• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5283 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۳۰ مرداد

خاطرات سفر و حضر ( 268 )

اسماعيل كهرم

به عنوان يك استاد و به خصوص يك استاد پا به سن گذاشته كه موها را (آنچه كه مانده!) در آسياب سفيد نكرده و همه را در «سفر و حضر» در همه جاي دنيا در غم‌ها و شادي‌ها، شكست‌ها و پيروزي‌ها، خواب‌ها و بيداري‌ها سفيد كرده، مورد مشورت بسياري از دانشجويان قرار گرفته و همچنان مي‌گيرم. گاه اختلاف سن بنده با آنان متجاوز از نيم قرن است و گاه كمتر؛ خيلي كمتر! گاه مجبور مي‌شوم از تجربيات مادرم براي كمك كردن به دانشجويي كه به پهناي صورتش اشك مي‌ريزد، استفاده كنم. نامزد اين دختر خانم همچنان اشك‌ريزان گفت: كه تمام قول‌هاي ازدواج و غيره را فراموش كرده و با يك تلفن خداحافظي كرده. اين دختر جوان به قدري بي‌تاب بود كه من خجالت كشيدم و مادرم و او را تنها گذاشتم. وقتي بازگشتم، هردو خانم در حال اشك‌ريزي بودند. آن پسر هم همسن دختر خانم بود و من تعجب كردم كه چطور اين پسر وجدان خودش را راضي كرده كه چنان ساده عهدشكني كرده؟ بعدا فهميدم كه مادر پسر دختر خواهرش را (فرزند خواهر خودش را ترجيح مي‌داده) و بالاخره حرف خودش را به كرسي نشاند. اين داستان عاقبت به خير شد و دختر خانم بعدا ازدواج كرد و سعادتمند شد. بعدها مسائل ديگري پيش آمدند كه درجه موفقيت كمتر بود ولي به هر حال موفق بود. در تمام دنيا نه تنها وظيفه استادان دانشگاه، تدريس موارد تعيين شده مواد علمي، ادبي و اجتماعي نيست و به عنوان يك راهنما بايد پيوسته در خدمت دانشجويان باشد، به عنوان يك پدربزرگ، عمو يا دايي اضافي هم بايد تجربيات خود را در خدمت دانشجويان قرار دهد. ولي يك تذكر مهم و آن اينكه رفتار استاد بايد به نحوي باشد كه دانشجويان به او اعتماد كنند و براي مشاوره نزد او بروند و از او كمك بگيرند. به قول معروف «چو در تاس لغزنده افتاد مور/ رهاننده را چاره بايد نه زور» شايد بايد اساتيد را در اين موارد آموزش داد، يا آنكه يك استاد را در اين زمينه‌ها آموزش داد تا در صورتي كه دانشجويي درخواست كمك كرد، به داد او برسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون