكه به فكر عبور از موانع ساختگي باشند تا شايد تحولي در زيست خود ايجاد كنند، به شبه‌مسائل و جزييات به دردنخور مي‌پردازند و عمر خود را پشت چراغ قرمزي تلف مي‌كنند كه انگار قرار نيست هيچ‌وقت سبز شود و اينكه در اين ميان فقط دو نفر پيدا مي‌شوند (يك زن و يك مرد) كه مي‌خواهند و اراده دارند از مانع چراغ قرمز عبور كنند. 
- اگر «خوانش جامعه‌شناختي» از اثر داشته باشيم، آن دو نفر هنجارشكناني هستند كه بر غفلت جمعي ديگران غلبه مي‌كنند و باعث تحول مي‌شوند. 
- اگر «خوانش اگزيستانس» از اثر داشته باشيم، مي‌بينيم كه همه افراد انساني دچار بحران هويت‌اند و نمي‌دانند از كجا آمده‌اند و به كجا مي‌روند و حتا نمي‌دانند كه اگر از چراغ قرمز هم عبور كنند، آيا مقصدي و جايي هست كه به آن برسند؟ انگار در اينجا بايد با «اورهان ولي» هم‌صدا شد وقتي كه گفت: «هيچ اتفاقي قرار نيست بيفتد، اما آدمي است ديگر، هميشه منتظر مي‌ماند.» 
- اگر «خوانش هستي‌شناختي» از اثر داشته باشيم با وضعيت عجيب ديگري مواجه مي‌شويم. اينكه انگار بايد بپذيريم كه هدف از ورود، خروج است. هدف از راه رفتن، توقف است. هدف از ايستادن و مقاومت كردن، نشستن و وارفتن است. هدف از زندگي پر از عجله و پر از دغدغه رفتن، مرگ و سكون است و نهايتا هدف عبور از چراغ قرمز زندگي، گويي چيزي نيست جز رسيدن به تاريكي و رفتن در مغاك سكوت، خلأ و نيستي. 
- و اگر «خوانش تاريخي» داشته باشيم به نظر مي‌رسد كه نمايش تن‌داده، در نقد مدرنيته نوشته و اجرا شده است. چراغ قرمز، خط‌كشي و خيابان كه به قول والتر بنيامين نماد مدرنيته است و مردمي كه نشان‌گر زندگي مدرن و بروكراسي مدرنيته‌اند، پشت چراغ قرمز (نماد تكنيك و ارزش‌هاي مدرنيته) متوقف شده‌اند. اين توقف اگر بيان بن‌بست مدرنيته باشد كه نگاهي ايدئولوژيك و جهان‌سومي از مدرنيته است. اما اگر اين بن‌بست و توقف، مساله انسان مدرن (سنتي و غربي) باشد مي‌توان گفت تحليل و نگاه درستي است كه در اين صورت مي‌توان گفت نمايش تن‌داده فاقد نشانه‌گذاري درست براي انسان معاصر است، زيرا نشانه‌ها همه مربوط به انسان غربي است.  با اين حال، از آنجا كه يك نشانه از يك اثر موفق، امكان خوانش‌پذيري متعدد از اثر است و نمايش «تن‌داده» هم قادر به ارائه چنين خوانش‌هاي متعددي است، بنابراين مي‌توان گفت تن‌داده (نوشته و كارگرداني منصور صلواتي) نمايش خوب و موفقي است و اجراي صحنه‌اي آن نيز با تعداد زياد بازيگر (نوزده نفر) نوعي غفلت جمعي و تن‌دادگي به موقعيت‌ها را عينيت مي‌بخشد. 
خلاصه چند نقد بر متن و اجراي نمايش «تن‌داده»: 
۱- متن نمايش، پرداخت «موقعيت تن‌دادگي» را به خوبي به قلم آورده و زمينه را براي ظهور يك «نقطه‌عطف» به خوبي فراهم كرده، اما همين متن در مورد پرداختِ خودِ نقطه‌عطف (خروج زن و مرد از خط‌كشي و عبور از چراغ قرمزي كه ايستادن طولاني پشت آن عادت همگاني شده) دقيق و با ظرافت عمل نكرده است. اتفاقي كه بايد دراماتيك و با تأمل و زيباشناسي گفتار، رفتار و فرم انجام مي‌شد، يك‌باره و بدون هيچ تأمل خاصي اتفاق مي‌افتد و اجرا به اين ترتيب يك پتانسيلِ خوبِ متن را از صحنه حذف مي‌كند. 
۲- اجرا، از متن اندكي عقب مانده و اضطراب درونِ متن و زيباشناسي درونِ متن را به صحنه منتقل نمي‌كند، به ويژه در ريتم مربوط به بخش آغازين نمايش. ريتمي كه درون متن به خوبي خلق و طراحي شده است. 
۳- جملات اجرا بر صحنه، همه انفجاري، پر سر و صدا و پينگ‌پنگي ادا مي‌شوند در حالي كه در متن، هم سكوت وجود دارد، هم تنوع در گفتار. سكوت و تنوعي گفتاري كه در بازي‌هاي صحنه‌اي «تن‌داده» وجود ندارد. 
۴- بازي همه بازيگران فاقد «موسيقي گفتار» است و زيباشناسي اداي جملات (كه در متن به خوبي امكانش فراهم شده) در اجرا كاملا از بين رفته است. اگر موسيقي گفتار در بازي بازيگران اجرا مي‌شد، ما شاهد يك اركستر زيبا از آواهاي گوناگون و ظهور يك «باله گفتاري» بر صحنه بوديم كه به تنهايي مي‌توانست عامل جذابيت نمايش و علت توجه بعدي مخاطب به نمايش باشد. 
۵- اجراي صحنه‌اي «تن‌داده» فاقدِ خلاقيتِ فرمال در طرح يك «اتفاقِ عميق و تاثيرگذار» است. اتفاقي كه اتفاقا خودِ متن آن را به زيبايي خلق كرده است. 
۶- از اين منظر بايد گفت نمايش «تن‌داده» نيازمند يك دراماتورژي قوي است چون‌كه پتانسيل درون‌متني آن براي ايجاد يك خلاقيت فرمال در صحنه، قوي است. به همين دليل «تن‌داده» نمايشي است كه كسي از ديدنش ضرر نمي‌كند، زيرا تلاشي را به نمايش مي‌گذارد كه بخش خلاق نسل جديد تئاتر ايران آن را با زحمت و زيبايي به اجرا گذاشته‌ است. نمايشي كه مي‌تواند زيست بخش زيادي از مخاطبانش را نسبت به خطر «تن‌دادگي» آگاه كند، خطري كه در آن غوطه‌ورند و تحت تاثير آن به آشغال‌خوري از سطل زباله «تن داده‌»اند (بخش آشغال‌خور شدن كاراكترهايي كه بيش از اندازه پشت چراغ قرمز متوقف شده‌اند، از بخش‌هاي زيبا و تكان‌دهنده نمايش است) و آگاهي به اين خطر است كه نهايتا «ضرورتِ پذيرشِ تن‌دادگي» را به «اراده عبور از تن‌دادگي» تبديل مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون