• 1404 شنبه 14 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5297 -
  • 1401 سه‌شنبه 15 شهريور

خاطرات سفر و حضر ( 279 )

اسماعيل كهرم

مرحوم اينانلو با من كل‌كل داشت سر آنكه كداميك بيشتر ايران جانمان را ديده بوديم. او هم الحق خوب ديده بود. من مي‌دانستم كه تصور مردم شهرستان از تهراني‌ها اغلب، تصوري بود كه از تهراني‌هاي جنوب شهر داشتند، محله من. مثلا وقتي مي‌خواستند مانند تهراني صحبت كنند لهجه ما را تقليد مي‌كردند و ژست لات‌‌هاي تهران را درمي‌آوردند. جالب آن است كه اين مردم هم خودشان را لات‌ها و يا لات‌هاي قديم مي‌خواندند و صفاتي مانند مردمي و مردانگي، خوش‌قولي، حمايت از مظلوم، فداكاري براي مردم و... را باور خود مي‌دانستند و به آن افتخار مي‌كردند. آنچه كه ساير شهرها در مورد تهراني‌ها فكر مي‌كردند (و فكر مي‌كنند) كه تا حدودي صحيح است مردم جنوب شهر تهران سنت‌ها، لهجه، اعتقادات و طريقه زندگي آنها كاملا متفاوت است با بقيه تهران و با همه جاي ايران. بنده وقتي اين لهجه را مي‌شنوم و با آن صحبت مي‌كنم غرق شادي مي‌شوم، زبانم شيواتر مي‌شودو... در اين طريقه صحبت كليه اندام‌هاي بدن در آن نقش دارند و موجب شيوايي سخن مي‌شود. ما براي عزاداري‌هاي خانوادگي، ملي و مذهبي روش خود را داريم. علم 21 تيغه طيب‌خان و مرحوم رمضان‌يخي را فقط دو، سه نفر مي‌توانستند مثل مرحوم حسين لاستيكي به دوش بكشند. ما براي تاسوعا و عاشورا  از يك ماه قبل به منزل همسايه‌ها مراجعه مي‌كرديم، از خانه خودمان قند و چايي و برنج و گوشت و حبوبات مي‌گرفتيم و از وعاظ نامي مثل آقاي فلسفي براي سخنراني دعوت مي‌كرديم. بعدها فهميدم كه اين گونه همكاري را هياتي مي‌گويند و يك راه تعاون بسيار موثر و مفيد است. خوشبختانه پدر و مادر بنده، ما را حمايت مي‌كردند و مقدمات اخذ كمك‌هاي مالي و جنسي را با چند تلفن فراهم مي‌كردند. مسجد محل، زمينه اين مشاركت‌ را فراهم مي‌كرد. فعاليت‌هاي بي‌شماري مانند به‌هم رساندن جوانان براي ازدواج و رفع اشكال همسايه‌ها از ليست فعاليت مساجد بود. دختران و پسران مجرد در پايان عبادات معمول معرفي مي‌شدند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون