• ۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5292 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۹ شهريور

به بهانه برپايي نمايشگاه قدرت‌الله عاقلي در گالري اعتماد

يك جدل زيبايي‌شناختي

محسن خيمه‌دوز

قدرت‌الله عاقلي در مجموعه آثارش به مدلي از تركيب تخيل، خلاقيت، انديشه و فرم آوانگارد دست يافته كه به شكل حجم‌هاي ساخته‌‎شده خودش را نشان مي‌دهد. او با تخيلش جهاني مي‌سازد كه ويژه خود اوست و مخاطب را از طريق فرم كارهايش به درون اين جهان مي‌كشاند. اين تخيل قوي در كارهاي او با خلاقيت ويژه‌اي همراه است؛ به اين معنا، راه انتقال از تخيل به امر واقع را كه مرحله دشواري در خلق اثر هنري است، به خوبي مي‌پيمايد. انديشه اما وجه ديگر عناصر زيباشناختي كارهاي عاقلي است. او در مرحله خلاقيت با آگاهي و شناختي كه از برخي مفاهيم انسان معاصر به دست آورده، مثل بيگانگي انسان از خودش، نابودي حافظه فردي و جمعي انسان معاصر، له‌شدگي انسان در زير پاي مناسبات مسلط تكنولوژيك و ديكتاتورمنشانه، آثار حجمي انتقادي مي‌سازد كه از يك‌سو فرم مينمال دارند (نسبت به مفاهيم گسترده انتقادي كه دارند) از ديگرسو تاثير ماكزيمال دارند (مرتبط با گسترده بودن همان موارد انتقادي در ميان مخاطبان ايراني و غيرايراني)؛ به همين دليل در تركيب با عامل سوم انديشه‌ورزي آثار حجمي عاقلي زباني جهاني و غير لوكال يافته و در فرهنگ‌هاي غيرايراني هم جذابيت خاص خودش را مي‌يابد. در عين حال كه خاستگاه بومي و گاه سنتي خود را دارد. عاقلي با ابداع فرم‌هاي ابتكاري به عناصر بي‌شكلي كه در جهان تخيل، خلاقيت و انديشه داشت، شكل مي‌دهد و با تكيه بر ظريف‌كاري‌هاي تراش‌كاري، صاف‌كاري و لعاب‌كاري، محتواي نرم‌افزاري را به فرمي سخت‌افزاري تبديل كرده و به زيباشناسي خاص خودش عينيت مي‌بخشد. مخاطب مي‌تواند با تامل چرخشي در اطراف اين آثار، مفاهيم مورد نظر اين هنرمند را احساس كند؛ هر چند ممكن است قادر به فهم‌شان نباشد. آثار حجمي عاقلي مخاطب را به خوبي براي احساس يك جهان دروني و انتقادي آماده مي‌كند و او را با خود به يك سفر اوديسه‌وار مي‌برد.
سبك كاري عاقلي را مي‌توان «جدل فرارونده» نام گذاشت. آثار حجمي او از يك تضاد و جدل دروني برخوردار است كه اثر حجمي او را نه در ابعاد فيزيكال كه در ابعاد دروني هم به حركت مي‌آورد و احساس نوعي حركت دروني را به مخاطب منتقل مي‌كند. اين جدل يا تضاد كه بُن‌مايه حركتي درون آثار عاقلي است، ناگهان در يك حركت آوانگارد و در يك جهش ناگهاني اما بي‌صدا، به يك مفهوم سوم و انتقادي پرش مي‌كند و انگار كه از آن جدل دروني فراتر مي‌رود و به شكل يك نتيجه‌گيري انتقادي از اثر بيرون مي‌زند، از آن فراتر مي‌رود و دوباره به خود اثر باز گشته و روي آن مي‌نشيند. بنابراين منظور از واژه «فرارونده» به معناي «سوررئال» و «فرا واقع» نيست، بلكه به معناي فراتر رفتن از جدل دروني «خود»، بيرون زدن از «خود»، برجسته كردن يك مفهوم انتقادي درباره «خود» و دوباره به «خود» بازگشتن و معناي جديدي براي «خود» خلق كردن است. چيزي شبيه «رئاليسم تخيلي يا جادويي» كه پيش از اين ماركز در ادبيات تجربه كرده ولي هيچ‌گاه فرم تجسمي پيدا نكرده بود حتي برخي آن نوع تركيب از رئاليسم و تخيل را ويژه ادبيات و متن‌هاي مكتوب مي‌دانند و اجرايش را در آثار صحنه‌اي و تجسمي غير‌ممكن مي‌دانند، اما به نظر مي‌رسد كه عاقلي با سبك «جدل فرارونده» موفق به انجام اين غيرممكن شده و ما در پرتو همين سبك، شاهد نوعي تركيب تخيل و رئاليته در آثار او هستيم بي‌آنكه آثار او، نه تخيلي محض باشد، نه رئاليته محض، نه فراواقع به معناي سورئال.
 در آثار حجمي عاقلي با سه «خود» از انسان مواجهيم. «خود واقعي» انسان (هماني كه هست و وجود دارد، مثلا يك زن با حجاب اجباري)، «خود آرماني» انسان (آنكه نيست ولي دلش مي‌خواهد باشد، مثل زن با آزادي پوشش، چه حجاب اختياري، چه بي‌حجابي) و «خود انتقادي» انسان كه ناظر بر جدل آن دو «خود» قبلي اوست و با نوعي پيشنهاد زيباشناختي هنرمند همراه است كه به صورت يك فرم آوانگارد ظاهر مي‌شود، فرمي كه از آن دو «خود» در حال جدل فراتر مي‌رود و به يك سنتز يا «خود نوين و انتقادي» مي‌رسد. نوعي خاص از فراروي كه به انسان جايگاه تازه و جديدي در هستي مي‌دهد كه پيش از آن نينديشيده بود و به مدد تخيل در آثارش به آن جهان نزديك و نزديك‌تر مي‌شود. البته دو خطر هم اين سبك را تهديد مي‌كند. 
‎اول اينكه فرم‌هاي آوانگارد به كليشه تبديل شده و تكراري شوند. دوم اينكه آثار خلق شده، از انديشه‌هاي انتقادي و مفهومي تهي شده و به يك يا چند فرم صرفا تجربي از هنرمفهومي تقليل داده شوند. آسيبي كه امروزه هنر پست مدرن به آن دچار شده است.
‌در آثار عاقلي تامل، چرخش، جهش و فراروندگي كه با تكيه بر دو وجه خلاقيت و انديشه، به شكلي آگاهانه طراحي و خلق شده، مخاطب آنها را ناخودآگاه و بدون تلاش براي فهم‌شان، احساس مي‌كند، احساسي كه در يك نگاه و تامل چرخشي در حجم‌هاي او پديد مي‌آيد. احساس جهان دروني آثار او توسط مخاطب، اوج موفقيتش در پيوند خوردن با جهان مخاطب است، موفقيتي كه رسيدن به آن به ويژه در هنر انديشه، نه ساده است نه آسان، نه فوري به دست مي‌آيد، نه با پشتوانه اندك از تجربه، بلكه حاصل فرآيندي است دشوار، سنگين، درازمدت و انديشمندانه و با گذر از همان مسير و همان سبكي كه عاقلي با موفقيت آن را طي كرده، مسير و سبك زيباشناختي «جدل فرارونده». 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون