• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5313 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۷ مهر

چرا اروپايي‌ها شكست خورده‌اند؟

سياست‌هاي ناموفق مكرون براي اروپا

فرصت يك جهش جسورانه در راستاي يكپارچگي اروپايي احتمالا امروز بسيار بهتر از هر زمان ديگري، از زمان فروپاشي ديوار برلين به اين سو است؛ زيرا فرانسه، امانوئل مكرون را دوباره انتخاب كرد كه احتمالا اروپايي‌گراترين رييس‌جمهوري تاريخ اين كشور است. پس از 16 سال دوران مركليسم، آلمان اكنون دراختيار ائتلافي است كه قول داده آلمان را به يك كشور فدرال تبديل كند. پس از تهاجم روسيه به اوكراين، دانمارك به سرعت انصراف خود را از اجراي سياست دفاعي مشترك اتحاديه اروپا پس گرفت و لهستان هم واضح‌تر از هميشه مي‌بيند كه با ضعف اروپا چه چيزهايي را ممكن است از دست بدهد، بنابراين شرايط ژئوپليتيكي، به ويژه براي تغييرات عميق مساعد است. بحران كرونا وابستگي اقتصادي بين‌المللي و نياز به همبستگي را براي اروپا روشن كرده است. 
جنگ تجاوزكارانه در اوكراين احساس لزوم را ايجاد مي‌كند كه از زمان بحران يورو تجربه نشده و در همين حال، نگراني‌هاي فزاينده درخصوص سوق دادن ايالات متحده به سمت رييس‌جمهوري ديگري مانند ترامپ، سرانجام اروپايي‌ها را متوجه واقعيت نااميدكننده پيش روي خود كرده است. با اين حال اروپا همچنان در برزخ به‌سر مي‌برد. مكرون در طول دوره اول رياست‌جمهوري خود با لفاظي‌هاي طرفداري از اروپا مخاطبان را به خود جلب كرد، اما هنوز موفقيت‌هاي مهمي در اين سياست خود كسب نكرده است.پس از رياست دوره‌اي شش ماهه فرانسه بر اتحاديه اروپا و در حالي كه مكرون در حال آغاز دوره جديد رياست‌جمهوري است، بايد پرسيد: شكاف بين برنامه جاه‌طلبانه اروپايي مكرون و واقعيت موجود به چه دليل رخ داده و چرا بيشتر تلاش‌هاي او در دوره اول او با شكست به پايان رسيد؟واقعيت اين است كه روش مكرون مشكل دارد. 
شكاف بين مواضع اعلامي و اقدام مكرون در آخرين نشست رهبران اتحاديه اروپا در ماه ژوئن آشكارتر شد كه با پايان رياست دوره‌اي فرانسه بر اتحاديه اروپا همزمان بود و احتمالا بزرگ‌ترين شكست در دستور كار اروپايي مكرون از زمان اعلاميه ناموفق مسبرگ در ژوئن 2018 بود. در واقع، درخواست او براي يكپارچگي عميق‌تر ناديده گرفته شد، درخواست او براي ايجاد يك جامعه سياسي اروپايي به‌شدت مورد نقد قرار گرفت و اميدهاي او براي بحث درباره كنوانسيون بالقوه براي اصلاح معاهدات اروپايي آنقدر از دستور كار رهبران ديگر دور بود كه از دستور كار خارج شد.بيانيه تحريك‌آميز او در سال 2019 مبني بر اينكه ناتو دچار مرگ مغزي شده است، برداشتن هيچ گامي را براي ايجاد ساختار امنيتي جديد اروپا كه او خواستار آن بود، ممكن نساخت. مقاله مشترك فايننشال تايمز كه مكرون با ماريو دراگي، نخست‌وزير ايتاليا در دسامبر 2021 نوشت و خواستار شكل جديدي از حكمراني اقتصادي اتحاديه اروپا شد، حتي در اجلاس باشكوه ورساي در ماه مارس مورد بحث قرار نگرفت و هيچ پيشنهادي براي اصلاح قوانين مالي اروپا مطرح نشد.درخواست مكرون براي برگزاري كنفرانسي درباره آينده اروپا كه او در طول مبارزات انتخاباتي اروپا در سال 2019، به عنوان سكوي پرتابي براي اصلاحات عميق نهادي طراحي كرد، به سرعت توسط پارلمان اروپا كمرنگ شد و تلاش جسورانه او براي احياي آن در 9 مي ‌و سخنراني در استراسبورگ، با مقاومت شديد روبه‌رو شد.مكرون در عرض چند روز با مخالفت 19 كشور از 27 كشور براي ايده‌هايي كه مي‌توانستند -با آمادگي بيشتر و ديپلماسي پيشرفته- حمايت اكثريت را جلب كنند، روبه‌رو شد. با اين شكست، اروپا خود را بدون برنامه واقعي براي تقويت معماري خود و بدون برنامه واقعي براي تحكيم تعهد خود به همسايگي خود مي‌بيند. 
دليل چنين شكست‌هايي اين است كه سياست اروپايي مكرون از سه بيماري اساسي رنج مي‌برد: مبهم، يكجانبه و خودخواهانه بودن. اين سياست‌ها مبهم است، زيرا فرانسه اساسا در مورد جنبه‌هاي انتقادي چشم‌انداز اروپايي خود مبهم است. در حالي كه آلمان مي‌گويد كه مي‌خواهد هسته يك كشور فدرال را براي اتحاديه اروپا بسازد، به نظر مي‌رسد مكرون معتقد است كه بيان كلمه «فدرال» در داخل كشور بسيار پرهزينه و در خارج از كشور بيش از حد ايده‌آليستي است. گسترش راي اكثريت واجد شرايط كه فرانسه اغلب خواستار آن است، مانع از وتوي كشورهاي عضو كوچك‌تر در زمينه‌هايي مانند سياست‌هاي مالي يا مالياتي مي‌شود، اما فرانسه به ندرت توضيح مي‌دهد كه آيا آمادگي دارد از حق وتوي خود در زمينه‌هاي مهم مانند سياست خارجي يا دفاعي صرف‌نظر كند و آيا آمادگي دارد اختيارات اجرايي را به كميسيون اروپا منتقل كند و اختيارات پارلمان را گسترش دهد؟ اين سياست‌ها يك‌جانبه است، هم از اين نظر كه مكرون هميشه ترجيح مي‌دهد به تنهايي پيش برود تا ائتلاف بسازد و هم به اين دليل كه به نظر مي‌رسد سياست اروپايي فرانسه با او شروع و متوقف مي‌شود. در واقع، دولت او، خدمات ديپلماتيك او و جوامع مدني انتقادي در سراسر اروپا مي‌توانند تقويت‌كننده طبيعي ديدگاه‌هاي او باشند، اما اغلب در سايه او قرار مي‌گيرند و رويكرد او به ندرت ايجاد ائتلافي سازماندهي شده حول اهداف مشترك است. درنهايت، رويكرد مكرون به اتحاديه اروپا اغلب خودخواهانه است و به راحتي مي‌توان آن را با تلاش ناپلئوني براي بازسازي اروپا در تصوير و منافع فرانسه اشتباه گرفت. اين شايد در حوزه سياست خارجي و دفاع مشهودتر باشد، جايي كه جاه‌طلبي جسورانه مكرون براي يك اروپاي مستقل به عنوان تلاش يك قدرت رو به زوال براي استفاده از قدرت و اندازه اروپا براي حفظ نفوذ در حال از بين رفتن آن در سياست خارجي تلقي مي‌شود. با اين حال، فقدان تمايل فرانسه براي بحث درباره اشتراك ظرفيت بازدارندگي هسته‌اي خود با بقيه اروپا، ارتقاي مجتمع نظامي- صنعتي فرانسه به جاي ايجاد يك مجتمع اروپايي واقعي و بي‌ميلي براي بحث در مورد راي اكثريت واجد شرايط در مورد سياست خارجي (به منزله ازدست دادن وتوي فرانسه و تضعيف قدرت مداخله يكجانبه خود) يا اروپايي كردن كنترل‌هاي صادرات تسليحات (كه استفاده گسترده فرانسه از معاملات تسليحاتي دوجانبه را در معرض نظارت اروپا قرار مي‌دهد) همه در سراسر اروپا به عنوان نشانه‌هايي درك مي‌شوند كه مكرون در اين باره صحبت مي‌كند، اما حاضر به اقدام درخصوص آنها نيست. اين منجر به انزواي فزاينده مي‌شود و فرانسه را مجبور مي‌كند تا شكست‌ها را به عنوان موفقيت جلوه دهد و جلسات فرش قرمز مانند نشست آتي سران كشورهاي اروپايي در ماه اكتبر را به عنوان گامي واقعي به سوي يك جامعه سياسي واقعي اروپايي به تصوير بكشد، در حالي كه جلسه هيچ برنامه واقعي ندارد. خطر واقعي اكنون اين است كه در غياب دستور كار براي يكپارچگي سياسي، جنگ در مرزهاي اروپا، هزينه‌هاي اقتصادي تحريم‌ها و هزينه‌هاي انتقال انرژي مورد نياز، لحظه كنوني را از يك فرصت به منبع تفرقه و فلج شدن تبديل كند. 
منبع: فارن پالسي / ترجمه: ديپلماسي ايراني

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون